"بایدن" باید با انجام اقداماتی، بزرگترین کابوس آمریکای کنونی یعنی "شی جین پینگ" را کنترل کند و تا جای ممکن از وقوع جنگ میان چین و آمریکا، جلوگیری نماید. ما (آمریکایی ها) باید بار دیگر درسهای دوران جنگ سرد (رقابت آمریکا با شوروی) را مرور کنیم تا از وقوع برخی فجایع احتمالی جلوگیری نماییم.
فرارو- "نیکولاس کریستوف*"، تحلیلگر و ستون نویسِ "روزنامه نیویورک تایمز"، در گزارشی، چین را به مثابه بزرگترین کابوس "جو بایدن" در عرصه سیاست خارجی آمریکا توصیف کرده و به طور خاص به این مساله اشاره کرده که اگر بایدن از نحوه تعامل تاریخی آمریکا با چین درس نگیرد، اشتباهات بزرگی را در این رابطه انجام خواهد داد که در نوع خود میتواند آسیبها و خسارات جدی را به ایالات متحده آمریکا و منافع آن وارد آورد. کریستوف در این رابطه مینویسد:
«رقابتهای راهبردی چین و آمریکا، سال هاست که به یک مساله اساسی و مهم در عرصه روابط بین الملل تبدیل شده است. آمریکا مدت هاست که چین را بزرگترین تهدید علیه امنیت ملی خود میپندارد و همواره سعی داشته تا آن را به طریقی در عرصه بین المللی، مهار کند. در این راستا، عدهای از تحلیلگران حتی از احتمال وقوع جنگ میان آمریکا و چین خبر داده اند. با این حال باید گفت آمریکا، احتمالا هیچ گونه جنگی با چین انجام نخواهد داد (حداقل در کوتاه مدت).
به گزارش فرارو، حتی اگر این مساله اتفاق هم بیفتد، محل وقوع آن برای بسیاری از افکار عمومی در سطح جهان، ناشناخته خواهد بود. جایی نظیرِ "جزایر پاراتاس و یا کینمِن". هر دویِ جزایر مذکور، به تایوان تعلق دارند با این حال، به چین نزدیکتر هستند. در این راستا، عدهای از ناظران و تحلیلگران نگران هستند که شاید شی جین پینگ به ارتش چین دستور حمله به این جزایر را صادر کند تا از این طریق، تایوان را که سال هاست به یکی از محورهای اصلی اختلاف میان چین و آمریکا تبدیل شده، تحت فشار قرار دهد (چینیها دهه هاست که معتقدند تایوان بخشی از خاکِ این کشور است. این در حالی است که آمریکا قویا از استقلال تایوان حمایت میکند).
در رابطه با اقدامات احتمالی دولت چین به رهبری شی جین پینگ علیه تایوان، گزارههای دیگری نیز مطرح میشوند. به عنوان مثال امکان دارد که چین اقدام به اعزام یک زیردریایی به اطراف تایوان کند و در کابلهای مرتبط با شبکه اینترنت آن، ایجاد اختلال کند. شاید هم هکرهای چینی حملات سایبری گستردهای را علیه شبکه بانکی تایوان انجام دهند.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که احتمالِ حمله چین به تایوان و درگیری پکن با واشنگتن، در برهه کنونی چندان قوی نیست با این حال، این احتمال در برهه کنونی، بیش از هر زمان دیگری تقویت شده است. اگر جرقه درگیری میان چین و آمریکا در مورد مساله تایوان زده شود، قطعا به جنگی فراگیر ختم خواهد شد. امری که نمونه آن را در بحبوحه درگیری احتمالی آمریکا با شوروی، در زمینه "بحران موشکی کوبا" شاهد بوده ایم.
در این راستا، ما آمریکاییها در کنار تلاش هایمان جهت آرام کردن جو سیاسی و اجتماعی در داخل کشورمان، بایستی از وقوع یک جنگ تمام عیار با چین در آسیا نیز جلوگیری کنیم. از نظر من (نویسنده مقاله: نیکولاس کریستوف) که سالها به تحلیل روابط چین و آمریکا پرداخته ام، سالهای پیش رو، در زمره پرخطرترین سالها در چهارچوب روابط چین و آمریکا هستند. یکی از دلایل اصلی این مساله نیز این است که در چین، شی جین پینگ در قدرت است که فردی با اعتماد به نفس و قدرتمند محسوب میشود و معتقد است ایالات متحده آمریکا از نظر قدرت، در حالِ زوال است.
"بانی گلسر" از "مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی" میگوید: "بعید است میان چین و آمریکا یک درگیری نظامی اتفاق بیفتد. با این حال، احتمال وقوع یکچنین رویدادی منتفی نیست". این موضع گیری از نظر من صحیح است با این حال نگرانم که مبادا در این رابطه در اشتباه باشیم. از یاد نبریم که تعداد کمی از تحلیلگران پیش بینی میکردند که چین به درگیری مرزی با هند بپردازد. با این حال در سال گذشته، دولت چین چندین مرتبه در این زمینه اقدام به درگیری با نیروهای هندی کرده است. در این نقطه باید پرسید که اگر وی این بی پروایی را در مورد تایوان نیز از خود نشان دهد، آیا در آن زمان، آمریکا از آمادگی کافی جهت مقابله با پکن برخوردار است؟
سروکله زدنِ بایدن با سیاستمداران مختلف آمریکایی مخصوصا از حزب جمهوریخواه (حزب مخالف دموکرات ها)، شاید برای بایدن سخت باشد با این حال این مساله در قیاس با سروکله زدن وی با شی جین پینگ، شبیه تجربه پیک نیک بوده و بسیار سادهتر است. جو بایدن با چالشی اساسی در مهار شی جین پینگ و قدرت گیری روز افزون پکن رو به رو است. چین در برهه کنونی در جبهههای مختالف نظیر مساله هنگ کنگ، کره شمالی، و دریای چین جنوبی، پیشرویهای قابل توجهی را از خود نشان داده است (به ضررِ منافع آمریکا).
در این راستا، آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا تاکید کرده که وی در عرصه روابط چین و آمریکا، همچنان رویکرد سختگیرانه رئیس جمهور "ترامپ" را در قبال چین دنبال خواهد کرد و سعی میکند به طرق مختلف نظیر طرح مسائل حقوق بشری، تا جای ممکن پکن را مهار کند. با این حال، بسیاری از جمهوریخواهان، سیاستِ چینِ دولت بایدن را نقطه ضعفی برای آمریکا میدانند. حتی افرادی نظیر سناتور جمهوریخواه "تد کروز" به تمسخر میگویند: "تیم امنیت ملی و سیاست خارجی بایدن، عمیقا حزب کمونیست چین را در آغوش کشیده اند".
این نوع از موضع گیریهای مخالفان بایدن علیه رویکردهای وی به چین، من را شدیدا نگران میکند، زیرا این رویه ها، هیچ فضایی را برای دیپلماسی و گفتگو میان چین و آمریکا باقی نمیگذارند و فقط بحرانها را میان دو طرف تشدید میکنند. به نظرم ما آمریکاییها در رابطه با تنظیم سیاست هایمان در قبال چین باید دقیق عمل کنیم.
آمریکاییها عادت دارند تا در مورد تهدیدات خارجی علیه کشورشان اغراق کنند. به عنوان مثال ما زمانی خطر ناصریسم (جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر) و یا خطر ژاپن در شرق آسیا را (در بحبوحه جنگ جهانی دوم) برجسته کردیم و حتی در مواردی به خلق فاجعه اقدام ورزیدیم. شاید بخشی از ترسهای ما در این زمینهها منطقی بوده اند با این حال بخش اعظم هراسها در این رابطه، کاملا ساده لوحانه بوده اند. بیایید این اشتباه را بار دیگر و این بار در مورد چین تکرار نکنیم.
ثانیا، ما باید مقداری فروتنی و تامل را چاشنی بحثهای خود در مورد چین کنیم. ما باید بپذیریم که اکنون امید به زندگی در چین، در مقایسه با آمریکا از وضعبت بهتری برخوردار است (در چین امید به زندگی حدودا ۸۲ سال است این در حالی است که امید به زندگی در آمریکا، ۷۸ سال است). باید بپذیریم که چینیها عملکرد فوق العادهای در مهار شیوع ویروس کرونا داشتند و آمریکا همچنان عمیقا با این بحران درگیر است. چین مکانی متناقض و پیچیده است، اما نباید نگاهی کاریکاتورگونه به آن داشت.
بیایید میان شی جین پینگ و چین، تمایز قائل شویم. میتوانیم بدون اینکه از چین تصویری شیطانی عرضه کنیم، از شیجین پینگ انتقاد کنیم. بدون تردید در داخل چین نیز انتقاداتی نسبت به وی مطرح میشود و بر همین اساس، ما نباید با انجام انتقادات گسترده از کلیتِ چین، حتی مخالفان شی جین پینگ را نیز حول او متحد سازیم.
بایدن باید با انجام اقداماتی، بزرگترین کابوس آمریکای کنونی یعنی شی جین پینگ را کنترل کند و تا جای ممکن از وقوع جنگ میان چین و آمریکا، جلوگیری نماید. ما باید بار دیگر درسهای دوران جنگ سرد (رقابت آمریکا با شوروی) را مرور کنیم تا از وقوع برخی فجایع احتمالی خودداری کنیم. همانگونه که "دیوید شامبا" استاد و محقق دانشگاه جرجواشنگتن میگوید: "ما (آمریکا)، اکنون در وضعیت مخاطره آمیزی با چین قرار داریم و اگر نتوانیم این شرایط را مدیریت کنیم، بدون تردید با چالشهایی اساسی رو به رو خواهیم شد که این مساله میتواند آسیبهای جدی به آمریکا و منافع آن وارد کند"».
*نیکولاس کریستوف، وی تحلیلگر و ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز است.
نشون داد چین بخاطر اینکه صاحب تکنولوژی نیست همیشه آسیب پذیر هست
در چین تمامی کالاهای تکنولوژی تولید میشه اما تکنولوژی و ایده ها نه!!
چین یه نیروی کار بیش نیست!
ایدئولوژی کمونیستی حاکم بر چین به هیچ وجه نمیتونه مثل دمکراسی غربی در جهان نفوذ کنه
حتی این ایدئولوژی در چین و روسیه جایگاهشو از دست داده و دیگر کمتر شهروند جهانی تمایل به این ایدئولوژی دارد