یکی از چالش های اساسی در روابط چین و آمریکا(چه در برهه کنونی و چه در آینده)، این مساله است که دو طرف بتوانند توازنی منطقی و درست میان "رقابت" و "همکاری"، ایجاد کنند. امری که با توجه به شدت و عمقِ شکاف ها میان پکن و واشنگتن، با چالش های فراوانی همراه است.
فرارو- "پایگاه خبری-تحلیلی نشنال اینترست" در گزارشی به نشست اخیرِ میان چین و آمریکا در آلاسکای آمریکا پرداخته و به طور خاص به این نکته اشاره کرده که عدم برنامه ریزی پکن و واشنگتن در مورد فعال سازی ظرفیتهای همکاری جویانه میان خود موجب شده تا روز به روز بر دامنه بحران و تنش ها میان دو طرف افزوده شود.
نشنال اینترست در این رابطه می نویسد: «نتیجه و بروندادِ نشست اخیر آمریکا و چین در آلاسکای آمریکا (نشست مذکور در روزهای 18 و 19 مارس برگزار شد) را که در جریان آن، دو طرف حملات لفظی شدیدی را روانه یکدیگر کردند، از مدت ها قبل هم می توانستیم پیش بینی کنیم. دلیلی اصلی این مساله نیز این است که دو طرف اساسا چهارچوبِ روابط خود را بر اساس تنش و بحران تعریف کرده اند.
به گزارش فرارو، قبل از برگزاری نشستِ آلاسکا، سرویس خبری رسمی چین یک برنامه مستند پخش کرد و به این نکته اشاره نمود که برگزاری نشست آلاسکا می تواند فرصت قابل توجهی را در اختیار پکن و واشنگتن قرار دهد تا گفتگو کنند، اعتمادِ استراتژیک میان یکدیگر را ایجاد کنند، از اشتباهات محاسباتی راهبردی پرهیز کنند، و در نهایت بتوانند اختلافات دوجانبه میان یکدیگر را مدیریت کنند. این مستند تاکید داشت که آمریکا و چین در تمامی سطوح و توافقات، باید به سطح عادی بازگردند.
به گزارش فرارو، با این حال، از دیدِ مستند مذکور، تحقق این مسائل نیازمند این است که آمریکا دیدگاهی عملگرایانه را اتخاذ کند و غرور و تکبر خاص خود را در رابطه با چین، کنار بگذارد. در همین چهارچوب، گزارشی که به تازگی در یکی از روزنامه های وابسته به حزب کمونیست چین به چاپ رسیده به طور خاص به این مساله اشاره دارد که افکار عمومی چین به دلیل حملات لفظی و اقدامات تهاجمی دولت آمریکا علیه کشورشان، هیچ انتظار خاصی از نشست آلاسکا ندارند و حتی آن را عرصه ای جهت تشدید فشارها از سوی آمریکا علیه چین ارزیابی می کنند. گزارش هایی از این دست تاکید داشته اند که مقام های آمریکایی احتمالا به مسائلی نظیر نوع رویکرد چین به مساله تایوان، هنگ کنگ، و سین کیانگ خواهند پرداخت و قویا از چین انتقاد خواهند کرد. در پاسخ به این اقدام دولت آمریکا، چینی ها باید قویا بر مواضع خود پافشاری کرده و حتی متقابلا به آمریکا نیز حمله کنند.
کاخ سفید نیز تا حد زیادی سعی کرد تا انتظارها در مورد نشست اخیر آلاسکا را کاهش دهد. این نهاد در بیانیهای اعلام کرد که نشست آلاسکا بیش از آنکه نقطه ای برای شروع فرآیند گفتگو میان آمریکا و چین باشد، بایستی به مثابه یک جلسه محدود و حتی یکبار مصرف ارزیابی شود. کاخ سفید تاکید می کند که نشست آلاسکا با هدفِ درک منافع و اولویت های چین و آمریکا ترتیب داده شده و توقع چندانی از برگزاری آن نمی رود.
با این حال، کاخ سفید در بیانیه خود از رویکرد قوی و محکم آمریکا در نشست مذکور نیز خبر داد. کاخ سفید در این رابطه می گوید: "ما موضوعات و مسائلی را با طرف چینی مطرح خواهیم کرد که فکر می کنیم در حوزه های مذکور، دولت چین باید اقدامات مشخصی را انجام دهد. از سویی، ما لیست بلندبالایی از دغدغه ها و نگرانی های آمریکا در قبال چین و رفتارهای این کشور را نیز به طرف چینی ابلاغ می کنیم و از پکن می خواهیم که قویا رفتار خود را در برخی حوزه های موضوعی تغییر دهد". برخی مقام های کاخ سفید تاکید داشته اند که غیرواقع بینانه خواهد بود اگر کاخ سفید توقع داشته باشد که می تواند مشکلات خود با چین را تنها در یک جلسه چندساعته حل کند.
در جریان نشست آلاسکا، تا حد زیادی، جریان گفتگوهای دو طرف مطابق با آنچه انتظار می رفت دنبال شد. "آنتونی بلینکن" وزیر خارجه آمریکا در موضع گیری از نوعِ رویکرد چین در مسائل هنگ کنگ، تایوان و سینکیانگ انتقاد کرد و به طور خاص به دغدغه آمریکا در مورد حملات سایبری چین به آمریکا اشاره کرد.
او همچنین از تحریم ها و فشرهای اقتصادی چین بر متحدان آمریکا انقاد کرد و چین را به مثابه قدرتی بی ثباتساز در عرصه معادلات بین المللی توصیف کرد. "جیک سالیوان" مشاور امنیت ملی آمریکا نیز تاکید کرد که اقدامات تنش زای چین صرفا در زمره دغدغه های مردم و یا دولت آمریکا نیست، بلکه جامعه بین المللی نیز عمیقا در مورد آن ها نگرانی دارد.
دیپلمات ارشد چین "یانگ جیچی" هم با انتقاد از سخنان بلینکن که این نوع از موضع گیری ها، بیشتر باید در جلسات خصوصی ابراز شوند تا عمومی(مساله ای که برخی دیپلمات ها باتجربه آمریکایی هم به آن اشاره کردهاند)، سخنان انتقاد آمیز متقابلی را در رابطه با واشنگتن مطرح کرد و به نوعی سعی کرد حملات بلینکن را بی پاسخ نگذارد. یانگ جیچی به طور خاص از رویکرد دولت آمریکا در تحمیل خواست ها و منافعش به دیگر کشورها در قالب قوانین و مقررات بین المللی انتقاد کرد.
وی گفت: "اینکه رهبران آمریکا مدام از لزوم گسترش دموکراسی آمریکایی سخن می گویند، واقعا صحیح نیست". او به طور خاص به این مساله اشاره کرد که اقدامات و رویه های آمریکا موجب ایجاد بی ثباتی و هرج و مرج در عرصه بین المللی شده و عملا واشنگتن سعی می کند عرصه بازی در معادلات بین المللی را به نوعی تعریف کند که به پیروزی مطلقِ آن ختم شود. دیپلمات چینی به طور خاص اتهامات بی پایه آمریکا علیه چین را عاملِ اصلی ایجاد اختلال در روابط سازنده و صحیح دو طرف ارزیابی کرد.
همین حجم از انتقادهای دو طرف از یکدیگر است که علت پربار نبودنِ گفتگوها میان آن ها را توضیح می دهد. برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که شاید دیپلمات های آمریکایی و چینی سعی دارند سخنان خود را نه فقط دغدغه های خودشان، بلکه نگرانی های جهانی معرفی کنند با این حال، اساسا آن ها هرچه می گویند صرفا در راستای منافع شخصیشان است و به نوعی سعی دارند طرف مقابل را به ورطه ضعف بکشانند. از این رو، تحلیل دقیق موضع گیری های دوطرف، کاملا ضروری و واجب است.
در جریان نشست آلاسکا، هم زمینه هایی از امیدواری برای بهبود روابط دو طرف مخصوصا پس از خروج ترامپ از قدرت قابل مشاهده بود و هم نشانه هایی دالِ بر بدتر شدنِ روابط دو طرف وجود داشت. البته که بیشتر این مسائل نیز ناشی از دیدگاه های متفاوت پکن و واشنگتن در مورد نوع توازن قوا میان دو کشور بوده است. دولت بایدن اخیرا در جریان "سند موقت امنیت ملی" خود تاکید کرد که دولت جدید آمریکا از موضعِ قدرت و اعتماد به نفس، با چین وادر تعامل خواهد شد. پیش از برگزاری نشست آلاسکا نیز یکی از مقام های کاخ سفید به صراحت تاکید کرد که آمریکا با دستِ پُر در مقایسه با همتایان چینی خود وارد فضای مذاکره خواهد شد.
با این حال، این مساله اساسا از جانب رهبران چینی قابل قبول نیست. یکی از روزنامه های وابسته به حزب کمونیست چین اندکی قبل از برگزاری نشست آلاسکا به وضوح تاکید کرد که اساسا رهبران آمریکایی در مورد قدرت خود غلو می کنند و در رابطه با چین نیز دچارِ نوعی روحیه متوهمانه شده اند. درست در همین راستا بود که یانگ جیچی دیپلمات ارشد چینی در جریان نشست با وزیر خارجه آمریکا در آلاسکا به صراحت گفت: "اجازه دهید در همینجا بگویم که ایالات متحده آمریکا اساسا از صلاحیت کافی برخوردار نیست که بگوید از موضع قدرت در حال تعامل با چین است".
رویکردِ آمریکا در برخوردِ از بالا با چین و متقابلا موضع گیری چین در ردِ این رویکرد، به وضوح نشان می دهد که اساسا چین و آمریکا در برهه کنونی در هرگونه تعامل خود با چالش و بحران رو به رو خواهند بود. البته که دولت بایدن همانگونه که در سند موقت امنیت ملی آمریکا نیز اعلام کرده: "به دنبالِ همکاری با متحدان آمریکا جهت مهار کردن چین است" و همین مساله عمیقا پکن را به واشنگتن، بدبین کرده است. این موضوع موجب شده تا حتی دو طرف به یک بازی بی پایان جهتِ به رخ کشیدن قدرت خود به طرف مقابل وارد شوند و عملا بر شدت بحران سازی ها(میان چین و آمریکا) افزوده شود.
آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در جریان نشست آلاسکا به طور خاص تاکید کرد که "روابط آمریکا با چین در هر جا که لازم باشد، رقابتی خواهد بود، در هر جا که نیاز باشد مبتنی بر همکاری خواهد بود، و در هرجایی که اقتضا کند، مبتنی بر خصومت و دشمنی خواهد بود".
با این حال، این دیدگاهِ بلینکن به طور خاص به این مساله بی اعتنایی می کند که تا جای ممکن باید روابط را به سمت همکاری، و نَه دشمنی سوق داد. در واقع، در این زمینه باید رویکرد و دیپلماسی فعالی اتخاذ شود. پکن و واشنگتن باید همان اندازه که به مولفه هایِ رقابتیِ تعامل میان خود توجه دارند، ظرفیت های همکاری میان یکدیگر را نیز شناسایی کنند و تا جای ممکن از آن ها جهت بهبود روابط خود استفاده کنند. متاسفانه نشست اخیر در آلاسکا میان چین و آمریکا به وضوح نشان داد که دو طرف بیش از آنکه به همکاری میان هم توجه داشته باشند، سعی دارند رقابت ها و خصومت ها را میان یکدیگر تشدید کنند و عملا انگیزه ای جهت بهبود روابط خود ندارند».