کدکنی درباره حالات درونی مظاهر مصفا بیان کرد: «همه حالات خصوصی او خشم، نفرت، شادی و غمهایش اصیل، نجیب و ملی بود. برای من خیلی سخت است. به هر حال دانشگاه تهران استاد بسیار برجسته، ممتاز و بیمانندی را از دست داد، زبان فارسی شاعر بزرگ و تراز اولی را در نوع خود از دست داد؛ حوزه پژوهشهای شعر فارسی و ادب فارسی محقق بسیار بسیار برجستهای را از دست داد و جوانمردی و آزادگی یکی از مصادیق اجل و اتم خودش را با فقدان ایشان از دست داد.»
ایبنا نوشت: محمدرضا شفیعی کدکنی پیش از کلاس خود در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران یادی از دوست و همراه قدیمی خود، مظاهر مصفا کرد و بغضش در سوگ از دست دادن او ترکید.
محمدرضا شفیعی کدکنی در کلاس روز سه شنبه چهاردهم آبان در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قبل از این که مانند همیشه سراغ پاسخ به سوالات دانشجویان علاقهمند به ادبیات برود با یادآوری درگذشت همکار فقیدش بغضش ترکید و به همراه حضار یک دقیقهای به احترام دوست و همراه قدیمیاش ایستاد و فاتحهای خواند پس از آن از دانش و خدمت مظاهر مصفا گفت.
شفیعی کدکنی در ابتدا اظهار کرد: «استاد مظاهر مصفا یک دکتر و استاد رشته ادبیات فارسی بود که در ۱۰۰ سال اخیر دانشگاه ادبیات داشته است، در دانشگاههای مختلف، مصادیق چنین استادی و چنین شخصیتی کم نیست اگر بگویم چندین هزار شاید اغراق نباشد؛ اما استاد مصفا امتیازات بسیار بزرگی بر همه مصادیق یک دکتر و استاد ادبیات داشت که بسیار استثنایی و نادر بود.»
او همچنین گفت: «استعداد شخصی و فردی مصفا، محیط خانوادگی او و شرایطی که برای تربیتاش فراهم شده بود خود حالتی کاملا استنایی داشته است و بعد هم تمام این ۹۰ سال عمر را، حال بگویم ۷۰ سال از این ۹۰ سال عمر را شب و روز در خدمت فرهنگ ملی ما فعالیت کرد. او واقعا در شاخه خود حداقل در نسل خود منحصر و متشخص بود. به نظر من بعد از ملکالشعرای بهار که حالت استثنایی داشت و حمیدی شیرازی که در همین حال و هوا شاعر بیمانندی بود، دکتر مصفا نیز ادامه سنت شعری این بزرگان در فرهنگ ملی ما بود.»
کدکنی درباره حالات درونی مظاهر مصفا بیان کرد: «همه حالات خصوصی او خشم، نفرت، شادی و غمهایش اصیل، نجیب و ملی بود. برای من خیلی سخت است. به هر حال دانشگاه تهران استاد بسیار برجسته، ممتاز و بیمانندی را از دست داد، زبان فارسی شاعر بزرگ و تراز اولی را در نوع خود از دست داد؛ حوزه پژوهشهای شعر فارسی و ادب فارسی محقق بسیار بسیار برجستهای را از دست داد و جوانمردی و آزادگی یکی از مصادیق اجل و اتم خودش را با فقدان ایشان از دست داد.»
او در پایان گفت: «دکتر مصفا با نثر بسیار شیوا و دلانگیزی مینوشت؛ شاید کم نوشته باشد ولی مجموعه آنچه او نوشته است حتی در حوزه نثر هم از نمونههای برجسته نثر فاخر زبان فارسی در عصر ماست. باید برای بزرگ داشت و تکریم او و معرفی فضیلتها و ارزشهای هنری او مجالسی در دانشگاه تهران تشکیل شود و صاحبنظران هرکدام گوشهای از چشمانداز پهناور خلاقیت او را بررسی کنند و حاصل آن به صورت کتابی آکادمیک تهیه و منتشر شود تا هم، اکنونیان و هم آیندگان نسبت به این استاد بزرگ معرفت هرچه بیشتری حاصل کنند.»