در برنامه جهان آرا که از شبکه افق پخش میشود محمد صادق کوشکی فعال فرهنگی اصولگرا اظهارات عجیبی درباره رخشان بنی اعتماد و خانوادهاش مطرح کرد.
ماجرا از آنجا شروع شد که پس از اعلام نتیجه بررسی علت سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین رخشان بنی اعتماد با انتشار پستی در اینستاگرام خود به مردم فراخوان داده بود تا در اعتراض به ماجرای تلخ هواپیمای اوکراینی و جان باختن تعدادی از هموطنانمان به نشانه اعتراض در میدان آزادی تجمع کنند. اما پس از مدتی بنی اعتماد این فراخوان را لغو نمود و چنین نوشت. "مردم داغدار ایران. دعوت هنرمندان به عزاداری برای جگرگوشههامان که قرار بود فردا، یکشنبه ۲۲ دیماه در میادین آزادی شهرهای ایران برگزار شود؛ با هشدار جدی نهادهای امنیتی مواجه شد. برای پیشگیری از هر بهانهجویی و برای حفظ امنیت و جان مردم داغدار، دعوت اینجانب لغوشده اعلام میگردد". شب گذشته نیز خبر بازداشت موقت رخشان بنی اعتماد نیز منتشر شد.
محمد صادق کوشکی در برنامه جهان آرا شبکه افق با اشاره به فراخوان رخشان بنی اعتماد برای تجمع گفت: «۵۰ نیروی سپاه در مرزهای شرق کشور هدف ترور قرار گرفته اند، خانمی که فراخوان میدهی، اگر آن بچههای سپاه در مرز نبودند، دست امثال عبدالمالک ریگی به تو و دخترت میرسید. شاید هم خوشش میآمد شاید دوست داشتی ....»
سخنان توهین آمیز محمدصادق کوشکی در برنامه جهان آرا شبکه افق درباره رخشان بنی اعتماد، با واکنش تند انجمن مستندسازان روبه رو شد.
جناب آقای علی عسگری
رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
اگر برنامههای تلویزیون و شبکههای اجتماعی را دنبال میکنید حتما از توهین آشکار و بیشرمانه به شان یک بانوی ایرانی و خانوادهی ایشان و تهدید علنی جمع بزرگی از مردم، در یکی از برنامههای زندهی شبکهی افق توسط محمدصادق کوشکی، مهمان برنامه مطلع هستید.
بخشهایی از این برنامه در ساعات گذشته دست به دست در شبکههای اجتماعی میچرخد و عرق شرم بر پیشانی مردم سیاهپوش کشور مینشاند. آیا نمیشود پایان و نهایتی برای این بیاحترامیها به شان و حقوق مردم در صدا و سیما متصور بود؟ بانو رخشان بنیاعتماد از مفاخر فرهنگ و هنر این سرزمین و از پیشکسوتان به نام انجمن مستندسازان سینمای ایران است.
ما هر چند به رویهی جاری و ساری در برنامهسازیهای جانبدارانه در شبکهی مذکور عادت کرده و به آن وقعی نمینهیم، اما این اهانت آشکار به شان یکی از اعضای خود را برنمیتابیم و درخواست برخورد جدی با متخلفین و عذرخواهی رسمی جنابعالی از جامعهی هنری و مردم ایران را داریم.
خانه سینما به درخواست روسای صنوف و جمع کثیری از اعضای خود، طی این بیانیه اعتراض خود را به صدا و سیما اعلام کرد.
متن بیانه به شرح زیر است:
سالهاست رسانهی انحصاری ملی که مدعی ارتقای فرهنگ و هنر و دانش اجتماعی و حقوق شهروندی است، نه تنها از انجام تکالیف ملی و اصلیاش جا مانده، بلکه هرازچندگاهی با خروج خود از مرزهای اخلاق و انسانیت به بهانه دفاع از ارزشها تداوم تخریباش را در شبکههای متعدد به رخ میکشد و در مسیر این ماموریت، چه چهرههایی شاخصتر از هنرمندان جامعه برای آنکه هدف تخریب قرار گیرند؟
اهانت اخیر و بیشرمانه صداوسیما به بانویی محترم از جمع کارگردانان سینمای ملی ایران و فرزند هنرمندش، پیش و بیش از آنکه خدشهای به ساحت اعتبار و ارزش این سرمایهی فاخر فرهنگی و هنری کشور وارد کند، برای ما سینماگران و همه کسانی که سینمای اجتماعی او را در تمام این سالها دنبال کردهاند، گواه گویاییست بر تداوم عامدانهی روند ایجاد تفرقه و تخریب توسط سازمان مذکور.
خانه سینما به درخواست روسای صنوف و جمع کثیری از اعضای خود، طی این بیانیه ضمن اعلام وظیفهی اخلاقی، فرهنگی، حرفهای و صنفی خود در حراست از حیثیت کلیهی اعضا به ویژه یکی از فاخرترین چهرههای فیلمسازش و ضمن اظهار تأسف برای مدیریت سازمانی که ظاهراً بر محتوای تولیدات رسانهاش هیچ نظارت هوشمندانهای ندارد، به نمایندگی از جامعه اصناف سینمایی کشور به مردم ایران اعلام میکند که همسو با مطالبات مدنی و حقجویانهی آنها، چشم بر روی اینگونه توهینها و عملکردهای رسانهی ملی نخواهد بست.
همچنین به همه همکاران خود پیشنهاد میدهد که با خودداری از حضور در برنامههای به اصطلاح سینمایی و تحلیلی این رسانه، همدل و همراه در این اعتراض حرفهای مشارکت کنند تا این رسانه گمان نبرد که به اتکای قدرت و بودجهی وافرش میتواند هر تهمت و توهینی را نثار سینمای ایران و چهرههای فرهنگی این سرزمین کند.
«کانون کارگردانان سینمای ایران هتک حرمت بزرگان و سرمایه های سینمای ایران سرکار خانم رخشان بنی اعتماد و جناب آقای مسعود کیمیایی را شدیدا محکوم می کند و در برابر تخریب، سینماگران سکوت نخواهد کرد.
کانون کارگردان سینمای ایران با احترام به تمامی برنامه سازان سیما، رسما از تمامی کارگردانان سینما درخواست می کند تا عذرخواهی رسمی سازمان صداوسیما در هیچ برنامه تلویزیونی به عنوان میهمان و کارشناس شرکت نکنند.»
در همین حال ناصر فکوهی استاد دانشگاه تهران نیز در واکنش به سخنان توهین آمیز محمد صادق کوشکی خطاب به رخشان بنی اعتماد نوشت: اظهار نظری که خطاب به خانم رخشان بنیاعتماد بانوی محترم و فیلمساز ایرانی بیان شده است و در آن گفته شده است: «... خانمی که فراخوان میدهی، اگر آن بچههای سپاه در مرز نبودند، دست امثال عبدالمالک ریگی به تو و دخترت میرسید. شاید هم خوشش میآمد شاید دوست داشتی ...». اگر چنین اظهار نظری را حتی فردی عامی و از اقشاری که قربانی جامعه شده و درون لومپنیسم و اوباشیگری هم سقوط کردهاند در «چاله میدان» سابق، ایراد میکرد، باعث تاسف بود؛ و وقتی خوانندگان، سوابق گوینده و جایی که اظهار نظر انجام شده را بررسی میکنند، به حال خود و مملکت تاسف میخورند.
چگونه میتوان پذیرفت که تریبونهای رسمی کشور در اختیار چنین افرادی قرار بگیرد که این اظهارات سخیف را درباره زنان و دختران این کشور بیان کنند. آیا اینها دفاع از ارزش است یا توهین و زیر پا گذاشتن هر چیزی که ما در تاریخ چند هزار ساله خودمان به عنوان شرف و ارزش و احترام و ادب و اخلاق اسلامی و ایرانی و سنتی داشتهایم؟ نیاز به نظر یک کارشناس فرهنگی نیست از هر یک از روستائیان یا افراد ساده و کوچه و خیابان که میخواهید بپرسید که دراین باره چه میگویند؟ از این رو هر چند خانم بنی اعتماد با سابقه درخشان خود نیاز به دفاع ندارد، باید پشتیبانی کامل خود و تاسف عمیق خویش را از ضرباتی که به این ترتیب به ارزشهای انقلاب و اسلام و فرهنگ ایرانی و بشری وارد میشود، اظهار کنم. این سخنها را نباید به حساب ارزشهای جامعه ما گذاشت بلکه باید آنها را بدترین ضربات برای تخریب اخلاق و شرف در این کشور دانست.
رخشان بنیاعتماد در سال ۱۳۳۳ در تهران زاده شد. او در رشته کارگردانی سینما در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران (دانشکده سینما و تئاتر) تحصیل کرد. وی از سال ۱۳۵۲ با سمت منشیصحنه در تلویزیون مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۵۹ چند فیلم مستند کوتاه را کارگردانی کرد.
رخشان بنیاعتماد فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۶۰ به عنوان منشیصحنه فیلم «آفتاب نشینها» و فیلم «گلهای داوودی» آغاز کرد.
با کارگردانی فیلم »خارج از محدوده» در سال ۱۳۶۶ کارگردانی فیلمهای بلند را آغاز کرد. سپس فیلمنامه «زرد قناری» را نوشت و کارگردانی آن را نیز خود انجام داد. با نوشتن فیلمنامه فیلم «نرگس» و کارگردانی آن با همکاری فریدون جیرانی، در سال ۱۳۷۰ به عنوان بهترین کارگردان در دهمین جشنواره فیلم فجر برگزیده شد.
پس از آن، فیلمهای «روسری آبی»، «بانوی اردیبهشت»، «نرگس»، «زیر پوست شهر» و «خون بازی» برای وی افتخارات و جایزههای بیشتری به ارمغان آورد.
رخشان بنی اعتماد با جهانگیر کوثری (مدیر تولید و مفسر ورزش) ازدواج کرده است و دخترشان، باران کوثری بازیگر است.
نویسنده
- خون بازی (۱۳۸۵)
-گیلانه (۱۳۸۳)
-روایت سهگانه (اپیزود سوم، ننه گیلانه) (۱۳۸۲)
- زیر پوست شهر (۱۳۷۹)
-داستانهای جزیره (اپیزود سوم، باران و بومی) (۱۳۷۷)
-بانوی اردیبهشت (۱۳۷۶)
-روسری آبی (۱۳۷۳)
-نرگس (۱۳۷۰)
کارگردان
-ما نیمی از جمعیت ایران هستیم (در دست ساخت)
-فرش ایرانی (کار گروهی) (اپیزود دوم، فرش سهبعدی یا مشترک موردنظر در دسترس نمیباشد) (۱۳۸۵)
-خون بازی (۱۳۸۵)
-گیلانه (۱۳۸۳)
- روایت سهگانه (اپیزود سوم، ننه گیلانه) (۱۳۸۲)
- روزگار ما (مستند) (۱۳۸۰)
- زیر پوست شهر (۱۳۷۹)
-داستانهای جزیره (اپیزود سوم، باران و بومی) (۱۳۷۷)
- بانوی اردیبهشت (۱۳۷۶)
-روسری آبی (۱۳۷۳)
-نرگس (۱۳۷۰)
- پول خارجی (۱۳۶۸)
-زرد قناری (۱۳۶۷)
-خارج از محدوده (۱۳۶۶)
برنامهریز
-گلهای داوودی (۱۳۶۳)
دستیار کارگردان
-تنوره دیو (۱۳۶۴)
-گلهای داوودی (۱۳۶۳)
مشاور کارگردان
-حیران (۱۳۸۷)
- عصر جمعه (۱۳۸۴)
-منشیصحنه
-آفتاب نشینها (۱۳۶۰)
مشاور فیلمنامه
-شب یلدا (۱۳۸۰)
بازیگر
-میکس (۱۳۷۸)
تهیهکننده
-حیران (۱۳۸۷)
-خون بازی (۱۳۸۵)
-روزگار ما (۱۳۸۰)
- زیر پوست شهر (۱۳۷۹)
-نرگس (۱۳۷۰)
سرمایهگذار
-زیر پوست شهر (۱۳۷۹)
نمونه ای از توهین های وی را براتون ارسال میکنم تا یادتان بیاید
روزنامه ایران:محمد صادق کوشکی روز گذشته در نمایشگاه مطبوعات و در گفتوگو با خبرنگاری مدعی شد شخص دکتر احمدینژاد مساوی است با جریان انحرافی! وی در پاسخ به این سؤال که تعریف و تبیین شما از واژه موهوم جریان انحرافی چیست؟ اظهار داشت: «من اصلاً قائل به یک جریان انحرافی نیستم. به نظر من شخص محمود احمدینژاد یعنی انحراف و جریان انحرافی!» این عنصر سیاسی در ادامه ضمن توهین به خبرنگار ، به شخص رئیسجمهور هم اهانت کرده و گفته: «میدانید احمدینژاد کجاست؟ زیر پای من یک فیل است که در زیرپای آن فیل، احمدینژاد حضور دارد!» گفتنی است فایل صوتی اظهارات هتاکانه و بیادبانه کوشکی موجود و در اختیار تحریریه روزنامه است. اضافه می شود صدا و سیما معمولاً در برنامه های خود از کوشکی به عنوان صاحب نظر استفاده می کند.