bato-adv
bato-adv

گیسو، قسمت سوم؛ خانواده شکیبا زیر ذره‌بین پلیس

گیسو، قسمت سوم؛ خانواده شکیبا زیر ذره‌بین پلیس

سومین قسمت از سریال گیسو به کارگردانی منوچهر هادی و به تهیه کنندگی هومن کبیری در روز چهارشنبه بیست و هفتم اسفند ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

فرارو- قسمت سوم سریال گیسو به کارگردانی منوچهر هادی و سرمایه‌گذاری و تهیه‌کنندگی هومن کبیری چهارشنبه ۲۷ اسفند ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «شریک حاج یونس به سراغش آمده است و سراغ پول‌هایی را می‌گیرد که او در این سال‌ها به دست آورده است. پیمان نیز از ماجرا جدایی‌اش از درسا و ازدواجش با لوسی می‌گوید و...» پیمان با بازگشتش دردسر‌های جدیدی هم برای خود و هم برای سایرین می‌تراشد. او که مدتی است از درسا جدا شده، بلافاصله با لوسی ازدواج کرده است. لوسی از پدر و مادری ایرانی زاده شده است؛ اما در نوزادی سر راه قرار گرفته است و خانواده‌ای ایتالیایی او را بزرگ کرده‌اند. حالا او به همراهی پیمان به دنبال خانواده واقعی‌اش می‌گردد.

حاج یونس هم بیشتر از قبل تحت فشار قرار می‌گیرد. فشار دستگیری محسن و تحقیقات پلیس از یک طرف و فشار شرکا از سویی دیگر. شرکای حاج یونس سراغ پولی را از او می‌گیرند که او ادعا می‌کند بعد از ماجرای گیسو و دستگیری‌اش مصادره شده است. اما شرکای خشمگین به این سادگی‌ها این موضوع را نمی‌پذیرند و از طرفی هم برایشان فرقی نمی‌کند که چه بر سر پول آمده است. آن‌ها یا پول می‌گیرند و یا تاوان. ماجرای پلیس، پول، حاج یونس، شرکا، محسن، گیسو و... همگی جزء ماجرای اصلی سریال گیسو هستند.
 
ماجرایی که باید بیشترین پرداخت روی آن صورت بگیرد. اما خرده داستان‌هایی مثل پگاه، بچه، سهیل و یا پیمان و شیطنت‌ها و کله‌شقی‌هایش بیشترین بخش هر قسمت را به خود اختصاص می‌دهند و در سه قسمت گذشته این روال وجود داشته است. ضعف فیلم‌نامه گیسو در بسیاری از لحظات هر قسمت نمود پیدا می‌کند. کلنجار پگاه و سهیل که از اساس بی‌پایه و غیرمنطقی به نظر می‌رسد، با سکانس‌هایی که برای پگاه نوشته شده است، بدتر هم می‌شود. پگاه در یک سکانس با خانواده درسا بحث می‌کند تا به جایی می‌رسد که در ماشین دچار فروپاشی و خودافشاگری می‌شود؛ اما همین موضوع کمی جلوتر در مقابل مسئول شیرخوارگاه نیز اتفاق می‌افتد و پگاه دست به انتحار و خشونت می‌برد و همان چیز‌هایی را که کمی قبل‌تر تعریف کرده بود، بروز می‌دهد.
 
این تکراری بودن فایده‌ای جز طولانی کردن قصه و بیش‌تر کردن صحنه‌های احساساتی ندارد. احساساتی که عاری از کنش فقط به درد تصاویر اسلوموشن و موسیقی می‌خورند و در نهایت به یک موزیک ویدیو تبدیل می‌شوند. منوچهر هادی کماکان بر ساخت موزیک ویدئو‌های بلند و با دیالوگش اصرار دارد و اصرار دارد هیچ فیلمی را که دارای کنش باشد، نسازد! به هر ترتیب مشخص است که گیسو بعد از گذشت سه قسمت دیگر قرار است چه باشد و چه کند. پای داستان یا موقعیتی تازه در میان نیست و همان کلیشه‌های همیشگی و امتحان پس داده در جریان هستند و خبری از خلاقیت و خلق نخواهد بود...
bato-adv
bato-adv
bato-adv