برجام در دولت اوباما، یک پرونده امنیتی برای آرام کردن فضای منطقه، جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی و هستهای در خلیجفارس و خروج تدریجی آمریکا از خاورمیانه بود، اما این سناریو در شرایط امروز خاورمیانه و دولت جو بایدن، کارکردی ندارد.
سیدمحمدهادی موسوی کارشناس مسائل سیاسی در روزنامه شرق نوشت: براساس آنچه سخنگویان وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید اعلام کردهاند، به نظر میرسد دولت جو بایدن عجلهای برای احیای برجام ندارد. در چند هفته اخیر، دولت آمریکا مرتب بر این اصل اصرار ورزیده که ابتدا ایران باید به تعهدات برجامی خود بازگردد. در طرف مقابل نیز ایران، چون آمریکا را ناقض اولیه برجام میداند، توقع دارد این کشور اولین قدم را بردارد.
با توجه به صحبتهای مقامات طرفین، به نظر میرسد در آیندهای نزدیک، احیای برجام رخ ندهد؛ گرچه در دیپلماسی هیچچیز بعید نیست و کشورهای ثالث تلاش زیادی برای نزدیکی مواضع طرفین به کار گرفتهاند. اما علت امتناع آمریکا در بازگشت به تعهدات برجامی چیست؟
اولا برجام کارکرد امنیتی خود را از دست داده است. در مقدمه برجام، این توافقنامه پیشنیازی جهت بهبود صلح در منطقه قلمداد شده است. در سه سال اخیر، اقداماتی مانند ترور سردار سلیمانی، حملات اسرائیل به منافع ایران در سوریه، حملات آمریکا به منافع ایران در عراق، ساقطکردن پهپاد آمریکایی از سوی ایران و حملات متعدد به منافع عربستان و امارات ازسوی حوثیها، باعث شده خاورمیانه آبستن حوادث زیادی شود.
برجام در دولت اوباما، یک پرونده امنیتی برای آرام کردن فضای منطقه، جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی و هستهای در خلیجفارس و خروج تدریجی آمریکا از خاورمیانه بود، اما این سناریو در شرایط امروز خاورمیانه و دولت جو بایدن، کارکردی ندارد. مضافا اینکه برنامههای علنی و مخفیانه موشکی و هستهای کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز تشدید شده است. همچنین مشکلات داخلی آمریکا، بهویژه مواجهه با بیماری کرونا و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن، چالش و اولویت اصلی دولت جو بایدن است.
باید توجه داشت، این ایران است که نیاز به احیای برجام و رفع تحریمهای خود دارد و نه دولت آمریکا. ثانیا، خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه علیه کشورمان، ایران را بهشدت تحت فشار قرار داده است. اقتصاد ایران بهشدت ضعیف، درآمد ارزی کشور کاسته شده و بهزعم کشورهای غربی، فعالیتهای منطقهای ایران و تهدید کشورهای همسایه، با کاهش محسوسی مواجه شده است. این اتفاقها، مطلوب هر دولتی در آمریکا است؛ بنابراین دولت بایدن بهراحتی حاضر نیست دست از فشار بر ایران بردارد، مگر آنکه احیای برجام همراه با حفظ وضعیت موجود باشد.
ازاینرو، پیشنهاد افزودن پیوستهای موشکی، منطقهای و امنیتی به برجام که ازسوی کشورهای عربی و اتحادیه اروپا ارائه شده بود، مورد تأیید دولت جدید آمریکا نیز قرار گرفت. این کشور قصد دارد احیای برجام را منوط به مذاکره درباره این موضوعات کند که با پاسخ تند ایران مواجه شد؛ موضعی که به نظر میرسد هیچکدام از طرفین تمایل به تخفیف آن ندارند. ثالثا، جو بایدن علاقه ندارد در شرایطی که بهتازگی و پس از چالش سنگین سیاسی با جمهوریخواهان به پیروزی رسیده و تمایل به یکپارچهسازی در داخل آمریکا دارد، در برابر ایران، ضعیف به نظر برسد.
بازگشت به برجام و رفع تحریمهای آمریکا بدون گرفتن هیچ امتیازی، حتما با انتقادهای داخلی مواجه خواهد شد. برخی از بانفوذترین سناتورهای جمهوریخواه، تعامل با ایران را بهعنوان خط قرمز خود میدانند؛ بنابراین در شرایط فعلی و شکننده دموکراتها در سنا، بایدن ترجیح میدهد کمترین چالش ممکن در قضیه ایران را با سنای آمریکا داشته باشد؛ چه اینکه دستیابی به حقوق ایران در برجام، نیازمند برخی تأییدات سنای آمریکاست.
ماجرا وقتی پیچیدهتر میشود که بدانیم تعدادی از سناتورهای دموکرات نیز موافق برجام نبوده و نیستند. ازاینرو، بایدن تلاش دارد با صرف زمان و گرفتن امتیاز از ایران، سنای آمریکا را با خود همراه کند. رابعا، دولت فعلی ایران در ماههای پایانی خود به سر میبرد و مانند اکثر دولتها در ماههای پایانی خود، از حداقل محبوبیت و اعتبار برخوردار است. مضاف بر اینکه به احتمال زیاد دولت بعدی ایران، نگاه متفاوتی به برجام خواهد داشت. ازاینرو، احتمال دارد در صورت هرگونه تغییر در شرایط برجام از سوی آمریکا، مانند دولت ترامپ، دولت بعدی ایران آن اقدامات را بلااثر کند.
این امر باعث خدشهدارشدن اعتبار آمریکا میشود. نگرانی از این موضوع بهصورت تلویحی در سخنان نماینده ویژه ایران در وزارت خارجه آمریکا ذکر شده است. خامسا، تصویب طرح مجلس شورای اسلامی در کاهش تعهدات برجامی و پادمانی ایران، این پیام را به طرف غربی ارسال کرده که بخش درخور توجهی از حاکمیت ایران، درصدد توقف برجام است. بههمیندلیل، دولت بایدن منتظر است تا موعد قانون مجلس سر رسیده و دولت ایران اقدامات خلاف برجام مصوب مجلس را اجرائی کند.
این اقدامات، دست دولت بایدن برای اجماع مجدد و فشار مضاعف بر ایران را مهیا خواهد کرد؛ چراکه نقض پروتکل الحاقی میتواند راه بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت را هموار و ابزار چانهزنی کافی برای آمریکا با ایران و دیگر ذینفعان برجام را مهیا کند. در مجموع، با توجه به عوامل فوق به نظر میرسد بایدن تعجیلی برای رفع تحریم ایران ندارد و این ایران است که بهجای اصرار بر مواضع قبلی، باید ابتکار عمل را در دست بگیرد.