bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۰۶۰۳۴

ادعا‌های زن سارقی که طعمه‌هایش را بیهوش می‌کرد

ادعا‌های زن سارقی که طعمه‌هایش را بیهوش می‌کرد

شاکی اول وقتی در جایگاه قرار گرفت، گفت: طلا‌های من در منطقه پیروزی سرقت شد. متهم که لبخند می‌زد و زن مهربانی به نظر می‌رسید، به من نزدیک شد و آب‌میوه‌ای به من داد و گفت: رنگت پریده است این آب‌میوه را بخور تا حالت بهتر شود من هم قبول کردم؛ بعد نفهمیدم چه شد؛ کاملا بیهوش بودم و زمانی که به هوش آمدم طلاهایم سرقت شده بود.

تاریخ انتشار: ۰۱:۵۵ - ۲۶ تير ۱۳۹۸
زن معتادی که برای تأمین هزینه‌های مواد مخدر اقدام به آدم‌ربایی و سرقت کرده بود، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
 
به گزارش شرق، این زن ۴۳ ساله با شکایت دو زن دیگر که قربانی سرقت شده بودند بازداشت و با صدور کیفرخواست پرونده‌اش برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
 
روز گذشته جلسه رسیدگی به پرونده این زن برگزار شد. بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد شکات در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قانونی شدند.
 
شاکی اول وقتی در جایگاه قرار گرفت، گفت: طلا‌های من در منطقه پیروزی سرقت شد. متهم که لبخند می‌زد و زن مهربانی به نظر می‌رسید، به من نزدیک شد و آب‌میوه‌ای به من داد و گفت: رنگت پریده است این آب‌میوه را بخور تا حالت بهتر شود من هم قبول کردم؛ بعد نفهمیدم چه شد؛ کاملا بیهوش بودم و زمانی که به هوش آمدم طلاهایم سرقت شده بود. شاکی دوم که زنی میان‌سال بود، گفت: متهم با من طرح دوستی ریخت و وارد خانه‌ام شد. یک روز وقتی با هم قرار داشتیم او به من بیسکویت تعارف کرد. وقتی آن را خوردم حالم بد شد؛ اصلا نمی‌توانستم حرکت کنم، طلاهایم را برداشت و بعد هم من را سوار ماشین کرد و به راننده گفت: من مادرش هستم و مدعی شد که بیمار هستم و تازه عمل کرده‌ام؛ بعد من را جایی نزدیکی محل زندگی‌ام رها کرد و رفت.
 
وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام را قبول کرد و گفت: ماجرا زمانی شروع شد که من مورد سوءاستفاده چند مرد قرار گرفتم و آن‌ها از من عکس و فیلم تهیه کردند و مدام از من اخاذی می‌کردند. راه اشتباه رفتم و به جای اینکه شکایت کنم به آن‌ها باج می‌دادم. به خاطر آنچه اتفاق افتاده بود تحت فشار بودم و معتاد شدم. اولین بار که سرقت کردم از یک خانه بود. با صاحبخانه دوست شده بودم. وقتی وارد خانه شدم صاحبخانه به من یک قرص داد که همان آغاز اعتیادم بود. من طلا‌ها را برداشتم و از خانه خارج شدم، اما او شکایتی نکرد به خاطر قرصی که داده بود؛ تلوتلو می‌خوردم. کم‌کم به قرص اعتیاد پیدا کردم و معتاد شدم. خانواده‌ام بسیار آبرودار هستند و شوهرم مرد بسیار خوبی بود. این کار‌های من خیلی آن‌ها را اذیت کرد و زمانی که زندانی شدم شوهرم سکته کرد و مرد. من هرچه در زندگی داشتم باختم و درخواست بخشش دارم و می‌خواهم سالم زندگی کنم. من قدر خانواده‌ام را ندانستم و این‌طور آبروی آن‌ها را بردم و درخواست دارم که کمکم کنید تا حالا که ترک کرده‌ام بتوانم زندگی آبرومندانه‌ای داشته باشم.
 
بعد از گفته‌های متهم و وکیل مدافع او قضات شعبه ۲ دادگاه کیفری برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.