مردی که به دلیل بیپولی تصمیم به سرقت از خانه پدرخواندهاش گرفته و باعث مرگ او شده بود، بهزودی بههمراه همدستانش در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشود.
مأموران بهمن سال گذشته از قتل مرد میانسالی در خانهاش باخبر و راهی محل شدند. مأموران در محل حادثه که اتاقخواب آپارتمانی در طبقه چهارم مجتمع مسکونی بود، با جسد مرد ۶۸ سالهای روبهرو شدند که دستها، پاها و دهانش با زیرپیراهن و شلواری پارچهای بسته شده بود. نخستین بررسیها حکایت از آن داشت که مقتول براثر انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده است. از سوی دیگر بههمریختگی وسایل خانه مقتول نشان میداد قاتل یا قاتلان با انگیزه سرقت دست به جنایت زدهاند.
به گزارش شرق، پس از اعلام این خبر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداختند. بررسیهای تخصصی پلیس نشان داد قاتل یا قاتلان افراد آشنایی هستند که بدون تخریب در ورودی وارد خانه شده و در اقدامی غافلگیرانه مرد میانسال را به قتل رساندهاند؛ به این ترتیب مأموران ابتدا از پسر و پسرخوانده مقتول تحقیق کردند.
پسر مقتول گفت: سال ۷۸ مادرم فوت شد و پدرم دوباره ازدواج کرد، اما زن دوم او هم مدتی بعد فوت شد و پدرم برای سومینبار ازدواج کرد. آن زن یک پسر هم به نام اشکان داشت. پدرم همه اموالش را به نام من زده بود و اشکان هم به دلیل همین موضوع ناراحت بود. اشکان با من تماس گرفت و گفت: پدرم در خانه را باز نمیکند. او دقایقی بعد هم زنگ زد و گفت: پدرم به طرز مرموزی فوت کرده است.
سپس مأموران از اشکان تحقیق کردند. او در ادعایی گفت: ظهر روز حادثه همراه خانوادهام به خانه پدرخواندهام رفتیم و پس از خوردن ناهار ساعت ۱۷ به خانهمان در کرج بازگشتیم و با پدرم تماس گرفتم که به او بگویم به خانه رسیدهایم، اما جواب نداد. مشکوک شدم و همراه یکی از بستگان همسرم به خانه پدرخواندهام آمدم و با این صحنه روبهرو شدم و پس از آن با برادر بزرگترم تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم.
مأموران در ادامه متوجه تناقضگوییهای اشکان شدند و او را به عنوان مظنون حادثه بازداشت کردند. متهم پس از انتقال به ادارهآگاهی اعتراف کرد که در جریان یک سرقت پدرخواندهاش کشته شده و هرچند او قصد نداشته باعث مرگ پدرخواندهاش شود، اما سارقان اجارهای او را کشتهاند. اشکان سه متهم را به مأموران معرفی کرد.
بررسیهای مأموران نشان داد علی ۳۵ ساله که متهم سابقهداری است، سال ۹۱ به اتهام آزار و اذیت پسر ۲۱سالهای در حوالی ستارخان دستگیر و راهی زندان شده است. همچنین مشخص شد علی از اوباش معروفی است که در آن زمان خانواده شاکی را تهدید به قتل کرده بود تا اینکه از سوی مأموران دستگیر و روانه زندان شد و چند ماه قبل از حادثه از زندان آزاد شده است. پس از این، مأموران علی را بازداشت کردند. او در بازجویی به قتل مرد پولدار با همدستی دو نفر از دوستانش به نامهای فرهاد ۲۹ساله و امیر ۳۰ساله اعتراف کرد؛ به این ترتیب مأموران دو متهم دیگر را هم بازداشت کردند. مأموران در بازرسی از مخفیگاه متهمان علاوه بر طلاهای سرقتی از خانه مقتول تعدادی فرشهای گرانقیمت سرقتی و اموال دیگر کشف کردند که حکایت از این داشت این باند با شناسایی زنان و مردان سالخورده تنها از خانه آنها سرقت میکنند. همچنین مشخص شد متهمان نقشه سرقت از خانه افراد پولدار در شهرهای تبریز و اصفهان را طراحی کرده بودند که قبل از اجرا دستگیر شدند.
وقتی اشکان برای بیان آنچه اتفاق افتاده بود مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: وقتی چهار ساله بودم مادرم با مقتول ازدواج کرد و او پدرانه با من رفتار کرد و من را بزرگ کرد.
حتی برایم مراسم عروسی گرفت و من توانستم روی پای خودم باشم، درس خواندم و دورههای امبیای دیدم و معادل مدرک دکتری هم گرفتم، اما در کار دچار مشکل شدم مشکلات مالیام شدید بود و پدرخواندهام به من کمک نمیکرد که مشکلم را حل کنم، به همین دلیل تصمیم گرفتم از خانه او سرقت کنم. دو سارق حرفهای را اجیر کردم، چون فکر میکردم مقدار زیادی طلا و پول درخانه پدرخواندهام باشد. روز حادثه برای ناهار به اتفاق همسرم و فرزندم که سه ساله است، به خانه او رفتیم. بعد از ناهار ما به سمت خانه خودمان برگشتیم و من در ورودی ساختمان را باز گذاشتم. دو پرس هم پلوجوجه خریدم و به سارقان دادم و به آنها گفتم بگویند نذری آوردهاند آنها هم همین کار را کردند. پدرخواندهام در را باز کرد و آنها وارد شدند، دو نفری دستوپایش را بستند و یکی دیگر از سارقان که مردی افغانستانی بود، با مشت به سر او کوبید و باعث مرگ پدرخواندهام شد. آنها مبلغ ۱۵۰ هزار تومان پول پیدا کرده و سرقت کردند.
متهم گفت: وقتی به من گفتند چه اتفاقی افتاده من به خانه پدرخواندهام رفتم تا شاید بتوانم کمکش کنم، چون واقعا قصد قتل او را نداشتم و فقط قصدم سرقت بود تا از بحران مالی نجات پیدا کنم. او به من گفته بود پول ندارد، اما من حرفش را قبول نمیکردم.
متهمان دیگر نیز اعترافات مشابهی را مطرح کردند و درنهایت کیفرخواست برای آنها صادر شد. امیر به اتهام قتل عمدی و علی و فرهاد به اتهام معاونت در قتل و سرقت و همچنین اشکان، پسرخوانده مقتول، به اتهام معاونت در سرقت از سوی دادسرا متهم شناخته شدند. پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد و متهمان به زودی پای میز محاکمهمیروند.