کووید ۱۹، جان افراد پیر و سالمند را هدف خود قرار میدهد، زورش به جوانان نمیرسد، ولی تصادفات و الکل تقلبی، افراد جوان را نشانه میرود و اجازه نمیدهد که کووید ۱۹ در گرفتن جان افراد جوان تنها بماند! پرسش این است که چرا با چنین ابعاد بزرگی از مرگ و میرهایی مواجه هستیم که در کمتر کشور توسعهیافتهای مشابه آن را میبینیم؟
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: از ابتدا که پای این ویروس عجیب به ایران باز شد، یک نکته روشن بود. اینکه کرونا میتواند بسیاری از تضادهای پنهان در حکمرانی و سیاستگذاری و قانونگذاری ایران را به رخ بکشد. تضادهایی که از گذشته وجود داشت ولی به عللی یا پنهان مانده بود یا برجسته نمیشد.
یکی از این تضادها عدم تمایز میان دو مفهوم گناه و جرم بود. در پاییز سال ۱۳۹۷، در همین زمینه یادداشتی در روزنامه ایران نوشتم که تندروهای اصولگرا عصبانی شدند و یادداشت را نخوانده تیغ تکفیر را از نیام قدرت کشیدند و فریاد برآوردند که چه نشستهاید که میخواهند حرام خدا را حلال کنند. آن یادداشت تحت عنوان دوربرگردان فرهنگی بود که در پی مرگ و مسمومیت تعداد زیادی از مردم به دلیل مصرف متانول به جای الکل رخ داده بود. در آن یادداشت آورده بودم که:
«در ۴۵ روز گذشته ۹۵۹ نفر بر اثر مصرف مشروبات الکلی که ظاهرا حاوی الکل متانول بوده است دچار مسمومیتهای شدید شدهاند. از میان افراد مسموم ۹۲ درصدشان مرد و ۸ درصد زن هستند که فوتشدگان نیز برحسب جنسیت به همین نسبت هستند. همچنین اکثریت آنان شامل جوانان ۲۱ تا ۳۰ سال میشوند که قابل توجه است. جالب است که این اتفاق در ماه محرم و صفر رخ داده که حتی اگر میزان مصرف کمتر نشده باشد، بعید است که اضافه شده باشد. ولی حجم و تعداد مسمومان به طرز معناداری بیش از گذشته است. از این تعداد ۸۴ نفر فوت شدهاند، ۳۰۵ نفر به مرحله دیالیز رسیدهاند و اعضای داخلی بدنشان دچار مشکلات حاد شده است و ۲۷ نفر نیز نابینا شدهاند. اینها عمدتا در چند استان محدود کشور رخ داده است. البرز، هرمزگان و خراسان شمالی و تهران بیش از ۹۰ درصد موارد را شامل میشوند.»
اکنون نیز ظاهرا کاری را که کرونا نتوانسته است انجام دهد، متانول و الکل صنعتی در حال انجام دادن است. اجازه دهید که چند رقم تلفات کشور را با یکدیگر مرور کنیم. در فاصله اول اسفندماه سال ۱۳۹۸ تا ۱۳ فروردین سال ۱۳۹۹، یعنی حدود ۴۰ روز، تعداد فوتشدگان ناشی از کووید ۱۹، اندکی بیش از ۳۰۰۰ نفر است. فوت ناشی از تصادفات حدود ۷۶۰ نفر است که به علت کاهش حملونقل و تردد جادهای کمتر از گذشته شده است و فوت ناشی از مصرف الکل تقلبی، حدود ۶۰۰ نفر است. افرادی که در وضع وخیم هستند برای کرونا حدود ۳۹۰۰ نفر، برای الکل تقلبی حدود ۲۰۰۰ نفر و برای تصادفات بیش از ۶۲۰۰ نفر است.
کووید ۱۹، جان افراد پیر و سالمند را هدف خود قرار میدهد، زورش به جوانان نمیرسد، ولی تصادفات و الکل تقلبی، افراد جوان را نشانه میرود و اجازه نمیدهد که کووید ۱۹ در گرفتن جان افراد جوان تنها بماند! پرسش این است که چرا با چنین ابعاد بزرگی از مرگ و میرهایی مواجه هستیم که در کمتر کشور توسعهیافتهای مشابه آن را میبینیم؟
برای فهم بهتر ماجرا کافی است به اظهارات سخنگوی محترم قوه قضاییه نیز توجه کنیم که در پاسخ به مساله فوتهای ناشی از مصرف الکل تقلبی اظهار داشت که: «ما اصلا قائل به مصرف الکل نیستیم، اما الکلهایی که برای مصارف یک استانداردهایی دارد، توسط برخی افراد به صورت غیراستاندارد تهیه و تعدادی از افراد در خوزستان و خراسان رضوی بازداشت شدند و با اینها قاطعانه برخورد خواهیم کرد و اینها باید پاسخگوی اعمال مجرمانه خود در ارتباط با فوت و ورود صدمات به شهروندان باشند.»
مساله اصلی اینجاست؛ کماکان توجه نمیکنیم که میان جرم و گناه تفاوت وجود دارد. نمیتوانیم رفتاری را جرمانگاری کنیم ولی تعداد زیادی از افراد آن را انجام دهند. به عنوان نمونه براساس آموزههای دینی، غیبت عملی بسیار زشت است. بدتر از زنا و مشابه خوردن گوشت بدن برادر مومن توصیف شده است. ولی این عمل هیچگاه جرم شناخته نمیشود، چون در عمل غیر ممکن است که افراد را به صفت غیبت محاکمه و مجازات کرد.
راهحل آن بسط آموزههای اخلاقی و دینی از طریق روحانیون یا دیگر منادیان ادیان و اخلاق است. فقط اصلاح برخی از رفتارها در توان حکومتها است. رفتارهایی که با نظم اجتماعی در تعارض است. اضافه بر آن را باید از طریق دیگری حل کرد. ۶۰۰ نفر فوتی به علت مصرف الکل تقلبی و بیش از ۲۰۰۰ نفر دچار عارضه که بسیاری از آنان کور شدهاند با هیچ توجیهی قابل بیان نیست، جز اینکه این وضع را ناشی از مشکلات قانونگذاری بدانیم که چیزی را جرم معرفی کرده که اول، تعداد فراوانی مرتکب آن میشوند، در نتیجه از قبح عملی آن خارج شده است.
دوم اینکه به لحاظ اجرایی نیز حکومت و قوه قضاییه و ضابطین قضایی قادر به جلوگیری از ارتکاب آن و مجازات مرتکبین نیستند. تا حدی مثل قضیه ماهواره شده است. کرونا در مدت کوتاه خود توانسته است که نشان دهد بحران مزبور ریشه در کدام تناقضات فکری و حقوقی و قانونگذاری و حتی اجرایی کشور دارد.
حکومت نمیتواند در برابر این همه خسارت جانی و مالی بیتفاوت باشد. دستگیری و مجازات چند نفر متخلف نیز مشکلی را حل نمیکند. مساله این است که چرا تعداد زیادی مصرف میکنند؟ و چرا تولید مقادیر تقلبی و مرگآور آن تا این حد زیاد و شایع است؟ یا باید نسبت به عوامل ایجادکننده این وضعیت تجدیدنظر کرد، یا آنکه برخورد انتظامی و قضایی را به نحوی اصلاح کرد که بتواند مانع از بروز این عوارض سنگین شود.
در پاییز سال ۱۳۹۷، در همین زمینه یادداشتی در روزنامه ایران نوشتم که تندروهای اصولگرا عصبانی شدند و یادداشت را نخوانده تیغ تکفیر را از نیام قدرت کشیدند و فریاد برآوردند که چه نشستهاید که میخواهند حرام خدا را حلال کنند. آن یادداشت تحت عنوان دوربرگردان فرهنگی بود که در پی مرگ و مسمومیت تعداد زیادی از مردم به دلیل مصرف متانول به جای الکل رخ داده بود. در آن یادداشت آورده بودم که:
«در ۴۵ روز گذشته ۹۵۹ نفر بر اثر مصرف مشروبات الکلی که ظاهرا حاوی الکل متانول بوده است دچار مسمومیتهای شدید شدهاند. از میان افراد مسموم ۹۲ درصدشان مرد و ۸ درصد زن هستند که فوتشدگان نیز برحسب جنسیت به همین نسبت هستند. همچنین اکثریت آنان شامل جوانان ۲۱ تا ۳۰ سال میشوند که قابل توجه است. جالب است که این اتفاق در ماه محرم و صفر رخ داده که حتی اگر میزان مصرف کمتر نشده باشد، بعید است که اضافه شده باشد. ولی حجم و تعداد مسمومان به طرز معناداری بیش از گذشته است. از این تعداد ۸۴ نفر فوت شدهاند، ۳۰۵ نفر به مرحله دیالیز رسیدهاند و اعضای داخلی بدنشان دچار مشکلات حاد شده است و ۲۷ نفر نیز نابینا شدهاند. اینها عمدتا در چند استان محدود کشور رخ داده است. البرز، هرمزگان و خراسان شمالی و تهران بیش از ۹۰ درصد موارد را شامل میشوند.»