bato-adv
bato-adv

خوب، بد، جلف: رادیواکتیو، قسمت دوازدهم؛ بازگشت به نقطه اول

خوب، بد، جلف: رادیواکتیو، قسمت دوازدهم؛ بازگشت به نقطه اول

دوازدهمین قسمت از سریال خوب، بد، جلف: رادیو اکتیو به تهیه کنندگی و کارگردانی محسن چگینی در روز جمعه بیست و هفتم فروردین ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

فراروـ  قسمت دوازدهم سریال خوب، بد، جلف: رادیواکتیو به تهیه کنندگی و کارگردانی محسن چگینی و نویسندگی پیمان قاسم خانی روز جمعه ۲۷ فروردین ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است:

«جاسوسان در پی فاش شدن خیانت آنا برای جلوگیری از لو رفتن نقشه زمان عملیات نهایی را جلو می‌اندازند. پژمان و سام طی اتفاقی می‌فهمند که هر دو در حال تحقیق روی یک پرونده هستند و دست همکاری به یکدیگر می‌دهند. در مسیر نجات آنا خودشان گرفتار می‌شوند؛ اما کسی به کمک‌شان می‌آید که انتظارش را ندارند...»
 
ارتش سری آنا را دستگیر می‌کنند و تصمیم می‌گیرند او را از گروه فیلم‌برداری جدا کنند و شبانه همراه با محموله به دریا ببرند. سام هم خودش را وسط می‌اندازد و با آن‌ها همراه می‌شود. پژمان هم که تمام مدت آنا را زیر نظر داشته است، آن‌ها را تعقیب می‌کند تا به اسکله متروک می‌رسند. ارتش سری بلافاصله پژمان را هم دستگیر می‌کند؛ اما او به یاد روز‌های اوجش در فوتبال با آن‌ها درگیر می‌شود و همه را از پا در می‌آورد و جان سام و آنا را نجات می‌دهد. به نظر برای سام و پژمان که فکر می‌کنند آنا پلیس است و محموله، محموله مواد مخدر است، بازی با خوبی و خوشی به پایان می‌رسد؛ اما این انتهای ماجرا نیست.
 
آنا آن‌ها را پیش کسی می‌برد که تمام مدت دلش با او بود و ماموریتش برای اوست. آصف در میانه مسیر منتظر آن‌هاست تا دوباره سام، پژمان و کیک زرد به چچنی‌ها برسد؛ اما گروه فیلم‌برداری هم رودست سنگینی از تهیه کننده کار می‌خورند. خانم سرهنگ بشارتی در تمام این مدت نقش تهیه کننده را بازی کرده است و از ابتدا در جریان پرونده و کار دکتر و ارتش سری بوده است. او دکتر و بخشی از ارتش سری به جز فربد و یک نفر دیگر را دستگیر می‌کند و این‌جاست که تازه متوجه می‌شوند محموله دست آناست و دوباره روز از نو و....
 
دوباره ماجرای خوب، بد، جلف به نقطه آغازش می‌رسد. جایی که پژمان و سام در اسارت آصف بودند و او کیک زرد را در اختیار دکتر دیوانه‌اش قرار داده بود. خوب، بد، جلف مثل قسمت‌های گذشته‌اش در این قسمت هم لحظه‌ای درجا نمی‌زند و قصه‌اش را پیش می‌برد؛ اگرچه این پیشرفت آن‌ها را به نقطه ابتدایی برساند. خوب، بد، جلف به جای زور زدن برای ساختن یک شخصیت یا موقعیت خنده‌دار همه چیز حتی خودش را دست می‌اندازد. تهیه کننده پلیس می‌شود، پلیس جاسوس می‌شود، جاسوس فیلم‌ساز می‌شود، فوتبالیست یکه بزن می‌شود و ....
 
این دست انداختن همه چیز و تلاش نکردن‌های مذبوحانه برای خنده‌دار بودن باعث شده است که جریان سریال با سیالیت مناسبی پیش برود و تماشاگران آن از این بازیگوشی‌ها لذت ببرند. این بازیگوشی در فیلم‌نامه خوب، بد، جلف فرصت را برای آن‌ها فراهم آورده است که به موقع شوخی‌های کلامی را هم چاشنی کارشان کنند و لحظه‌ای را به بطالت نگذرانند. خوب، بد، جلف تا کنون بدون سر و صدا و ادعا با فضای سینما، وزارت ارشاد، فوتبال، مردم و... شوخی کرده است و هیچ ژستی هم برای اجتماعی بودن یا روشن‌فکر بودن نگرفته است.
bato-adv
bato-adv
bato-adv