bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۲۶۵۸۷
در سایه سفر غیررسمی رهبران ملی‌گرای اروپا به کشمیر

سیاست‌های راست افراطی جهانی می‌شود

سیاست‌های راست افراطی جهانی می‌شود

مساله كشمير به عاملي براي اتحاد بخش عمده‌اي از راستگرايان افراطي اروپا تبديل شده است. ملي‌گرايان اروپا در قبال تندروهاي مذهبي شديدا موضع مي‌گيرند و اكنون نيز به ‌شدت با مواضع سفت و سخت نخست‌وزير هند در قبال كشمير همذات‌‌پنداري مي‌كنند.

تاریخ انتشار: ۱۸:۰۹ - ۰۲ بهمن ۱۳۹۸
سفر غیررسمی رهبران ملی‌گرای اروپا به منطقه کشمیر هند نشان‌دهنده اتحاد راستگرایان افراطی در سراسر جهان است. در ماه اکتبر سال ۲۰۱۹، ۲۳ نفر از اعضای پارلمان اروپا از منطقه کشمیر بازدید کردند، دقیقا دو ماه پس از اینکه دولت هند وضعیت ویژه خودمختاری را از این منطقه گرفت. وقتی فاش شد که بیشتر اعضای پارلمان اروپا به احزاب سیاسی راستگرای افراطی تعلق دارند، این سفر جنجال برانگیز شد.
 
از میان این احزاب می‌توان به جبهه ملی فرانسه (که اکنون با نام اجتماع ملی شناخته می‌شود) و حزب آلترناتیو برای آلمان اشاره کرد. البته تنها اتحاد این افراد نبود که توجه دیگران را به خود جلب کرد؛ دولت هند به این افراد اجازه دسترسی به منطقه کشمیر را داده بود در حالی که خبرنگاران خارجی و سیاستمداران داخلی نیز اجازه ورود به این منطقه را نداشتند و دولت هند از ماه آگوست دسترسی به اینترنت کشمیری‌ها را قطع کرده بود.

این دیدار آخرین نمونه از گسترش روابط میان راست‌گرایان هند و اروپا بود؛ ارتباطی که ریشه در خصومت آن‌ها با مهاجران و مسلمانان داشته و به خوبی چشم‌انداز کلی ملی‌گرایان در سایر نقاط جهان را نشان می‌دهد. امروز با توجه به روند رو به رشد عوام‌فریب‌های راستگرای افراطی در هند و چندین کشور به ظاهر دموکراتیک اروپایی، رویکرد راستگرایی افراط‌گرایانه به شکل فزاینده‌ای عادی شده و بخشی از گفتمان سیاسی جاری را تشکیل داده است.

پیوند میان ایدئولوژی‌های راستگرایانه افراطی در این مناطق نشان از ظهور دوباره رهبران عوام‌فریب جناح راست می‌دهد. در دهه ۱۹۳۰، ملی‌گرایان هندو با سران ایتالیای فاشیست و آلمان نازی همکاری کردند تا به پیشرفت پروژ‌ه‌های راستگرایی افراطی آن‌ها کمک کنند. وینایاک ساوارکار، یکی از پیشگامان ملی‌گرایی هندو می‌گوید هند باید رویکردش را با «مشکل خود با مسلمانان» تطبیق دهد؛ روشی که نازی‌ها برای حل «مشکل خود با یهودیان» از آن استفاده کردند.

به همین ترتیب دیگر ایدئولوژیست‌ها نیز هیتلر را تجسمی خارجی از ویشنو، خدای هندو‌ها توصیف می‌کردند. این ایدئولوژی هنوز هم در میان ملی‌گرایان سفیدپوست امریکایی محبوب است. آندرس برویک، تروریست نروژی که در سال ۲۰۱۱ اقدام به قتل ۷۷ نفر کرد، نسبت به رویکرد ملی‌گرایانه هندو‌ها در قبال اسلام اظهار تمایل کرده بود؛ رویکردی که نگرش بسیاری از افراد امروزی اروپا را در قبال جمعیت مسلمانان مهاجر نشان می‌دهد. برویک پیش از بمبگذاری در یک ساختمان دولتی در شهر اسلو که منجر به کشته شدن چندین کودک در کمپ تابستانی شد، در خاطرات خود نوشته بود: «تن‌ها نکته مثبت درباره جناح راست هندو این است که بر مردم کوچه و خیابان تسلط دارند. آن‌ها بی‌عدالتی کنونی را تحمل نکرده و زمانی که کنترل اوضاع از دست‌شان در می‌رود، اغلب به مسلمانان حمله می‌کنند و این معمولا زمانی رخ می‌دهد که مسلمانان بیش از حد به هندوئیسم بی‌احترامی کرده و نسبت به آن اعلام بیزاری می‌کنند.»

او افزود: «هند رو به زوال رفته و خواهد مرد مگر اینکه ملی‌گرایان هندی به درستی متحد شده و برای پیروزی تلاش کنند. این مهم است که اروپا و هند از اقدامات مقاومتی یکدیگر درس گرفته و تا جایی که می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند. اهداف ما کم و بیش یکی است.»

استیو بنن، استراتژیست سابق کاخ سفید و سردبیر سایت راست‌گرای افراطی «برایتبارت نیوز» در سال ۲۰۱۵ پس از نخست‌وزیری نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، تاسیس نسخه هندی «برایتبارت» را در نظر گرفته بود. از زمانی که بنن مودی را «ترامپ پیش از ترامپ» نامید، او را تحسین می‌کند. در همین حال، خیرت ویلدرس، رهبر «حزب برای آزادی» راستگرای هلند از حامیان اروپایی مودی و پیام ملی‌گرایانه اوست.

بازدید اعضای پارلمان اروپا از کشمیر باعث همبستگی راستگرایان جهان می‌شود. اگر چه سفر آن‌ها به دعوت «مدی شارما»، یک کارآفرین ساکن بروکسل و رییس اتاق فکر اجتماعی و اقتصادی انجمن مردم‌نهاد زنان انجام شد، اما تامین هزینه و برنامه‌ریزی این سفر را یک سازمان مردم‌نهاد مستقر در دهلی‌نو به نام «انجمن بین‌المللی مطالعات غیرمتعهدها» بر عهده داشت. این گروه از همان پروتکل اینترنتی (آی پی) وب‌سایت خبری ناشناخته «نیو دهلی تایمز» استفاده می‌کند.

ایدئولوژی روزنامه «دهلی‌نو تایمز» مشخص نیست، اما شبکه رسانه‌ای آن از نقش پاکستان در کشمیر انتقاد می‌کند و دائما مواضع اسلام‌هراسانه می‌گیرد. اگر چه این مواضع در میان رسانه‌های هند غیرعادی نیست، اما لابی‌گری در مقیاس جهانی از سوی آن‌ها چندان معمول نیست.

شارما به میهمانان خود علاوه بر سفر به منطقه کشمیر، «دیداری ویژه» با مودی را نیز وعده داد. اعضای پارلمان اروپا اظهار کرده‌اند که هدف‌شان از سفر به این منطقه «جمع‌آوری اطلاعات» درباره شرایط منطقه کشمیر بوده است. در حالی که این نمایندگان در واقع یک هیات غیررسمی بودند نه تنها مجوز سفر به کشمیر را به دست آوردند بلکه اجازه دیدار با چندین عضو ارشد دولت و ارتش هند نیز به آنان داده شد. وزارتخانه‌های این کشور علنا اعلام کردند که در این دیدار نقشی نداشته‌اند در حالی که بعید به نظر می‌رسد که چنین مجوزی بدون تایید مقامات عالی‌رتبه صادر شده باشد.

نمایندگان مجلس پیش از سفر به کشمیر برای دیدار با مودی به دهلی‌نو رفتند و او گفت: این هیات «درک بهتری از تنوع فرهنگی و مذهبی منطقه» به دست خواهد آورد. این هیات اروپایی به همراه یک راهنما از مناطق مختلف شهر سرینگر، پایتخت منطقه جامو و کشمیر، بازدید کردند. سپس در مرکز فرماندهی ارتش هند ناهار خورده و در آنجا با نقشه اردوگاه‌های آموزش تروریستی پاکستان آشنا شدند، جایی که گفته می‌شود حملات کشمیر در آن طرح‌ریزی شده است.

چندین نماینده پارلمان اروپا مانند توماس زکوفسکی، نماینده راستگرای جمهوری چک و ثیری ماریانی، نماینده حزب جبهه ملی فرانسه بعداً دیدار خود با نخست‌وزیر این کشور را در شبکه‌های مجازی به اشتراک گذاشتند. برای مثال، ماریانی در حمایت از سیاست‌های دولت هند در کشمیر پیامی در توییتر گذاشت. او همچنین به خبرنگاران گفت: «در مبارزه با تروریست‌ها ما در کنار هند ایستاده‌ایم». این در حالی است که لارس پاتریک برگ، از حزب «آلترناتیو برای آلمان» رسانه‌ها را متهم کرد که چرا آن‌ها را «نازی‌های متنفر از مسلمان» می‌نامند. ماریانی و برگ با فرض ارتباط میان مهاجرت و حملات تروریستی احتمالی از سوی مسلمانان (افراطی)، خواستار امنیت مرزی بیشتر در اتحادیه اروپا شده‌اند.

مساله کشمیر به عاملی برای اتحاد بخش عمده‌ای از راستگرایان افراطی اروپا تبدیل شده است. ملی‌گرایان اروپا در قبال تندرو‌های مذهبی شدیدا موضع می‌گیرند و اکنون نیز به شدت با مواضع سفت و سخت نخست‌وزیر هند در قبال کشمیر همذات پنداری می‌کنند.

آخرین بحران در کشمیر زمانی آغاز شد که دولت مودی ماده ۳۷۰ قانون اساسی هند را ملغی اعلام کرد و با این اقدام، به وضعیت ویژه منطقه خودمختار کشمیر پایان داد. همان روزی که مودی این مساله را اعلام کرد، وایلدرز در حمایت از لغو خودمختاری کشمیر توییت زد. ستون‌نویس انگلیسی کتی هاپکینز نیز همبستگی خود را اعلام و اخیرا نیز ادعا کرد هندو‌ها قربانی نسل‌کشی نژادی در کشمیر هستند. بهانه اصلی مودی برای انجام این کار، کنترل ناآرامی‌ها در منطقه بود. از سال ۱۹۸۹ تاکنون، جدایی‌طلبان با دولت مرکزی در جنگ بوده‌اند و پاکستان نیز در حمایت از گروه‌های جدایی‌طلب مسلح در این منطقه نقش عمده‌ای ایفا کرده است. حملات تروریستی همچنان یکی از واقعیت‌های روزمره زندگی در این منطقه است و گاهی این خشونت‌ها دامن هند را نیز می‌گیرد. از جمله این حوادث می‌توان به حملات بمبئی در سال ۲۰۰۸ اشاره کرد. در این حادثه، «لشکر طیبه»، گروهی مستقر در پاکستان که خواستار الحاق کشمیر به این کشور است، حمله بزرگی را در بمبئی ترتیب داد و ۱۶۴ نفر را کشت.

در ماه فوریه سال ۲۰۱۹ با حملات هوایی ارتش پاکستان به منطقه کشمیر، درگیری‌ها بالا گرفت و هند دست به تلافی زد. از آن زمان تاکنون حملات هوایی پراکنده‌ای انجام شده است و این امر محبوبیت مودی، نخست‌وزیر هند را بالا برده است. همین افزایش محبوبیت در میان طرفداران باعث انتخاب مجدد وی در انتخابات سال گذشته شد.

اگرچه بهانه مودی برای تغییر قانون اساسی، ناآرامی در منطقه کشمیر بود، اما اهداف بزرگ‌تری در پس این اقدام نهفته است. ملی‌گرایان هندو از مدت‌ها قبل به دنبال گسترش سرزمین‌های هند و بازپس‌گیری مناطقی هستند که روزگاری هندوستان تحت کنترل بریتانیا را تشکیل می‌داد؛ این یعنی نه تنها کشمیر، بلکه پاکستان، بنگلادش و دیگر بخش‌های جنوب آسیا.

درست همان طوری که هندو‌ها اسلام‌گرایان را تهدیدی علیه موجودیت ملت هند می‌دانند، راستگرایان افراطی اروپا نیز اغلب، حملات تندرو‌ها را تهدید خارجی می‌نامند، حتی اگر عامل آن شهروند کشور خودشان باشد. برای مثال پس از حمله سال ۲۰۱۷ در وست‌مینیستر لندن، مارین لوپن رهبر حزب جبهه ملی فرانسه (که اکنون اجتماع ملی خوانده می‌شود)، از سران کشورش خواست مرز‌ها را «کنترل» کنند. این درخواست در حالی بود که همه می‌دانستند عامل حمله لندن، در انگلیس به دنیا آمده و بعدا به دین اسلام گرویده بود.

چند ماه بعد در پی بمب‌گذاری در منچستر آرنا، رهبر یکی از احزاب راست افراطی مجلس مجارستان اعلام کرد: «تروریسم با بمب‌گذار انتحاری آغاز نمی‌شود بلکه زمانی آغاز می‌شود که تروریست‌ها به شکل غیرقانونی وارد اروپا می‌شوند و بسیاری از شهروندان اروپا در عمل به آن‌ها کمک می‌کنند.» در این مورد نیز عامل حمله متولد انگلیس بود و پدر و مادرش از لیبی به این کشور پناه آورده بودند. با این حال راستگرایان افراطی همچنان برای تبلیغ اسلام‌هراسی و سیاست‌های ضد مهاجرت از این حملات برای محکوم کردن تندروی اسلامگرایان استفاده می‌کردند.

اهالی جنوب آسیا که در کشور‌های غربی زندگی می‌کنند نیز با لابی‌گری و جمع‌آوری کمک‌های مالی برای سازمان‌های مستقر در هند، نقش خود را در گسترش سیاست‌های ملی‌گرایانه هندو‌ها ایفا کرده‌اند.

اگرچه جامعه بین‌الملل به شدت سفر نمایندگان پارلمان اروپا را به خاطر نقض هنجار‌های دیپلماتیک محکوم کردند، اما این سفر تحول جدیدی را در روابط میان هند و اروپا رقم زد و اقدامات و روایت‌های راستگرایان افراطی به بخشی از جریان اصلی جهان تبدیل شد. راست افراطی در این دو منطقه از یکدیگر درس می‌گیرند و توانایی آن‌ها برای حکومت بر اساس سیاست‌های ایدئولوژیک با ریشه اسلام‌هراسی به موازات یکدیگر رشد می‌کند.

اگرچه پیوند‌های فرا ملی میان ملی‌گرایان چندان قابل درک به نظر نمی‌رسد، اما دیدگاه‌های آن‌ها لزوما در تضاد با یکدیگر نیست و تا زمانی که مسلمانان، دشمن مشترک آن‌ها باقی بمانند، این دو گروه یکدیگر را تکمیل می‌کنند. اگر ملی‌گرایان راست افراطی به همین شیوه ادامه دهند، احتمال دارد روابط هند و اروپا مبتنی بر اسلام‌هراسی تغییر شکل یابد.

درست همان طوری که هندو‌ها اسلامگرایان را تهدیدی علیه موجودیت ملت هند می‌دانند، راستگرایان افراطی اروپا نیز اغلب حملات تندرو‌ها را تهدید خارجی می‌نامند، حتی اگر عامل آن شهروند کشور خودشان باشد.

منبع: روزنامه اعتماد