دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: آقای ظریف همان شخصی است که دبیرکل سازمان ملل متحد در بسیاری از موضوعات جهانی با او مشورت میکند. او همان کسی است که مورد اعتماد شخص رهبری است و من بارها از زبان رهبر انقلاب شنیدهام که به آقای ظریف و آقای روحانی بدون قید و شرط اعتماد دارد و شخصیتهای مرجع سیاسی نیز به آقای ظریف اعتماد دارند.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: اصلاحات متعلق به گروهی خاص نیست، نمیپسندم عدهای به شکل غیردموکراتیک دیدگاههای خود را تحمیل کنند و از طرف اصلاحات صحبت کنند، نمیتوان با ادبیات رادیکال، ادعای روشنفکری و با ادبیات هویتگریز، احراز هویت و با ادبیات تند، تندروی را نقد کرد.
به گزارش ایرنا، صادق خرازی درباره فضای انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، گفت: در شرایط فعلی انتخابات سال ۱۴۰۰ را فاقد اقبال عمومی میبینم. امیدوارم همه کنشگران سیاسی اعم از احزاب، دولتمردان، صاحبنظران، روشنفکران، مسوولان، شورای نگهبان و کسانی که تصمیمگیر و تصمیمساز هستند و آرمان خدمت به مردم را دارند، تدابیری بیندیشند که مردم را در این برهه از زمان نسبت به سرشت و سرنوشت خودشان حساس شوند.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان ادامه داد: انتخابات ریاست جمهوری حتی از انتخابات مجلس یازدهم بیحس و حالتر است و امیدوارم که یک تحول بزرگ و شگرفی صورت گیرد و بتوانیم برای فردای این سرزمین گام بزرگی برداریم.
خرازی گفت: اتفاقی که اکنون باید صورت بگیرد این است که همه باید تصمیم بگیرند ذهن مردم را نسبت به آینده و سرنوشت خودشان روشن و امیدوار کنند. امید حلقه مفقوده و گمشده امروز مردم ایران است و اگر ملتی فاقد امید باشد مشکلات اساسی و جدی خواهد داشت.
وی درباره پیشبینی انتخابات ۱۴۰۰ افزود: وقتی که عنوان میکنیم اقبالی از سوی مردم برای حضور در انتخابات دیده نمیشود، این اقبال فقط در یک جریان نیست. اگر بخواهیم جامعه را تقسیمبندی طبقاتی کنیم، باید بگویم جامعه متشکل از سه جریان است. جریان اول بخش سنتی جامعه است که اصولگرایان نماینده آن هستند، بخش باز جامعه که از روشنفکران و جریانهای دانشجویی و اصلاحطلبان تشکیل شده و بخش خاکستری یا بخش میانی جامعه که معمولاً سیاسی نیستند و بیشتر به سرنوشت خودشان فکر میکنند من این عدم اقبال را در هر سه جریان میبینم.
بخش خاکستری اکثریت جامعه را تشکیل میدهند
خرازی تصریح کرد: البته این عدم اقبال برای حضور در انتخابات در بخش اصولگرایی کمتر، در بخش خاکستری خیلی بیشتر و در بخش اصلاحات هم بهگونهای است که مردم به صورت جدی روی آن بحث میکنند.
این فعال اصلاحطلب درباره اینکه چه افرادی بخش خاکستری جامعه را تشکیل میدهند، گفت: این بخش از جامعه نماد ندارد و به تحولات سیاسی و شعارها نگاه میکند. از سال ۱۳۷۵ که انتخابات مجلس پنجم برگزار شد، این بخش از جامعه احراز هویت شد و سال ۱۳۷۶ خود را به شکل عینی و واضح و خیلی بزرگ نشان داد.
خرازی افزود: نمادهای آنها بخشی از نیرو و چهرههای فرهنگی و ملی و بخشی از افراد تاثیرگذار و خوشنام جامعه هستند. اما این تفکر که این بخش از جامعه دارای افرادی است که میتوانند روی آنها تاثیر بگذارند اینطور نیست. آنها به روند تحولات و به آهنگ سیاسی نگاه میکنند. سال ۱۳۸۴ احمدینژاد تبدیل به نماد رابینهود شد و این بخش خاکستری به آن سمت غلطید و مرحوم هاشمی را به ناحق نماد تبعیض میدیدند. این بخش از جامعه که در سال ۷۶ کنار آقای خاتمی و در سال ۹۲ بار دیگر کنار جریان اصلاحات ایستاد، در سال ۸۴ «کوپ» کرده بود و کنار جریان اصولگرایی و شعارهای آنها قرار گرفت و بعد متوجه اشتباه خود شد.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: نمیتوان برای این بخش جامعه تعیین کرد که کجا بایستد و در کجا قرار دارد. اتفاقا حساسترین، پیچیدهترین و پرحادثهترین بخش جامعه همین بخش خاکستری است. بهطور مشخص نمیتوان گفت هر کدام از این سه بخش چند درصد از جامعه را تشکیل میدهند، ولی میتوان گفت که بخش خاکستری اکثریت جامعه را شامل میشوند.
جریان اصلاحات به مرحوم هاشمی اقبال نشان نداد
خرازی در توصیف مشی اصلاحطلبی خود، گفت: مرحوم هاشمی یک شخصیت ملی بود که برای آبادی و آبادانی ایران، از جان و دل مایه گذاشت و به همین دلیل بسیار تحت تاثیر شخصیت او بودم و هستم. مرحوم هاشمی از دوران جنگ یک شخصیت ملی بود و خدمات فراوانی برای آینده این سرزمین کرد.
این فعال اصلاحطلب، مرحوم هاشمی رفسنجانی را «پدر عمران ایران» توصیف کرد و افزود: سازندگی فقط با او مطرح نمیشود چرا که مرحوم هاشمی در حقیقت نماد چند جریان بزرگ در تاریخ سیاسی ایران است و خروجی دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی بود.
خرازی بیان کرد: روزی که مرحوم هاشمی مسوولیت را بر عهده گرفت، ۱۸ استان کشور تازه از جنگ رهایی پیدا کرده بود و هنوز مفهوم تکنولوژی و «های تک» (فن آوری پیشرفته) در جامعه مشخص نبود و در چنین شرایطی این شخصیت بزرگ و استثنایی از توسعه و پیشرفت و جامعه مدرن و رفاه سخن گفت.
این فعال اصلاحطلب گفت: البته ریزشهای بسیار جدی هم کنار این توسعه و پیشرفت اتفاق افتاده که مورد نقد خیلیها قرار گرفت. مرحوم هاشمی رفسنجانی یک الگو بود و خروجی بخشی از اندیشههای او به اصلاحطلبی در ایران منتج شد. هرچند جریان اصلاحات به مرحوم هاشمی اقبال نشان نداد و او نخستین ضربه را از رفتارهای برخی تندرویها خورد.
اصلاحطلب واقعی کسی است که اصلاح را از خود شروع کند
خرازی درباره مشی اصلاحطلبی خود، گفت: نمیخواهم خدای ناکرده دیگران را نقد و یا در تعارض، تضاد و دوگانگی با آنها صحبت کنم. اصلاحطلب واقعی کسی است که مصالح جامعه را با اصلاحات عمیق و اساسی پیوند زند و اصلاح را از خود شروع کند.
وی، اصلاحطلبی واقعی را، پاسداری از ارزشها، فضیلتها، حفظ هویت ملی، دینی، پیشتازی و پیشگامی در تجددخواهی توصیف کرد و افزود: اگر اینها با هم آمیخته شوند از درون آن، اصلاحطلبی بهوجود میآید که مشکل و نقص فنی ندارد، گرفتاری ایجاد نمیکند و میتواند بخش عمدهای از جامعه را به خود جذب کند.
با ادبیات تند نمیشود تندروی را نقد کرد
خرازی درباره عبارت «پدرخواندههای اصلاحات» که بارها از آن صحبت کرده است، گفت: نمیپسندم عدهای فارغ از همه اصول دموکراتیک، بخواهند دیدگاههای خود را تحمیل کنند. اصلاحات یک جریان یا یک گروه خاص نیست بلکه جبههای است که درون آن، بسیاری از تفکرات مختلف جای میگیرند و کسی نمیتواند از طرف اصلاحات صحبت کند. البته میتواند برداشت خود را از اصلاحات بیان کند. باید دید آیا مردم این برداشت را قبول میکنند یا نمیکنند. نمیتوان با ادبیات رادیکال، ادعای روشنفکری و با ادبیات هویتگریز، احراز هویت کرد و با ادبیات تند، نقد تندروی کرد.
وی افزود: موضوعی که برای من مهم است اینکه اصلاحات هم پروسه و هم پروژه است. شایسته نیست عدهای بهشکل پروژه و با نزدیک شدن به انتخابات اصلاحات را مطرح کنند. اینکه در انتخابات مجلس، مردم را به سمت عدم مشارکت سوق میدهند، ولی برای انتخابات ریاست جمهوری تبلیغ میکنند در ذهن مردم این برداشت را ایجاد میکنند که آنها در پی کسب قدرت هستند.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: اصلاحات یک جریان ایستا نیست و باید در حال حرکت باشد. دموکراسی یک سیکل معیوب نیست، متحول است. نمیتوان به انتخابات و اصلاحات به شکل یک پروژه نگاه کرد چرا که پروسه است و در فرایند زمان معنی پیدا میکند. عدهای به انتخابات و اصلاحات بهشکل پروژه مینگرند و برخی هم میخواهند بهشکل مقطعی استفاده خاص خود را از انتخابات انجام دهند و بروند که از نظر من این کار پسندیده و شایسته نیست.
مسوول پاسخگویی به حرفهای بیربط نیستم
خرازی در پاسخ به این ادعا که حزب ندا و شخص صادق خرازی برای ایجاد شکاف میان اصلاحطلبان تشکیل شده، خاطرنشان کرد: حرفهای زیادی ممکن است از سوی افرادی بیان شود، ولی من مسوول پاسخگویی به حرفهای بیربط نیستم. حزب ندای ایرانیان بیشتر از هر کسی به تبشیر و ترویج ادبیات اصلاحطلبی پرداخته است. در دوره انسداد سیاسی به سختی به میدان آمدیم و با مشورت بسیاری از بزرگان گام برداشتیم و خیلی مورد اتهام واقع شدیم.
خرازی عنوان کرد: به ما گفتند، شما چگونه مجوز گرفتهاید؟ بعد خودشان رفتند و مجوز گرفتند. انسداد سیاسی سال ۸۸ با تحرک سیاسی جوانان اصلاحطلب در سال ۹۲ شکسته شد. «اینها این مساله را نمیپسندند؛ خب نپسندند، ولی نمیتوانند تهمت بزنند و به جمعیت ۱۸ هزار نفره حزب در سراسر کشور اهانت کنند.»
این فعال اصلاحطلب ادامه داد: اگر کسی اصول بازی دموکراتیک را قبول دارد باید به رای جمعی احترام بگذارد. اینگونه نیست که عدهای خودشان را اصلاحطلب معرفی کنند و اصلاحطلبان را غیراصلاحطلب بخوانند.
خرازی پرسید: چه کسی چنین حرفی را مطرح کرده است؟ ما خودمان را اصلاحطلب میدانیم و مبانی فکری ما این موارد است، ولی نمیگوییم آنها اصلاحطلب هستند یا نیستند؛ ما در پی عرضه مبانی فکری خود هستیم و هیچموقع کسی را محکوم نکردهایم، اما بدترین تهمتها و بیشترین اهانتها را تحمل کردهایم.
وی ادامه داد: ما به دوستان گفتهایم که مرز داریم، اگر مرز ما رعایت شود با شما همکاری میکنیم، اما اگر قرار باشد مرزها شکسته شود و مانند گذشته عمل شود قطعا با آنها همراهی نخواهیم کرد. آقای خاتمی خودشان بهتر از هر کسی میدانند که هیچکسی به اندازه حزب ندا و صادق خرازی در این چند سال گذشته، به توسعه ادبیات سیاسی اصلاحی نپرداخته است. چگونه است که در ۴ سال دور دوم آقای خاتمی که این همه زحمت کشیده شد و کار کردند و همه بچهها کنار او بودند، از این حرفها زده نمیشد؟ «چون ما نمیخواهیم فرمایشی عمل کنیم شایسته نیست به ما اهانت کنند.»
ظریف میتواند پدیده انتخابات باشد
خرازی در پاسخ به این پرسش که چه اصراری دارید ظریف نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری شود، گویا خود او تمایلی به نامزدی در انتخابات ندارد، اظهار کرد: چه کسی گفته چنین اصراری داریم؟ ما به کسی اصراری نکردیم. ظریف به عنوان یک گزینه مطرح است. اگر او برای انتخاب نامزد شود، حضور او به دلیل موقعیت ویژهای که دارد میتواند به پدیده انتخابات تبدیل شود. البته تصمیم ظریف برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری به خود او مربوط است.
نامزدی من برای انتخابات ۱۴۰۰ هنوز مشخص نیست
خرازی در پاسخ به این پرسش که «گفته میشود صادق خرازی، موضوع ظریف را بهانه کرده که خودش نامزد شود»، چیست، گفت: خیر اینطور نیست! من برای معرفی خودم به عنوان نامزد اصلاحطلبان نیازی به ظریف ندارم، ضمن اینکه ظریف هم احتیاجی به من ندارند. نامزدی من برای انتخابات ۱۴۰۰ هنوز مشخص نیست و بستگی به شرایط زمان و تحولات دارد.
وی در پاسخ به این سوال که مصوبه اقدام راهبردی مجلس که در آذرماه تصویب شد تا چه حد توانسته تحریمها علیه ایران را کاهش دهد؟ گفت: دو دیدگاه جدی در این زمینه وجود دارد. دیدگاه اول معتقد است که مصوبه اقدام راهبردی مجلس در تنافر و تناقض با روند مذاکرات است و دیدگاه دوم بر این اعتقاد است که مطالبات ایران میتواند از داخل مصوبه اقدام راهبردی مجلس بهدست میآید.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان خاطرنشان کرد: موضوع مهم این است که ما در مذاکرات با آژانس و ۱+۵ فراز و فرودهایی داشتیم. اگر بخواهیم این فراز و فرودها را آسیبشناسی کنیم باید گفت که این حق مسلم ایران است که تجدیدنظر کند. فکر میکنم اگر قاطع و یکصدا باشیم میتوانیم در مذاکرات دست پر را داشته باشیم.
وی درباره ارتباط تحریمها با لوایح FATF و ارزیابی خود از نامه رهبر انقلاب به مجمع تشخیص مصلحت نظام در ارجاع این لوایح، گفت: رهبری حتما در تصمیمشان مسائلی را لحاظ کردهاند که در چارچوب نگاه ایشان تعریف میشود و مطمئنا خودشان ارجاع این لوایح را صلاح دانستهاند. در زمینه بازنگری یا بازبینی این لوایح نسبت به دفعات قبل دقت بهتری صورت میگیرد که منافع جمهوری اسلامی ایران در آن مستتر شود.
تحریمها ارتباطی با FATF ندارد/پذیرش FATF به مصلحت کشور است
خرازی با اشاره به موضوع تحریمها گفت: عدهای بر این ادعا هستند که تحریمها به دلیل عدم پذیرش FATF است، ولی این ادعا را به لحاظ فنی قبول ندارم چراکه بسیاری از کشورها هنوز FATF را نپذیرفتهاند. FATF یک پروسه است و من پذیرش آن را به مصلحت کشور میدانم و در تناقض و تعارض منافع ملی نمیدانم.
وی درباره اینکه ایران چقدر توانسته از ظرفیت ظریف در بهبود روابط در صحنه بینالمللی استفاده کند، گفت: به ظریف اختیارات کامل برای بهبود روابط در صحنه بینالمللی داده شده و او هم کار و تلاش فراوانی در این زمینه انجام داده است. آقای ظریف رییس دستگاه دیپلماسی کشور و مورد اعتماد شخص اول مملکت و همچنین دولت است و همه گروهها و جریانهای سیاسی و دولتی تاکنون از او حمایت کردهاند.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: آقای ظریف همان شخصی است که دبیرکل سازمان ملل متحد در بسیاری از موضوعات جهانی با او مشورت میکند. او همان کسی است که مورد اعتماد شخص رهبری است و من بارها از زبان رهبر انقلاب شنیدهام که به آقای ظریف و آقای روحانی بدون قید و شرط اعتماد دارد و شخصیتهای مرجع سیاسی نیز به آقای ظریف اعتماد دارند.
از هر فرصتی برای برداشتن تحریمها باید استفاده کرد
خرازی در پاسخ به این سوال که آیا با این گفته اصولگرایان که مذاکرات هستهای را باید دولت بعدی که احتمالا اصولگرا است ادامه دهد، موافقید، گفت: موافق نیستم. هر کسی در هر لحظهای که میتواند و از هر فرصتی که دارد باید از مذاکرات استفاده کند؛ حتی یک روز تحریم برای مردم ایران ظلم «بیّن» است.
این فعال اصلاحطلب ادامه داد: اگر کسی توان مذاکره دارد یا فرصت مذاکره برای او پیش میآید باید از این فرصت و ظرفیت استفاده کند و نگذارد مردم ایران حتی یک روز هم بیشتر در تحریم باشند. چرا که شایسته و سزاوار ملت بزرگ ایران و این تمدن و این سرزمین اسطورهای نیست که در تحریم باشند. این اشتباه بزرگی است که آمریکاییها مرتکب شدهاند و چوب آن را هم در آینده خواهند خورد.
وی درباره تفاوت میان رویکرد سیاست خارجی بایدن و ترامپ و استفاده از ظرفیت آن، خاطرنشان کرد: میان رویکرد بایدن و ترامپ کاملا تفاوت وجود دارد. طبیعی است که هر کس که توانایی دارد و میتواند موقعیت و فرصتی ایجاد کند، باید از آن ظرفیت استفاده کرده و از آن یک فرصت طلایی به وجود آورد.
اقتصاد و فرهنگ حلقه مفقوده سیاست خارجی است
خرازی در پاسخ به پرسشی درباره محدودیتهای وزارت امور خارجه، گفت: وزارت خارجه همواره وزارتخانه کوچکی بوده و مانند دیگر وزارتخانه در ادوار مختلف نقاط مثبت و منفی دارد. نمیتوان گفت که در این مقطع به این وزارتخانه بیتوجهی شده و باید نگاه دیگری به آن میشده است.
این دیپلمات سابق اظهار کرد: به اعتقاد من اقتصاد و فرهنگ دو عنصر و دو حلقه مفقوده سیاست خارجی است اگر اقتصاد و تجارت خارجی و فرهنگ و هنر در کنار سیاست خارجی دیده شوند موقعیت سیاست خارجی هم در خارج از کشور و هم در داخل مستحکم میشود.
خرازی با بیان اینکه اگر فرهنگ از سیاست خارجی جدا کنیم، سیاست خارجی چیزی برای عرضه ندارد، عنوان کرد: ما در یک حوزه تمدن جهان ایرانی قرار گرفتهایم و جهان ایرانی مبنای تفکر ایران بزرگ و فراتر از مرزهای جغرافیایی است.
دبیر کل حزب ندای ایرانیان افزود: وقتی که در سمرقند میبینم که دختربچه ۷ ساله به یک پسربچه، میگوید که «پسرک مراقبت کن دست تکدی به سوی بیگانگان دراز مکن» این یک هویت و یک تاریخ است و یک زبان نیست عطف تاریخی ملتهای منطقه است.
این فعال اصلاحطلب گفت: وقتی که مردم در منطقه از زبان فارسی سخن میگویند. زبان فارسی محدود به جغرافیای سرزمینی نیست بلکه هویت چندصد میلیون انسان است.
سیاست خارجی بدون فرهنگ، غذای بدون ادویه است
خرازی عنوان کرد: سیاست خارجی بدون فرهنگ مانند غذای بدون ادویه است. شما فقط این غذا را تناول میکنید که سیر شوید و گرسنگی شما را از پای درنیاورد. اما اگر شما هویت میخواهید، در سیاست خارجی هویت با فرهنگ آمیخته میشود. از درون فرهنگ است که اقبال لاهوری بیرون میآید و طنطاوی سخن از تمدن ایران و اسلام، بزرگی و شکوه و عظمت تشیع راستین میکند.
وی ادامه داد: از درون فرهنگ است که هزاران نغمهگر و نغمهساز ادبی و سیاسی به وجود میآید، از درون این زبان و ادبیات و فرهنگ است که سوزنی و جوزجانی و فردوسی و اقبال لاهوری و مولانا، ابوسعید ابوالخیر به وجود میآید و مرزها فرو میریزند و برابر فرهنگ متواضع میشوند.
دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفت: اوایل قرن بیستم بیش از هفت هزار و ۸۰۰ زبان میان ملتهای مختلف جهان جاری و ساری بوده است در پایان قرن بیستم این تعداد به ۶۰۰ میرسد. یعنی بیش از ۹۰درصد زبانها فرو میریزد، ولی زبان فارسی باقی میماند، چون تمدن و فرهنگ ایرانی به یکدیگر متصل هستند.
خرازی تصریح کرد: زبان و ادبیات و فرهنگی فارسی هم بر یکدیگر تاثیر میگذارند. تمدنها و فرهنگهایی که فاقد بده و بستان بودهاند سقوط کرده و از بین رفتهاند. وقتی شما در بخارا و سمرقند میبینید که شعر «بوی جوی مولیان آید همی، یاد یار مهربان آید همی» را با آواز میخوانند و پای خود را بر زمین میزنند موی بر بدن انسان راست میشود و انسان هویت گذشته خود را در درون خود احیا میکند.
دبیر کل حزب ندای ایرانیان گفت: تمدن ایرانی، تنها فرهنگی است که گذشته را به امروز و امروز را به آینده پیوند داده و این موضوع حائز اهمیت است. با این دنیا زندگی کردهام. به همین دلیل معتقد هستم که در هر جایی در حوزه فرهنگ اگر متواضع نباشیم باختهایم. اگر بخواهیم در مخاطب تاثیر بگذاریم، با زبان فرهنگ میتوانیم تاثیر بگذاریم.
خرازی درباره اقدامات فرهنگی خود، اظهار کرد: ماموریت من به سازمان ملل متحد آمیخته با یک سلسله اقدامات فرهنگی بود. در آمریکا در مواجهه با ۴۸ شبکه تلویزیونی ضدانقلاب، شبکه تلویزیونی آفتاب را راهاندازی کردم. نخستین فردی بودم که شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی را در آمریکا راهاندازی کردم، در بیش از ۴۸ مرکز ایرانشناسی و زبان فارسی در آمریکا سرمایهگذاری کردم.
سفیر پیشین ایران در سازمان ملل همچنین گفت: در دوره من دهها کتاب در آمریکا منتشر شد. در همکاری با دانشگاههای هاروارد، کلمبیا، جرج تاون، واشنگتن، نیویورک، شیکاگو و استنفورد، برکلی و در دانشگاههای مختلف آمریکا کارهای بزرگی انجام شد و خدمات متقابل اسلام و ایران مرحوم شهید مطهری از سوی دوستان من ترجمه و چاپ شد.
خرازی عنوان کرد: کتاب الحلقه الاولی شهید محمد باقر صدر در دانشکده حقوق اسلامی دانشگاه هاروارد چاپ شد و دهها کتاب دیگر در آمریکا منتشر شد. همواره خودم را از کارهای فرهنگی جدا نمیدانستم. در دورانی هم که مسئولیت اجلاس سران را داشتم کنار آن، کار فرهنگی انجام میدادم که این کار فرهنگی در ذائقه سرانی که به ایران آمده بودند ماندگار شود.
وی افزود: در دوران مسئولیتم در وزارت خارجه بزرگترین کتابخانه تخصصی سیاست خارجی را با ۴۰۰ هزار جلد تاسیس کردم. بیش از ۹۰ میلیون برگه سند که در زیرزمینهای وزارت خارجه و در گونی بود را در یک ساختمان ضدانفجار ساماندهی کردم.
سفیر پیشین ایران در فرانسه با بیان اینکه در استرالیا، اسکاتلند و دانشگاه هامبورگ مرکز ایرانشناسی و زبان فارسی تاسیس کردم، اظهار کرد: در دانشگاه دوشنبه، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، آذربایجان، خجند، خوقند، خیوه، خوارزم، بخارا، غازان، سورنتو، سن پترزبورگ، باکو، ارمنستان، گرجستان و در بسیاری از مناطقی که مربوط به آسیا و قفقاز بود، دپارتمانهای زبان فارسی و ایرانشناسی تاسیس کردم.
خرازی یادآور شد: در دانشگاه اسکندریه و قاهره مصر بزرگترین مرکز ایرانشناسی را میان کشورهای عربی و در بیتالحکمه کتابخانه تخصصی ایران و اسلام و تشیع را با ۴۵ هزار جلد کتاب تاسیس کردم.