ترامپ، ترامپی‌تر شده است

مردمی که در امریکا رای می دهند مردمی بسیار اگاه و با مطالعه ای هستند و بی دلیل به کسی رای نمی دهند یا حافظه تاریخی ضعیفی ندارند. انها کارکرد ترامپ را تا قبل از کرونا مثبت ارزیابی می کنند. از انطرف هم حتی در کرونا ترامپ تقریبا هر روز و حتی تعطیلات مشغول صحبت با مردم و خبرنگاران و کار بود. اینها چیزهایی نیست که مردم امریکا فراموش کنند. از انطرف سیاه پوستان فقط ده درصد جمعیت امریکا را تشکیل می دهند که حتی سیاه پوستان موفق و کاری هم موافق ترامپ هستند. در نهایت چند چیز هست که مردم امریکا به راحتی نظرشان را به خبرگزاریها نمی گویند. مانند مخالفت با باز بودن مرز مکزیک. مخالفت گسترده با چین و کالاها و سیاستهای چین. مخالف کمک گسترده از مالیات انها به شهروندان رنگین پوستی که حاضر به کار و زحمت نیستند. مخالفت با هزینه نظامی بالا در خاورمیانه و البته مخالفت با لابی اسراییل. ولی در زمان انتخابات و زمانی که با خودشان در کیوسک انتخابات خلوت می کنند براحتی رای و نظر خود را می نویسند. از همین جهت است که ترامپ ترامپی تر شده چون می داند مردم امریکا واقعا چه می خواهند و او بر مواضع ضد باز بودن مرز یا ضد چین یا ضد خرج مالیات برای کار نکن ها و .... تاکید می کند.

دوقطبی اصلی امروز امریکا و حتی اروپا و ژاپن و کانادا و... دو قطبی دین یا نژاد یا سیاست نیست. بلکه دو قطبی اکثریت بزرگ مالیات دهندگان و اقلیت مالیات ندهنگان این جوامع است. در امریکا نظر اکثریت کسانی که مالیات می دهند از هر رنگ و دین و نژادی معطوف ترامپ و سیاستهای او ست. چون این مالیات دهندگان از اینکه مالیات انها خرج پناهندگان و افرادی که حاضر به تحصیل و کار نیستند خسته شده اند. حتی سیاه پوستان و اسپانیاییها و اسیاییها و ایرانیهایی که مالیات می دهند و از دولت کمک نمی گیرند طرفدار شدید راستها و در امریکا طرفدار ترامپ هستند. هیچ ارتباطی با نژاد یا بحث سیاسی راست یا لیبرال ندارد. از همین روست که تا قبل از کرونا شکست ترامپ تقریبا محال بود. ولی با کرونا برخی دمکرات ها امیدوار شدند که شاید با بزرگ کردن کرونا شانسی برای پیروزی داشته باشند. ولی مردم امریکا می دانند که کرونا یک پاندمیک جهانی است و در مجموع عملکرد ترامپ را مثبت می دانند.

تاریخ بشر مانند همه طبیعت مرکب است از حوادث و اتفاقاتی که ان را برای همیشه تغییر داده. یکی از این تغییرات انقلاب صنعتی بوده است. و از انقلاب صنعتی مهمتر این حقیقت بوده که این انقلاب به طبیعت هوشی و استعدادی برخی ملتها به قول ما ایرانیها افتاده. مثلا المان و ژاپن تا قبل از انقلاب صنعتی از فقیر ترین و کشاورزی ترین کشورهای دنیا بودند. ولی بعد از انقلاب صنعتی متوجه شدند که استعداد انها در صنعت و تکنولوژی است. همین می شود که می بینیم که المان و ژاپن بر می خیزند و ثروتمند ترین کشورهای دنیا می شوند. المان دارای بهترین نیروی تخصصی و صنعتی و تکنولوژی دنیا است و امریکا هم مانند المان است. ولی خیلی از دوستان نمی دانند که اگر المان اینقدر در صنعت و تکنولوژی و اقتصاد موفق است چرا امریکا هم به همان اندازه و بیشتر موفق است؟ شاید جالب باشد که بدانید 70 میلیون نفر از جمعیت سفید پوست امریکا که مالک و بنیانگذار اصلی صنعت و تکنولوژی امریکا و در نتیجه ثروت و رای در امریکا هستند از مهاجران المانی و ژرمن شمال اروپا هستند و امریکا به تنهایی نیمی از المانی های دنیا را در خود دارد و ترامپ نماینده کنونی این اقلیت بسیار قدرتمند در امریکا ست. در امریکا سفید پوستانی که از انگلیس امدند در اقلیت مطلق هستند و فقط 25 میلیون نفر انها خود را به انگلیس مرتبط می دانند.