bato-adv
bato-adv

قورباغه، قسمت پانزدهم؛ قهرمان احمق در جهنم خاموش!

قورباغه، قسمت پانزدهم؛ قهرمان احمق در جهنم خاموش!

پانزدهمین و آخرین قسمت از سریال قورباغه به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی و تهیه کنندگی علی اسد زاده در روز دوشنبه نهم فروردین ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

فراروـ قسمت پانزدهم و پایانی سریال قورباغه به نویسندگی و کارگردانی هومن سیدی و تهیه کنندگی علی اسدزاده روز دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است: «من تنها کسی هستم که تو این برهوت به فکر به دست آوردنم نه از دست دادن. بدستش میارم؛ چون بهش نیاز دارم. می‌خوامش؛ چون لایق بدست آوردنشم.» رامین باز هم نمی‌میرد. او از آب دریا هم می‌گذرد و باز به فرانک می‌رسد. نبرد به دست آوردن قورباغه در خاک ایران به نفع شمس آبادی به پایان می‌رسد و نوری و باندش از بین می‌روند. رامین، اما نمی‌تواند یک دم از خیال قورباغه بیرون بیاید.

میل به دست آوردن این مواد سرانجام رامین را راهی تایلند می‌کند، به این امید که بذر گیاه آن را بیابد و برای کشتش اقدام کند. تمام سرمایه‌ای که فرانک دارد، پشتوانه آخرین خیز رامین برای به دست آوردن مواد می‌شود. اما پا گذاشتن در تایلند ماجرا‌های خاص خودش را دارد. ماجرا‌هایی که برای رامین قابل پیش‌بینی نیست. رامین و فرانک آخرین تلاش‌های مذبوحانه خودشان را هم در خاک تایلند می‌کنند؛ اما آن‌ها از گنگستر‌های تایلندی هم مانند ایرانی‌ها شکست می‌خورند. پای فرانک تیر می‌خورد و پول‌هایشان هم به باد می‌رود. رامین در نهایت با خوش‌شانسی موفق می‌شود پول‌های فرانک را پس بگیرد؛ اما خودش هم مجروح می‌شود و...
 
داستان مردی که هم خودش و هم اطرافیانش فکر می‌کنند او از ذهنی خارق‌العاده برخوردار است، نقشه‌های پیچیده و شومی می‌گیرد و همه را با ذهنش به جان هم می‌اندازد و کنترل‌شان می‌کند. اما این نابغه شاعر، این همه کاره همه چیز دان، این باهوش غیرقابل اعتماد که همه را تحت تاثیر حضورش قرار می‌دهد و همه را مرعوب می‌کند، در کارنامه‌اش چیزی جز شکست ندارد. به گزارش فرارو، رامین با نریشن‌های شاعرانه بی‌سر و تهش و با نگاه‌های خیره و اخم صورتش در تمام طول سریال خودش، کاراکتر‌های دیگر و مخاطبان را فریب می‌دهد که فرد باهوشی است. فردی با هوش سیاه. اما آن‌چه از او دیده می‌شود، چیزی به جز اشتباه‌های پی در پی و شکست همه نقشه‌هایش نیست.
 
رامین سرنوشتی همچون خود سریال قورباغه دارد. سریال قورباغه هم در تمام طول مسیر پانزده قسمتی‌اش شمایلی از هوشمندی و ذکاوت از خودش و کاراکتر اصلی‌اش می‌سازد؛ اما همانطور که کاراکتر اصلی با پیچیده نمایی و خاص جلوه دادن خودش در نریشن‌ها نهایتا خود واقعی‌اش آشکار می‌شود و ضعف و توان کمش جلوه‌گر می‌شود، سریال قورباغه نیز در قسمت پایانی با سرهم کردن پایان‌بندی سریال خودش را تا حد زیادی پایین می‌کشد. نقطه قوت سریال قورباغه در قسمت‌های گذشته خوب نوشته شدن کنش‌ها میان کاراکترهایش بود؛ اما در قسمت پایانی و در مهم‌ترین بخش این سریال کنش میان رامین و فرانک، اردشیر و تایلندی‌ها به ساده انگارانه‌ترین شکل ممکن صورت می‌گیرد.
 
اردشیر بدون این که انگیزه کافی برای همراهی با رامین را داشته باشد، او را در نقشه‌های احمقانه‌اش همراهی می‌کند. نقشه ربودن دختر گنگستر ایتالیایی و اجرای آن هم با سهل‌انگاری و فقط برای این که کار پایان‌بندی راه بیافتد، پیش می‌رود.
 
به گزارش فرارو، در نهایت سریال قورباغه بعد از شروع بد؛ اما ادامه خوب و امیدوار کننده‌اش در نهایت بد تمام شد. اما در این میان دستاورد‌های مهمی هم داشت. قسمت‌های میانی سریال و کشمکش‌های میان رامین و نوری از نکات ماندگار قورباغه در ذهن مخاطب است. ایده بلند پروازانه مخدر قورباغه و بست و گسترش دادنش در سریال نیز از شجاعتی بود که هومن سیدی برای مطرح کردن این ایده در جهان راکد درام‌ها و سریال‌های ایرانی به خرج داد. شاهکار فیلم‌برداری و قاب‌بندی پیمان شادمانفر نیز بار دیگر در قورباغه جلوه می‌کند و این سریال را به لحاظ بصری در جایگاه بهترین‌ها در میان سریال‌های ایرانی قرار می‌دهد.
bato-adv
bato-adv
bato-adv