bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۴۳۸۴۰۰
صوفی: احیای سرمایه اجتماعی اولویت ماست/ مرعشی: راهی جز حضور در قدرت نداریم

دو راهی سخت اصلاح‌طلبان!

دو راهی سخت اصلاح‌طلبان!

به نظر می‌رسد تجربیات دولت کنونی و مجلس دهم گروهی از اصلاح‌طلبان را به انتخاب میان دو گزینه احیای سرمایه اجتماعی و حضور در قدرت واداشته است. از این منظر حتی اولی زمینه دومی را مهیا می‌کند. این مسئله را در گفتگو با علی صوفی عضو شورا ی مرکزی اتحاد ملت و حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی مطرح کردیم. صوفی از تعارض این دو سخن گفت اما مرعشی این دو را جدایی ناپذیر دانست و عملکرد و اشتباهات اصلاح‌طلبان را در وضعیت موجود موثر دانست.

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۰ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹
فرارو-هر چند اصلاح‌طلبان در انتخابات سال‌های ۹۲، ۹۴ و ۹۶ از طریق ائتلاف با اصولگرایان میانه به قدرت دست یافتند، اما این حضور به کاهش سرمایه اجتماعی آنان منجر شد. آنچه در انتخابات اخیر موجب شد تا انتخابات مجلس یازدهم به کام اصولگرایان شود.

به گزارش فرارو، اصلاح‌طلبان این روز‌ها پس از استعفای موسوی لاری، درگیر اصلاحات و برنامه‌ای برای انتخابات ۱۴۰۰ هستند. اما تجربه دولت کنونی و مجلس دهم گویا آن‌ها را در دوراهی حضور در قدرت یا احیای سرمایه اجتماعی قرار داده است. چنانچه گروهی از آنان همچون آذر منصوری قائم مقام حزب اتحاد ملت، اظهار کرده است که حضور در قدرت به هر قیمتی باید از دستور کار اصلاح‌طلبان خارج شود و احیای سرمایه اجتماعی در اولویت قرار بگیرد.

از این منظر اگر تمرکز اصلی اصلاح‌طلبان بر احیای سرمایه اجتماعی خود باشد می‌توان امید‌وار بود که اصلاح‌طلبان بتوانند در مناسبات قدرت هم اثرگذار باشند، اما وقتی این پشتوانه و گرانیگاه اصلی قدرت اصلاح‌طلبان از آن‌ها گرفته شود، عملا تأثیری هم در مناسبات قدرت نخواهند داشت. اما آیا اصلاح‌طلبان باید به انتخاب یکی از این دو گزینه دست بزنند و این دو با هم منافات دارند؟

 حضور اصلاح‌طلبان در قدرت در تعارض با احیای سرمایه اجتماعی آن‌ها است

دو راهی سخت اصلاح‌طلبان!علی صوفی دبیر کل حزب پیشروی اطلاحات در گفتگو با فرارو با تأیید دوراهی احیای سرمایه اجتماعی و حضور در قدرت برای اصلاح‌طلبان پس از تجربه انتخابات اخیر گفت: مشی اصلاح‌طلبی، استفاده از ابزار‌های قانونی موجود در ساختار نظام برای اصلاح امور را می‌طلبد و اصلاح‌طلبی بدون توسل به ابزار‌های قانونی، نمی‌تواند موفق شود و اصلاح‌طلبان باید در این چارچوب حرکت کنند.

به گفته او، یکی از این ابزار‌های مشروع و قانونی که در همه نظام‌های دموکراتیک نیز وجود دارد احزاب هستند. او در این باره اظهار کرد: «در قانون احزاب، حزب تشکلی از افراد است که برای کسب و مشارکت در قدرت و نقد و اصلاح آن تشکیل می‌شود. منتها نه قدرت برای قدرت بلکه قدرت برای اصلاح قدرت. این ابزار در اختیار اصلاح‌طلبان قرار دارد و ابزار رسمی و شناخته شده در همه دنیا است؛ بنابراین کسب یا مشارکت در قدرت یک وجه قانونی و موجه برای نقد و اصلاح قدرت است و اصلاح‌طلبان نمی‌توانند از این ابزار روی‌گردان باشند و حتماً باید از این ابزار استفاده کنند.»
 
صوفی ادامه داد: «اگر اصلاح‌طلبان نتوانستند در قدرت شرکت کنند نباید دست از اصلاح‌طلبی بکشند و باید از ابزار‌های مدنی دیگری مانند رسانه‌ها استفاده کنند. رسانه‌ها ابزار نظارتی دیگری هستند که جایگاه خاص خود را در دموکراسی دارند و اساساً بدون نظارت آن‌ها، نمی‌توان کاری از پیش برد. پس انواع رسانه و این روز‌ها فضای مجازی ابزار‌های قانونی و موجه دیگری هستند که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد.»

دبیر کل حزب پیشروی اطلاحات در ادامه به ریسک اصلاح‌طلبان در عدول از مشی اصلاح‌طلبی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته و مجلس دهم اشاره کرد. آنچه از نظر او موجب شده تا دو راهی احیای سرمایه اجتماعی و حضور در قدرت برای اصلاح‌طلبان شکل بگیرد. وی اظهار کرد: «در شرایط فعلی اصلاح‌طلبان دچار تبعات ریسکی هستند که در سال‌های گذشته انجام دادند. چون اصلاح‌طلبان برای اصلاح قدرت از اصول اصلاح‌طلبی خود کوتاه آمدند و ائتلاف‌هایی را شکل دادند. فهرست‌هایی را به مردم ارائه دادند که فهرست اصلاح‌طلبانه نبود، ولی آن‌ها در شرایطی که اجازه نداشتند کاندیدای اصلی خودشان را معرفی کنند برای این‌که بتوانند در مقابل تداوم حکومت آنارشیسم احمدی‌نژاد و تندروی را بگیرند به حمایت از آقای روحانی پرداختند و با حمایت از او تندرو‌ها را از قوه مجریه کنار گذاشتند. همین کار را هم در مجلس در سال ۹۴ کردند یعنی در مجلس دهم بازهم حاکمیت اجازه نداد اصلاح‌طلبان کاندیدا‌های اصلی خود را به میدان بیاورند. از این‌رو، برای این‌که بتوانند تهدید ایجاد مجلس تندرو را رفع کنند از اصول اصلاح‌طلبی خود عدول کردند و تن به ائتلاف با اصول‌گرایان معتدل دادند و به هدف خود یعنی کنار گذاشتن تندرو‌ها از قدرت رسیدند. این یک اصلاح مهم بود.»

او افزود: «به عبارتی، اصلاح‌طلبان نه مجلس و نه دولت اصلاح‌طلب را بدست نیاوردند، ولی شرایط به گونه‌ای بود که آن‌ها به عنوان یک جریان سیاسی که از سرمایه بسیار بالایی برخوردار بود به حمایت از هر کسی پرداخت رأی آورد.»

آنچه که به گفته صوفی تبعات منفی برای اصلاح‌طلبان در پی داشت. وی در این باره گفت: «وقتی مجلس اصلاح‌طلب نداریم قطعاً نمی‌توانیم انتظار اقدامات اصلاح‌طلبانه از مجلس داشته باشیم و دغدغه‌های اصلی نمایندگان آن، اصلاح‌طلبی نیست. همین منجر به دور شدن مجلس از اهداف اصلاح‌طلبانه شد که دودش به چشم مردم رفت. به هر حال، مردم توقعی از دعوت کننده به رأی یعنی اصلاح‌طلبان داشتند که برآورده نشد. طبیعی هم بود؛ نامزد‌های اصلاح‌طلبی که ما می‌خواستیم حذف شده بودند و این مجلس مانند دولت، ایده‌آل اصلاح‌طلبی نبود. ناکارآمدی دولت و مجلس، خلائی را بین توقعات مردم با عملکرد مجلس و دولت فعلی ایجاد کرد و به اعتبار اصلاح‌طلبی لطمه خورد. بدین‌صورت سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان در تعارض با اصلاح قدرت قرار گرفت. ما در راستای اصلاح قدرت، سرمایه اجتماعی‌مان را از دست دادیم. چون مردم ضعف‌ها و ناکارآمدی را از چشم اصلاح‌طلبان می‌بینند.»

از نظر او همچون منصوری، اصلاح‌طلبان برای بازسازی سرمایه اجتماعی خود و جلب اعتماد مردم باید از مشی اصلاح‌طلبی خود عدول نکنند. صوفی در توضیح این امر گفت: «از این پس، اگر اصلاح‌طلبان در انتخابات بتوانند کاندیدای اصلاح‌طلبی داشته باشند؛ آن کاندیدای اصلاح‌طلب را به مردم معرفی می‌کنند و از مردم می‌خواهند به او رأی بدهند بعد طبق انتظارات و مطالبات مردم، برنامه خود را برای دولت یا مجلس آینده اعلام می‌کنند. این برنامه باید طوری باشد تا مردم و کارشناسان، آن را بپذیرند و متضمن حل مشکلات مردم باشد. در واقع توجه اصلی روی مشکلات و مطالبات مردم و حل آن‌ها است. اصلاح‌طلبان دیگر به این فکر نیستند که باید جلوی خطر تندروی را گرفت و معطوف به مطالبات مردم و احقاق حقوق آن‌ها هستند. همچنین باید افراد شاخص اصلاح‌طلب را معرفی کنند و تا آخر پای آن‌ها بایستند. این مشی اصلاح‌طلبانه است و عدول از این مشی که قبلاً اتفاق افتاده و باعث این آسیب‌ها شده است دیگر کنار گذاشته می‌شود. به عبارت دیگر، بعد از این احیای سرمایه اجتماعی در اولویت اصلاح‌طلبان قرار می‌گیرد و حضور در قدرت به هر وسیله‌ای را دیگر به رسمیت نمی‌شناسند. پس از این ائتلاف هم معنایی ندارد، چون ما را از مشی اصلاح‌طلبانه دور می‌کند.»

حضور در قدرت با احیای سرمایه اجتماعی منافاتی ندارد

صوفی:احیای سرمایه اجتماعی اولویت ماست/مرعشی: راهی جز حضور در قدرت نداریماما گروهی دیگر از اصلاح‌طلبان برخلاف قائم مقام و عضو حزب اتحاد ملت، میان حضور در قدرت و احیای سرمایه اجتماعی منافاتی نمی‌بینند، حتی این دو را جدایی‌ناپذیر و اولی را شرط دومی می‌دانند. از این منظر راهی جز حضور در قدرت برای اصلاح امور وجود ندارد. چنانچه حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با فرارو گفت: «احیای سرمایه اجتماعی و حضور در قدرت هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند و نمی‌توان اصلاح‌طلبان را در دو راهی انتخاب یکی از این‌ها قرار داد. چون اصلاح‌طلبان قدرت را برای خودشان نمی‌خواهند بلکه قدرت را برای اصلاح امور کشور و حل مشکلات مردم می‌خواهند. البته قدرت مثل همه خوبی‌های دیگر دنیا می‌تواند شر هم باشد. خیر و شر بودن قدرت به این بستگی دارد که شما با چه هدفی دنبال کسب قدرت باشید.»
 
وی با تأکید بر این‌که بدون قدرت که نمی‌توان امور یک جامعه را اصلاح کرد، افزود: «انقلاب اسلامی هم یک انقلاب اصلاحی بود و اولین کارش برای اصلاح امور کشور، ساقط کردن نظام شاهنشاهی و جایگزینی نظام جمهوری اسلامی بود، در واقع قدرت را از افراد ناباب گرفت و به دست افراد صالح جامعه داد. تاکنون هیچ فرد یا گروهی را سراغ نداریم که بدون استفاده از ابزار مؤثری به نام قدرت، توانسته باشد جامعه‌ای را اصلاح کند. البته که قدرت ممکن است غرور، تکبر و فساد هم بیاورد، ولی با انتخاب افراد شایسته این خطر‌ها نیز کم می‌شود.»

مرعشی با اشاره به نارضایتی مردم از دولت و مجلس، اظهار کرد: «اگر مردم رنجشی از اصلاح‌طلبان هم دارند به این خاطر است که اصلاح‌طلبان هنگام حضور در قدرت، قاطعیت لازم را در اصلاح امور نداشتند. گلایه مردم این نیست که چرا اصلاح‌طلبی به مجلس، شورای شهر یا دولت رفته است بلکه گلایه این است شما که مسئولیت پذیرفتید چرا با قاطعیت رفتار نکردید و نتوانستید آن‌گونه که باید عمل کنید.»

او همچنین با توجه به اظهارات منصوری گفت: «اگر خانم آذر منصوری، قدرت را برای اصلاح امور جامعه نمی‌خواهد چرا حزب درست کردند، بنیاد خیریه تأسیس می‌کردند و به فقرا و نهاد‌های امدادی کمک می‌کردند. این‌که شرایط انتخابات را برای حضور اصلاح‌طلبان مساعد نمی‌دانند مسئله دیگری است. من و خانم منصوری در فضا که حرف نمی‌زنیم. ما در زمین و در کشوری بنام ایران با یک سابقه دموکراسی‌خواهی و قانون طلبی هستیم که ۱۲۰ سال از ورود این مفاهیم به آن می‌گذرد. ما در این جامعه باید کار را جلو ببریم. من به خانم منصوری از افراد مؤثر حزب اتحاد ملت یا هر فرد دیگری که فکر می‌کند قدرت را لازم ندارد توصیه می‌کنم حزبش را ترک کند و مؤسسه خیریه بزند یا روی آموزش مردم و تربیت جوانان کار کند. اما وقتی شرایط جامعه برای پذیرش شخصیت‌های والا و راهکار‌های جدید مساعد نباشد؛ همان جوان‌های تربیت شده از کف جامعه ناگزیر از مهاجرت به امریکا و اروپا می‌شوند. پس اگر قصد ساختن ایران را داریم نباید قدرت را از دست بدهیم. ما هم قبول داریم قدرت را باید باعزت کسب کرد و با مماشات از آن نمی‌توان استفاده کرد.»

سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی اضافه کرد: «قدرت‌طلبی شخصی، خیلی مذموم است، ولی اگر قصد استفاده از قدرت را در نهاد‌های مؤثری مانند مجلس، شورا‌ها و دولت برای اصلاح سیاست‌ها و نهاد‌های کشور داشته باشیم و بخواهیم کشور را به سمت رشد پایدار ببریم؛ بد نیست. قدرت اگر بد بود امام‌خمینی پانزده سال در تبعید ایستادگی نمی‌کردند و زندانیان سیاسی قبل از انقلاب هم شکنجه و زندان را تحمل نمی‌کردند تا نظام شاهنشاهی را به نظام جمهوری تبدیل کنند.»

از این منظر همچنین ائتلاف به مثابه یک راهکار هنوز هم امکان‌پذیر است. چنانچه مرعشی در این باره افزود: «ائتلاف، ابزاری است که می‌تواند در یک مقطعی مورد استفاده قرار بگیرد و در یک مقطعی از آن استفاده نشود. اگر اصلاح‌طلبان برای حضور در قدرت به ائتلاف با یک گروه، نیاز داشته باشند در صورتی‌که مشی اصلاح‌طلبی بتواند با تفکر آن گروه یا جریان کنار بیاید ائتلاف نیز می‌تواند بکند. چون اصلاح‌طلبی به حضور در قدرت برای اصلاح امور نیاز دارد و جز با در اختیار گرفتن قدرت رسمی حکومتی نمی‌تواند ابزار‌های دیگر را در اصلاح جامعه به کار بگیرد. پس قدرت را نباید امر بدی تلقی کرد. قدرت مثل ثروت است کسی نمی‌تواند بگوید تولید ثروت بد است، ولی اگر هدف تولید ثروت، انحصار ثروت در دست گروه خاصی باشد پسندیده نیست.»
 
به گفته مرعشی، نمی‌توان بر مبنای نارضایتی مردم از عملکرد اصلاح‌طلبان تجویز کرد که حضور در قدرت دیگر اولویت اصلاح‌طلبی نیست. او افزود: «اگر نهاد، اشخاصی یا احزاب اصلاح‌طلبی یک شورای ۲۱ نفره متشکل از اصلاح‌طلبان را به جای به کار گرفتن در راستای منافع عامه مردم تهران در خدمت منافع کوتاه‌مدت حزبی خود قرار داده است، حتماً کار بدی کرده است. ولی اگر شورای شهر را برای منظم کردن، مبارزه با فساد و تسهیل کار مردم و آبادی شهر کار بگیرید چه بهتر از این؟ چه ابزاری بهتر از این قدرت وجود دارد. پس اگر قدرت در جهت منافع فردی، حزبی و گروهی بکار گرفته نشود و برای اعتلای کشور و خدمت به خلق خدا باشد سرمایه اجتماعی هم می‌آورد و مطلوب است.»

وی افزود: «اگر عده‌ای هنوز از آقای کرباسچی به عنوان شهردار اسبق تهران خاطره خوب دارند به زمان حضور او در قدرت برمی‌گردد. همچنان‌که محبوبیت آقای خاتمی نیز به دلیل رفتار و عملکرد او در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و ریاست جمهوری اوست. چون او  قدرت را در جهت اعتلای ایران در حوزه فرهنگ به کار گرفت؛ او در زمان ریاست‌جمهوری به یک شخصیت ملی و بین‌المللی تبدیل شد. چون از قدرت خود برای منافع خانوادگی و گروهی استفاده نکرد. اگر آقای خاتمی به قدرت نمی‌رسید نمی‌توانست از خود نام نیک به جای بگذارد. پس اگر عملکردمان خوب نبود و سرمایه از دست دادیم ربطی به حضور در قدرت ندارد. اگر عملکرد فردی بد بود آن فرد را کنار بگذاریم و کسی را که عملکردش خوب است روی کار بیاوریم. به عبارت دیگر به خاطر عملکرد بد، قدرت را کنار نگذاریم. نباید در برداشت از موضوعات دچار اشتباه شویم. ما در یک مقطعی ممکن است بد عمل کنیم و مردم از سیاست‌مداران زده شوند این به خاطر کارکرد ضعیف آن‌ها است.»

مرعشی در ادامه با اشاره به اشتباه اصلاح‌طلبان در مجلس دهم، گفت: «در مجلس دهم نباید رقابت بین آقای محمدرضا عارف و علی لاریجانی را تقویت می‌کردیم. نباید اجازه می‌دادیم این رقابت شکل بگیرد، چون مجلس به هر دوی آن‌ها نیاز داشت. اگر ما دو گروه اصلاح‌طلب میانه به رهبری آقای عارف و اصول‌گرای میانه به رهبری آقای لاریجانی را در مجلس با هم هماهنگ می‌کردیم و یک اکثریت نیرومند شکل می‌دادیم مجلس ضعیف نمی‌شد. ما این کار را نکردیم هم مجلس و هم دولت ضعیف شد. در نتیجه آقای عارف و آقای لاریجانی به حاشیه رفتند و این به ضرر ما شد. حالا هم هر دوی آن‌ها از صحنه مهم‌ترین نهاد تصمیم‌گیری سیاسی کشور حذف شدند. اگر ما این اشتباه را کردیم باید از آن درس بگیریم نباید بگوییم مجلس مهم نیست. مجلس مهم است.»

به گفته مرعشی، اصلاح‌طلبان با درس گرفتن از اشتباهات خود از حالا باید برای انتخابات ۱۴۰۰، با انسجام، وحدت و واقع‌بینی دنبال راهکار‌هایی باشند که عملیاتی باشند. او در این باره گفت: «این‌که چه راهکار‌هایی عملیاتی است باید منتظر سیاست‌های کلان انتخابات باشیم. چون اصلاح‌طلبان یا اصول‌گرایان سیاست‌های کلی انتخابات را رقم نمی‌زنند. سیاست‌های کلی انتخابات را نهاد‌هایی بالادستی نظام رقم می‌زنند و جریان‌ها باید در چارچوب آن محدوده‌ای که نظام فرصت رقابت می‌دهد دست به انتخاب‌های درست بزنند.»

به گزارش فرارو، این اظهارات در شرایطی است که هنوز حدود یک سال به انتخابات ۱۴۰۰ باقی است و از این همین روز‌ها باید مشخص شود اصلاح‌طلبان چه سازوکاری برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در نظر دارند، آنچه به نظر می‌رسد نخستین گام برای وحدت درونی اصلاح‌طلبان باشد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۳
دو جناح شکست خورده هستند تا الان شکست یکی باعث پیروزی ظاهری دیگری میشد الان پیروزی ظاهری باعث افتخار نیست سر شکستگی دارد چون نشان میده یکجایی داره لنگ میزنه
علی
United States of America
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۳
تو رو خدا از اصلاحات چیزی نگین آدم دل پیچ میشه دیدم شما در انتخابات اخیر چه گلی به آب دادین از اعتماد مردم استفاده کردین و کاری کردین کارستان و الان جوانان را دین زده کردین و مردم را به خاک سیاه کشاندین جوانان مان مثد گد پرپر میشن و آن همه زحمت کشیدتن دروس دانشگاهیشان را تمام کردن و نشستن تا شما ها و رئیس جمهور محترمی که حمایت کردین اشتغال ایجاد کنه تا برن مشغول شوند زنگی تشکیل بدن ووو که همه اینها رو تو خواب خواهند دید به حول قوه شما اصلاح طلبان
صالح
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۲
هردو جناح سیاسی ایران چه در موقع پیروزی چه در موقع شکست آدرس غلط میدن... هیچوقت هم بخاطر لیاقت و برنامه های خودشون پیروز نمیشن... بلکه بخاطر بی کفایتی قبلی ها، جایگزین میشن...
انتشار یافته: ۳