افزایش بهرهوری در سطح ملی تنها راه توسعه اقتصادی کشورها میباشد، که موجب ارتقاء سطح رفاه زندگی یک ملت میگردد. تحولات معجزهآسای رشد و توسعه اقتصادی در کوتاه مدت در برخی از کشورها از جمله ژاپن، آلمان، چین و تعدادی از کشورهای شرق آسیا نتیجه افزایش بهرهوری و استفاده بهینه، کارا و اثربخش آنها از منابع "انسانی" کشورهایشان بوده است.
سید مرتضی واعظ* و سید محمد حسین سیادتی*؛ نیروی انسانی به عنوان مهمترین سرمایهی هر جامعهای به حساب میآید. به همین منظور استفاده و آموزش موثر و بهینه، یا به عبارت بهتر بهرهوری موثر از این سرمایه، بزرگترین هدف در برنامههای اصلی و راهبردی در سطح کلان کشورهای توسعه یافته است.
در دنیای امروز، با وجود رشد پُرشتاب تکنولوژی و فناوری، شناخت عوامل بهرهوری نیروی انسانی در تمام حوزههای مدیریتی به خصوص مدیریت کشوری اهمیت دو چندانی نسبت به گذشته پیدا کرده است.
کشورهایی که برای نیرو و تفکر انسانی ارزش و احترام بالاتری قائل هستند، میتوانند فرآهم کننده جوامع سالم باشند، میتوانند جامعه را به سوی بهرهمندی و بهرهبرداری بهتر از منابع انسانی، منابع طبیعی، دانش فنی و سرمایه مالی هدایت سازند و کشور را به بهترین وجه در مسیر پیشرفت و توسعه به پیش برانند.
کشور ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم با وجود خسارات مالی و جانی فراوان چگونه توانست با چنین سرعتی گوی سبقت را از بسیاری از کشورهای دیگر در زمینه پیشرفت و توسعه بروباید؟ کشورهای توسعه یافته پس از ۱۵ سال تحقیق در مورد ژاپن، به این نتیجه رسیدند که ژاپن با اتکا به سرمایه نیروی انسانی و ارج نهادن و تمرکز و آموزش بر روی ارزشهای والای انسانی توانسته است کشور را در مسیر سرعت پیشرفت، بدون هیچگونه دستاندازی حرکت دهد.
از مهمترین ارزشهای انسانی در ساختار اجتماعی ژاپن: قانونمدار، ضابطهمند و اخلاقگرا، مشارکتجو و مشارکتپذیر و عادت به کار دستهجمعی، بهرهور و ارزشافزا از طریق پرورش روحیه جمعگرایی و رقابت سالم (برخلاف برخی کشورهای جهان سوم که تمرکزگرا هستند)، مهمترین آنها مشتریمدار و شهروندمدار بودن است؛ اثربخش، نتیجهگرا و کیفیتمدار از طریق سختکوشی، با تمام وجود کار کردن و در خدمت بودن، شایستهسالار و دانشگرا، پاسخگو و شفاف، وظیفهشناسی، منضبط بودن و اساسیترین و سرچشمهی همهی ارزشهای فوقالذکر: احترام متقابل به یکدیگر و وفای به عهد است. این ساختار ژاپن، جامعه را جهت تحقق اهداف و آرمانهای خود راهبری مینمایند که باعث شده است در تمام زمینههای پیشرفت جزو ۵ کشور اول جهان باشد.
اما باید توجه داشت که دین مبین اسلام که پیامبر آن رحمتالعالمین خوانده میشود بیش از چهارده قرن قبل، عالیترین توجه و انسانیترین عنایت را به ساحت انسان و ارزشهای والای انسانی روا داشته است. این امر باعث گردید در کمترین زمان و با حداقل تلفات، جامعهی آن زمان عرب به موفقیتهای بزرگ دست یابد و از جهت مدیریت انسانی، چنان توانا عمل نماید که از یک جامعه نیمه وحشی، تمدنی بزرگ را به وجود آورد و از قبایل پراکنده عرب، امتی بزرگ را تشکیل دهد.
حال سوال اساسی در این است که چرا ما در کشور جمهوری اسلامی ایران نیز از این ارزشها و اصول پیشرفت استفاده نکنیم؟ با صفت "اسلامی" که در اسم و وجود این کشور نهفته است، ایران باید و باید که دارای بالاترین و ارزشمندترین اصول اخلاقی/ انسانی در تمام ارکان مدیریتی و شهروندی باشد و تاکنون اخلاقیترین کشور دنیا شده باشد.
۱. ارزش نیروی انسانی
افزایش بهرهوری در سطح ملی تنها راه توسعه اقتصادی کشورها میباشد، که موجب ارتقاء سطح رفاه زندگی یک ملت میگردد. تحولات معجزهآسای رشد و توسعه اقتصادی در کوتاه مدت در برخی از کشورها از جمله ژاپن، آلمان، چین و تعدادی از کشورهای شرق آسیا نتیجه افزایش بهرهوری و استفاده بهینه، کارا و اثربخش آنها از منابع "انسانی" کشورهایشان بوده است. «بهرهوری یعنی اثربخشی به مفهوم انجام کارهای درست و کارایی به منظور انجام درست کارها است».
در اطلاعیه تشکیل مرکز بهرهوری ژاپن در سال ۱۹۵۵ در ارتباط با اهداف ناشی از بهبود بهرهوری چنین بیان شده است: حداکثر استفاده از منابع نیروی انسانی، فیزیکی و سایر عوامل به روشهای علمی به طوری که بهبود بهرهوری به کاهش هزینههای تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگی همه آحاد ملت، منجر شود [۱].
تا اوایل سال ۱۹۵۰ صاحبنظران غربی تصور میکردند که عامل اساسی و عمده در پیشرفت کشورها وجود سرمایههای فیزیکی و مادی بوده و دلیل عقب ماندگی کشورهای درحال توسعه کمبود این منابع میباشد؛ به همین علت کشورها در صدد جذب و به دست آوردن سرمایههای مادی تلاش میکردند و این عمل باعث وابستگی بیشتر و تخریب بنیانهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برخی از کشورها میشد.
اما در عصر جدید ثابت شده آنچه توسعهی پایدار و پیشرفت را به دنبال دارد مدیریت اداری قوی و کارآمد بر اساس استفاده از سرمایههای "انسانی" جامعه است؛ یعنی وقتی "انسانی" شد، میشود نیروی متخصص و دلسوز. امروزه تاکید بر رشد و پرورش سرمایههای "انسانی" جامعه است؛ افزایش کیفیت نیروی "انسانی" یکی از راههای اساسی افزایش بهرهوری و تسریع رشد اقتصادی و پیشرفت در تمام زمینهها است و به عبارت دیگر نیروی "انسانی" یک کشور مهمترین عامل افزایش بهرهوری یک کشور میباشد.
در نتیجه ارزشمند شمردن تک تک آحاد یک کشور و استفاده کارا و اثربخش از تفکر و نیروی آنها، سبب میگردد تا یک کشور در میسر پیشرفت و توسعه بتواند با سرعت به جلو حرکت کند.
۲. اسلام و احترام به ارزش نیروی انسانی
حضرت علی علیه السلام میفرماید: «چاره اندیشی فایده فکر میباشد»؛ لذا تلاش انسان وقتی ثمر میدهد که مبتنی بر مبانی علمی و فکری باشد. فعالیتها و برنامههای بدون تفکر، نتیجهای جز شکست در انتظارش نیست. ارزش و کرامت انسان در الگوی جامعه اسلامی، محور اساسی توسعه، پیشرفت و شکوفایی استعدادها و تواناییهای خدادادی او در ابعاد مختلف مادی و معنوی است. هدف انسان به توسعه مطلوب و آرمانی، هدف اساسی همه انبیا و اولیای الهی بوده است.
لازمه دستیابی به چنین هدف والایی وجود به کارگیری از مولفههای ایجادکنندهی ارزش انسانی در یک کشور است؛ چند نمونه از مهمترین آنها در ذیل بیان میشود.
الف: انگیزش
مسئله انگیزش در مردم و شناخت انگیزههای گوناگون جامعه و راههای ایجاد و تقویت هر یک از آنها از موضوعات مهم در ارزشگذاری و حفظ کرامت جامعهی انسانی است. انگیزش یعنی ایجاد انگیزه و بهرهوری از تفکر و نیروهای نهفته انسانهای یک جامعه در جهت توسعه و پیشرفت یک کشور. در یک کشور اسلامی این خصوصیت باید دوچندان (بلکه چندچندان) باشد، زیرا به لحاظ حاکمیت ایمان به خدا، منابع عظیمی از تفکر پاک و نیروهای انسانی بالقوه وجود دارد که استفاده از آن سبب سرمایه و ثروتی بینهایت میگردد.
ب: تقویت حس تعهد و مسئولیتپذیری
احساس تعهد و مسئولیتپذیری جوهره اصلی انسانیت، و مرز بین انسان و سایر موجودات است. شخص بیمسئولیت که برای خود در برابر وجدان و از همه مهمتر، آفریدگار خود هیچ وظیفه و مسئولیتی را قائل نیست، از مرز انسانیت بیرون است. در مبحث مربوط به ارزش نیروی انسانی، باید روشهای جاری و رویههای مدیریت کشور را به گونهای تنظیم کرد که تک تک مردم جامعه بتوانند با انگیزههای برخاسته از احساس مسئولیت انسانی و الهی، به کار و فعالیت و کمک به هم در جهت پیشرفت و توسعه کشور بپردازند.
ج: احترام به نیروی انسانی
ایجاد توجه به عزت نفس و ارزش ذاتی همهی انسانها در جامعه و پرهیز از نگرش ابزاری به افراد، موجب میشود که در فرآیند کار و خدمت رسانی به کشور، از بروز احساس بیگانگی آنان از محیط کشور و به وجود آمدن تضاد و تعارض بین منافع یا اهداف فرد و جامعه جلوگیری شود. آنگاه است که ۹۹ درصد مردم یک کشور، کشور را از آن خود میدانند و برای پیشرفت و توسعهی آن از هیچ کمکی دریغ نخواهند کرد.
حضرت علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر میفرماید: قلب خود را نسبت به زیردستانت مملوّ از رحمت، محبت و لطف کن و نسبت به ایشان بسان حیوان درندهای مباش که دریدن و خوردن آنان را غنیمت شماری! زیرا، آنان دو گروه بیشتر نیستند، یا برادران و خواهران دینی تو هستند یا انسانهایی همانند تو در آفرینش و خلقتاند [۲].
د: توجه به اصل امانتدار بودن انسان
مدیران در یک کشور بایستی توجه کنند که تک تک افراد جامعه تحت مدیریت آنها، امانت هستند که هرگونه قصور و کوتاهی در انجام خدمت به آنها، خیانت به خدا و بندگان اوست. قرآن کریم میفرماید:ای کسانی که ایمان آوردهاید، آگاهانه و دانسته، به خدا و رسول خدا و امانتهایی که در اختیار شماست خیانت نکنید [۳]؛ لذا مدیران و مسئولان در همهی ارکان مدیریتی از بالا تا پایین، باید به این نکته توجه کنند که گرانبهاترین و حساسترین امانت، انسانها هستند، زیرا از یک سو انسانها عصاره هستی و از سوی دیگر منابع انسانی از جمله با ارزشترین و راهبردیترین منابع یک کشور محسوب میشوند؛ در مدیریت نوین و پیشرفتهی امروز هم این یک اصل پذیرفته شده است که ارزش هر کشور تنها به اندازه ارزش "مردم" آن کشور است.
نتیجه:
روایت است زمانی که پیامبر اکرم (ص) میخواستند هدیهای را به عنوان کمک به نیازمندی بدهند، در آن هنگام نیز بالاترین ارزش و احترام را (با بالاترین ظرافت نهفته در رفتار) به آن شخص میگذاشتند؛ به این صورت که هدیه را به آن شخص نمیدادند؟! بلکه در کف دست خود نگاه میداشتند تا آن نیازمند یا فقیر آن هدیه را بردارد. این یعنی در احترام و ارزش انسانی کسی از کسی بالاتر نیست و انسانها همه ارزشمند و لازم به احترام هستند.
حضرت آیتالله خامنهای: آنچه که هم برای مسئولان، و هم برای مردم به ویژه جوانان مؤمن و انقلابی وظیفه ایجاد میکند، به میدان آوردن ظرفیتها و نیروهای مردمی است؛ نیروهای مردمی خیلی میتوانند کمک کنند و کمک هم میکنند، منتها برنامه میخواهد که چهجوری از نیروهای مردمی استفاده کنیم. جذب دلهای مردم و جذب کمکهای مردم چه کمکهای مالیشان چه کمکهای فکری و بازوییشان خیلی هنر میخواهد و این برنامهریزی لازم دارد [از بیانات رهبر انقلاب خطاب به مسئولان کشور، ۱۱/۰۲/۱۳۹۵].
به کارگیری از علم و توان جوانان تحصیل کرده و نیروی عظیم اقشار جامعه و میدان دادن به آنها برای آبادانی کشور، باعث خواهد شد تا امورات و مشکلات کشور با راهحلهای ساده و آسان برطرف گردد. ملتهایی که ثروت خود را افزایش میدهند و روز به روز ثروتمندتر میشوند، ملتهایی هستند که میتوانند به سرعت و در هر زمان که اراده کنند، بهرهوری خود را بهبود بخشند.
بهرهوری از مواد و امکانات و تجهیزات، حدود و سطح معین و مشخصی دارد، اما آنچه در بهرهوری حد و مرزی ندارد، سرمایه و نیروی انسانی است. مهمترین عاملی که منجر به بهرهوری پایدار در سرمایههای انسانی میگردد، گستردن یک "بستر مناسب" است تا در آن: آموزش، یادگیری، مشارکت، مدیریت و کارگروهی به اوج برسد.
*کارشناس مدیریت، *عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی و علم مواد دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
منابع
۱) کتاب بهرهوری و تجزیه و تحلیل آن در سازمانها (مدیریت بهرهوری فراگیر)، تالیف شهنام طاهری / تاریخ انتشار: ۱۳۷۸ نشر: تهران هستان
۲) کتاب نهج البلاغه، نامه ۵۳ (عهدنامه مالک اشتر).
۳) کتاب قرآن، سورهی انفال، آیه ۲۷