روزشمار آغاز دومین سالگرد نبرد تن به تن سیمرغ ایران با آب و آتش درحالی آغاز شده است که تراژدی «سانچی» بسان قصه هزار و یک شب، یک صفحهاش رنگ مرگ دارد و صفحه دیگرش از امید و بقا میگوید؛ ماجرای پرابهامی که هرچند برخی بر اتمام آن پافشاری میکنند، اما شواهد و قرائن میگویند این معما حلنشده باقی مانده است؛ شواهدی مانند تماسهای تلفنی، شاید از جنوب شرقی آسیا، شاید هم از بهشت!
به گزارش ایسنا، دیماه سال ۱۳۹۶، سمفونی آب و آتش در سواحل شرق چین به صدا درآمد و نفتکش ایرانی سانچی در دل آب، میان آتش سوخت. این حادثه که علت آن برخورد کشتی فلهبر چینی «کریستال» با این نفتکش بود، باعث مفقودشدن ۳۲ خدمه سانچی، ۳۰ ایرانی و دو بنگلادشی شد و در نهایت با وجود تلاش تیمهای نجات از کشورهای مختلف و همچنین مقامات ایرانی، بعد از ۹ روز سوختن در آتش در نهایت غرق شد. از این حادثه پیکر تنها سه خدمه پیدا و به ایران بازگردانده شد و سرنوشت سایر خدمه همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
سانچی که متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران بوده و در پاناما به ثبت رسیده بود، حامل ۱۳۶ هزار تن میعانات گازی، به ارزش حدود ۶۰ میلیون دلار متعلق به شرکت ملی نفت ایران بود. این میعانات قرار بود به شرکت هانوا توتال کره جنوبی تحویل داده شود. مبداء حرکت این نفتکش عسلویه بود و هم نفتکش و هم محموله توسط یک شرکت بیمه معتبر بیمه شده بودند. محموله این نفتکش نیز به صورت FOB (تحویل در بندر) به شرکت کرهای فروخته شده بود.
پنج روز از حادثه گذشته بود که کمیته ویژه رسیدگی به وضعیت کارکنان نفتکش ایرانی تشکیل شد و برخی مسئولان به محل حادثه اعزام شدند. در آن سوی ماجرا نیز چینیهای اطفای حریق را به دلایل مختلف از جمله نامساعد بودن جو دائما به تعویق میانداختند. چینیها حجم آتش و وجود مواد فرار را مطرح میکردند که تا شعاع چندصدمتری و حتی چندهزار متری میرود و ریسک اطفاء حریق را بالا میبرد، اما نظر ایران با توجه به اینکه تجربه جنگ و آتش سوزی کشتیها را داشته این بود که خطر برطرف شده است.
اختلاف نظر در حالی بین دو کشور وجود داشت که مسئولان ایرانی به دلیل اینکه یکی از قایقهای نجات سانچی ناپدید شده بود، احتمال میدادند خدمه با قایق نجات از محل گریخته باشند. از سوی دیگر بر تن یکی از پیکرهای پیداشده، لباس نجات بوده و این احتمال را که خدمه فرصت کافی برای پوشیدن لباس نجات و فرار را داشتهاند، قوت بخشید. با وجود همه احتمالات، سانچی پس از ۹ روز سوختن در آتش، طی دو ساعت در دل دریا فرو رفت. درجه حرارت سانچی در ساعات و دقایق آخر تا ۹۰۰ درجه سانتیگراد بالا رفت و امکان ورود به آن وجود نداشت.
در میان همه ابهاماتی که ماجرای سانچی در دل خود داشت، ابهام زنده ماندن یا فوت خدمه سانچی، از همان لحظه نخست ایجاد شد و تا کنون که دو سال از ماجرا گذشته است، ادامه دارد. چینیها ادعا کرده بودند همه پرسنل سانچی در دقایق اول پس از آتشسوزی فوت کردهاند؛ ادعایی که توسط بسیاری از کارشناسان رد شد، زیرا انفجار ابتدا از وسط کشتی آغاز شده بود. همچنین طبق اولین خبرها که از سوی رسانههای خارجی منتشر شد، پرسنل کشتی چینی پس از انفجار خود را به داخل دریا انداختهاند و این نشان میدهد تصادفی که انجام شده مرگبار نبوده است.
از سوی دیگر، عکسهایی که از سانچی گرفته شده حاکی از آن بود که یکی از قایقهای نجات سر جای خودش نیست. در کشتی کنار هر قایق نجات یک جرثقیل برای استفاده از قایق ساخته شده است و عکسها نشان داده بود که از یکی از این جرثقیلها برای پایینآوردن قایق استفاده شده است.
دریافت ۱۲۰۰ تماس مشکوک
آنچه به ابهامات موجود رنگ جدیتری بخشید، تماسهای مشکوکی است که خانواده خدمه سانچی دریافت میکنند. از سوی دیگر با ثبت شکایت برخی از خانوادههای خدمه سانچی در دادگاه فدرال آمریکا علیه سه فرد حقیقی و حقوقی، بار دیگر موضوع امکان زندهبودن خدمه کشتی، داغ شده است. در این راستا پدر یکی از خدمه سانچی به ایسنا گفت: تا کنون خانوادههای خدمه سانچی بیش از ۱۲۰۰ تماس از جنوب شرق آسیا و نقاطی مانند مادیو، تایوان، نیوزلند، جنوب چین و ... دریافت کردهاند. از سوی دیگر برای شماره همراه یکی از خدمه هر ماه هزینه رومینگ میآید. برای این تماسها به واحد امور بینالملل همراه اول نامه دادهایم که هنوز جواب ندادهاند. از وزارت اطلاعات هم پیگیری کردیم، اما در یک صفحه جواب دادند و اعلام کردند به نتیجه نرسیدیم.
وی ادامه داد: میگویند خدمه سانچی در لحظه انفجار به دلیل استنشاق گازهای سمی فوت شدهاند، اما در معیانات گازی که سانچی حمل میکرده چنین گازی وجود نداشته است. فردای روز حادثه آنالیز گاز را از فاز ۱۲ پارس جنوبی گرفتیم و متوجه شدیم کل گاز متصاعد از آن به طور کلی چهار PPM است؛ بنابراین چیزی به عنوان سولفید هیروژن در این گاز وجود ندارد. اگر فرض بگیریم که این ادعا درست است، پس چرا همچین گازی را بار سانچی کرده بودند؟ سانچی مخصوص حمل گاز نبود.
او با اشاره به جعبه سیاه سانچی نیز اظهار کرد: در آخرین دقایق جعبه سیاه گفته میشود قایقهای نجات را آماده کنید. اولین کشتی ۱۲ ساعت بعد از حادثه به سانچی رسیده است. ۱۲ ساعت بعد از حادثه کسی در کشتی مانده؟ میگویند قایق نجات بیرون نیامده. پس کجاست؟ اگر سوخته باید لاشهاش باشد.
مادر یکی از خدمه سانچی نیز با تاکید بر اینکه ۷۰ تماس دریافتی داشته است، به ایسنا گفت: من با پسرم صحبت نکردم. از خارج با من تماس گرفتند. به زبان انگلیسی با یکی از بستگانم که مصاحبه نمیکند، صحبت کردند.
مادر یکی دیگر از خدمه سانچی نیز در اینباره به ایسنا توضیح داد: پسر دیگرم در خرداد ۱۳۹۷ تماس تلفنی داشت که طی آن فردی گفته بود من از طرف برادرت که زنده است تماس میگیرم، اما اخیرا تماسی گرفته نشده است.
وی تاکید کرد: در حال حاضر حقوق فقط به خانوادههایی پرداخت میشود که گواهی فوت را امضا کردهاند و با وجود اینکه آقای شریعتمداری، وزیر رفاه تاکید کرد حقوق ما پرداخت شود، به ما معترضان حقوقی پرداخت نمیشود.
از خانوادهها اصرار، از مسئولان انکار!
این مباحث در حالی از سوی خانوادههای خدمه سانچی مطرح میشود که مسئولان مختلف مجددا سناریوی ربودهشدن خدمه سانچی را تکذیب کردند. محمد راستاد مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی در اینباره گفت: چنین سناریویی به هیچ وجه تایید نمیشود چرا که در همان زمان همه دستگاههای دولتی و متولی در کشور به اضافه پنج کشور دیگر طی بررسیها و ارزیابیهای خود به این نتیجه رسیدند که تمام دریانوردان و ملوانان سانچی در زمان وقوع این سانحه جان خود را از دست دادهاند.
همچنین شهرام فرحبد مدیر بازرگانی شرکت ملی نفتکش ایران اعلام کرده است که برخی تلاش میکنند از احساسات پاک خانوادهها سوء استفاده کنند. صدها ساعت بررسی و همچنین اطلاعات جعبه سیاه کشتی سانچی، بیانگر این است که امکان زندهماندن خدمه شجاع این کشتی وجود نداشته و این عزیزان در همان لحظات اولیه بر اثر استنشاق دود ناشی از گازهای سمی جان خود را از دست دادهاند. علیرغم اینکه برخی از این خانوادهها میگویند بیش از ۱۲۰۰ تماس ناشناس داشتهاند، چرا حتی یکی از تماسها واقعی نبوده و هیچ کدام از این خانوادهها نتوانستهاند بعد از گذشت ۲ سال یک تماس تلفنی موفق داشته باشند؟ چرا فقط این چند خانواده تماس تلفنی مشکوک دریافت میکنند و مابقی ۲۲ خانواده دیگر این تماسها را ندارند؟ اولین سوالی که بعد از شنیدن این حرفها ممکن است در ذهن هر کسی پیش بیاید این است که اساسا چه دلیلی برای این کار وجود دارد؟ مثلا برنامهریزی شده که یک کشتی با کشتی دیگری برخورد کند، عدهای با قایق نجات پیاده شوند و پرسنل را به جایی ببرند و دو سال هم بگذرد که چه نتیجهای حاصل شود؟ قطعا کسی که این نقشه را برنامهریزی کرده باید هدفی داشته باشد. برای مثال دزدان دریایی نیز در قبال نگهداری افراد درخواست پول میکنند یا هدفی دارند، اما از این سناریوی ادعایی چیدهشده، هدفی استنباط نمیشود و اگر قطعا اسناد و مدارکی وجود داشت، مقامات دستور پیگیری میدادند، ولی این سناریو واقعی نیست.
به گفته او با قایق نجات نمیتوان صدها مایل حرکت کرد و این قایق تنها برای دور شدن از مکان حادثه تا رسیدن گروههای نجات است و اگر پرسنل سانچی از قایق نجات استفاده میکردند، قطعا پیدا میشدند.
امکان پیگیری تماسها
از سوی دیگر امیر کیهان، کارشناس حوزه ارتباطات نیز در اینباره به باشگاه خبرنگاران گفته است: ادعای مطرحشده درباره احتمال تماس خدمه کشتی حادثه دیده سانچی قابل پیگیری است، اما برای این کار نیاز به ورود به حریم خصوصی افراد و شنود است که به آسانی قابل انجام نیست. ورود به حریم خصوصی افراد و شنود قوانین سختگیرانهای دارد و تنها با حکم مستقیم قاضی امکانپذیر است.
کیهان با تاکید بر اینکه خانوادههای خدمه کشتی حادثهدیده سانچی باید برای پیگیری این موضوع ابتدا اقدام به طرح شکایت به مراجع قضایی کشور کنند، افزود: با توجه به قوانین مربوط به حفظ حریم خصوصی افراد و شنود تنها اپراتورها زمانی پاسخگو هستند که خانواده به مراجع قضایی شکایت کرده و حکم قاضی برای این امر را داشته باشند.