جو بایدن در عرصه سیاست خارجی آمریکا، موضوعات چندانی را در دست ندارد تا در مورد آنها اقدام به لاف زنی کند. وی از همان روزهای ابتدایی حضور خود در کاخ سفید، اشتباهاتی را در عرصه سیاست خارجی آمریکا انجام داده که منجر به شادی گروههای چپ گرای افراطی شده و در نقطه مقابل، امنیت و رفاه مردم آمریکا را عمیقا تضعیف کرده است.
فرارو- "جیمز کارافانو*"، عضو ارشد "بنیاد هریتیج" در گزارشی برای "اندیشکده نشنال اینترست"، ماهیتِ سیاست خارجی دولت "جو بایدن" را هدف قراد داده و تاکید کرده که دولت وی تاکنون، عملکرد مناسبی در عرصه سیاست خارجی آمریکا نداشته و به نوعی، آمریکا را در این زمینه به عقب نیز رانده است. کارافانو در این رابطه مینویسد:
«جو بایدن قرار بود روز یکم فوریه، نخستین سخنرانی مهم خود را در زمینه سیاست خارجی دولت جدید آمریکا انجام دهد. با این حال، این سخنرانی به دلیل شرایط نامساعد آب و هوایی، به تعویق افتاد. ظاهرا دو اینچ برفی که در اواخر هفته گذشته در واشنگتن بارید، حمل و نقل و جابجایی را به شدت خطرناک کرده بود.
به گزارش فرارو، گذشته از این باید به این نکته اشاره کرد که جو بایدن در عرصه سیاست خارجی آمریکا، موضوعات چندانی را در دست ندارد تا در مورد آن ها، اقدام به لاف زنی کند. در واقع، بایدن در نخستین هفته از حضور خود در کاخ سفید، به گونهای رفتار میکرد که انگار مایل است سیاست حزبی در ایالات متحده آمریکا را در مسیر مناسبی (مسیر وحدت) قرار دهد. با این حال، وی در این رابطه عملکرد خوبی نداشته و عملا به دیدگاههای جمهوریخواهان در عرصه سیاست خارجی آمریکا، بی تفاوت بوده و نتوانسته آن وحدتی که همواره از آن دم میزده را در عرصه معادلات سیاسی آمریکا، اجرایی کند.
در ادامه، به چند اشتباه و خطای فاحش از سوی جو بایدن در عرصه سیاست خارجی آمریکا (از نظر نویسنده این گزارش: جیمز کارافانو) اشاره میشود که منجر به شادی گروههای چپ گرای افراطی شده و در نقطه مقابل، امنیت و رفاه مردم آمریکا را عمیقا تضعیف کرده است.
لغو کردن پروژه "خط لوله کیستون ایکس اِل"
خط لوله کیستون ایکس ال، یک سیستم خط لوله جهت انتقال نفت خامِ کانادا و مناطق شمالی آمریکا به پالایشگاههای تگزاس است. این خط لوله و افتتاح آن در نوع خود میتوانست ظرفیت واردات نفت خام آمریکا از کانادا را دو برابر کند. این مساله بدون تردید از حیث اقتصادی و رفاهی، منافع زیادی را برای آمریکا به دنبال داشت. با این حال، بایدن در نخستین روز حضور خود در قدرت، این پروژه را لغو کرد.
به زعم بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران، این اقدام بایدن، تاثیرات بسیار بدی را نیز بر آب و هوای آمریکا خواهد داشت، زیرا اکنون برای انتقال نفت خام، باید از روشهای جایگزین استفاده کرد که این مساله منجر به تولید گازهای گلخانهای زیادی خواهد شد.
از منظر اقتصادی نیز این اقدام بایدن به دلیل از بین بردن هزاران فرصت شغلی و بالابردنِ هزینههای انرژی در آمریکا و کانادا، کاملا مضر و زیانبار است. از منظر راهبردی نیز این اقدام بایدن، امنیت انرژی آمریکا را عمیقا تضعیف خواهد کرد. از منظر سیاست خارجی نیز، این اقدام بایدن خسارتی برای آمریکا است، زیرا به یکی از نزدیکترین متحدان خارجی آمریکا یعنی کانادا، آسیب زیادی وارد کرده است. در این راستا، مقامهای کانادایی در موضع گیریهای مختلفی، این اقدام بایدن را نکوهش کرده و آن را ضربهای به روابط سازنده آمریکا و کانادا توصیف کرده اند.
ناشیانه عمل کردنِ دولت بایدن در مساله تغییرات آب و هوایی
جو بایدن تصمیم گرفت تا آمریکا را به توافق آب و هوایی پاریس بازگرداند. دولت ترامپ با این استدلال از توافق آب و هوایی پاریس خارج شد، زیرا معتقد بود که این توافق هیچ کاری برای مهار اقدامات و رویههای دولت چین که یکی از بزرگترین انتشاردهندگان گازهای گلخانهای در جهان است، انجام نمیدهد. عدم سخت گیری به چین، عملا هزینههای زیادی را به دولت آمریکا وارد میکرد و هیچ دستاوردی را برای بهبود وضعیت اقلیمی جهان نداشت. هیچکدام از امضاکنندگان توافق آب و هوایی پاریس، به تعهدات خود به نحو موثری عمل نکرده و نمیکنند. چنانکه در شرایط کنونی، میزان تولید گازهای گلخانهای چین، تقریبا دو برابرِ آمریکا است.
اینکه دولت بایدن به توافق آب و هوایی پاریس برگردد، تنها در صورتی برای آمریکا مفید خواهد بود که دیگر کشورها نیز به نحو قابل توجهی به تعهدات خود در چهارچوب توافق مذکور عمل کنند. از این منظر، بازگشت آمریکا به توافق آب و هوایی پاریس (توسط بایدن)، چندان مناسب نبود.
بدون تردید دولت آمریکا به محض ورود به توافق آب و هوایی پاریس باید سیاستهایی را به اجرا بگذارد که ماهیت اصلی آن ها، سرعت بالایشان در اجرا است و این مساله میتواند روند نوآوری و ابتکار اقتصادی در آمریکا را تحت تاثیر قرار ئدهد و خسارتی جدی را به مالیات دهندگان آمریکایی وارد کند. در واقع، انجام فوری این اقدام (بازگشت به معاهده آب و هوایی پاریس) از سوی دولت بایدن، تا حد زیادی قدرت رقابت پذیری آمریکا را در یک جهانِ رقابتی، کاهش داده است.
دولت بایدن و امضای قرارداد "استارت نو" با روسیه
دولت اوباما در دوره حضور خود در قدرت، قرارداد کنترل تسلیحاتی را با روسیه به امضا رساند که چندان کارایی نداشت. این توافق صرفا ۴۵ درصد از زرادخانههای تسلیحاتی دولت روسیه را پوشش میداد. این مساله عملا به دولت روسیه اجازه میداد تا در زمینه تسلیحات اتمی، رویکردی قویتر اتخاذ کند و در عین حال، از دولت آمریکا میخواست تا توانمندیهای خود را در این زمینه کاهش دهد. دولت بایدن در برهه کنونی، همان توافقی را که دولت اوباما با دولت روسیه منعقد کرده بود، برای یک دوره ۵ ساله دیگر و در قالب قرارداد "استارت نو"، تمدید کرده است.
در جهانی که روسیه و چین به عنوان رقبای آمریکا، روز به روز از حیث هستهای قویتر میشوند، دولت آمریکا باید به سمت آن نوع از قراردادهای کنترل تسلیحاتی با آنها حرکت کند که از قابلیت راستی آزمایی برخوردار باشند. اینکه جوبایدن حاضر نشد مفادی را به توافق کنترل تسلیحات اتمی با روسیه بیفزاید، در نوع خود یک شکست و اشتباه جدی برای آن به حساب میآید.
آشفته کردن هر چه بیشترِ خاورمیانه
دولت بایدن در مسائل مهم خارومیانه نظیر مساله هستهای ایران و یا تعامل با کشورهایی نظیر سوریه، عربستان و به طور کلی متحدان آمریکا در منطقه خلیج فارس، عملا راه و مسیرِ دولت اوباما را در پیش گرفته است. اینکه جو بایدن هیچ مساله جدیدی را به رویکرد دولت اوباما در قبال مسائل خاورمیانه نمیافزاید، خود یکی از نقصهای عمده وی است. تاکنون بایدن هیچ سیاست جدیدی را که بتوان آن را مختص به دولت وی در زمینه مسائل مهم خاورمیانه دانست، از خود نشان نداده است. امری که چالشی جدی برای ایالات متحده آمریکا است».
*نویسنده: جیمز کارافانو، وی عضو ارشد بنیاد هریتیج است