توماس توخل بازیکنان در حاشیه رفته تیم را نجات داد. او میدانست که هر بازیکن با قابلیتهای خود در کدام پست بهتر کار میکند. بازی دادن در پست درست و البته نحوه بازی گیری و اجرای خواستههای خود باعث ظهور و پیشرفت آنان شد.
محمد نادی؛ چلسی با سوپر فرانکی به بن بست رسیده بود. تاکتیکهای لمپارد نه منتج به بازی زیبا میشد و نه کسب حداکثر امتیاز. تاکتیک سادهی هجومی که خالی از خلاقیت بود و البته آنالیز و دفاع در مقابل آن کاری آسان. همچنین این وضعیت باعث در جا زدن ستارههای تازه آمده و گران قیمت چلسی و حتی افت آنان شده بود؛ و مالک بلند پرواز چلسی که همیشه به جامها میاندیشد با درک این شرایط فرانک لمپارد بزرگ و مرد محبوب آبیهای لندن را برکنار کرد.
اما انتخاب جانشین، باشگاه چلسی در بین گزینههای محدود خود در نیم فصل، به سراغ فردی رفت که سال گذشته تیمش را به فینال چمپیونز لیگ رسانده بود و یک کارنامهی خوب در دورتموند داشت، اما همچنان این انتخاب با انتقادها و، اما و اگرها همراه بود.
در نهایت توخل کار خود را آغاز کرد، با انرژی و انگیزهی زیاد و در همان ابتدا گفت که چلسی باشگاهی است که باید قهرمانی بیاورد. از همان بازی اول کیفیت بازی چلسی دستخوش تغییر شد و بازی به بازی کیفیت تیمی و فردی شیرهای لندن بالاتر رفت تا جایی که چلسی بعد از ۹ سال به فینال چمپیونز لیگ رسید. به فینال افای کاپ رسید و خود را به تاپ فور نزدیک کرد.
اما بعد از این مقدمه برویم سراغ تحلیل تاکتیکی توماس توخل و ببینیم چه شد که تیم نا امید لمپارد به تیم قدرتمند فعلی تبدیل شد
یک/سیستم سه دفاعه
سیستم دفاعیای که بعضی آن را تمام شده و به گذشته نسبت میدادند، اما شاید احیای آن را میتوان به نام آنتونیه کنته زد. مربی خوشفکری که با سیستم سه دفاعه مدرن خود در سری آ آقایی کرد و در فصل اول خود در جزیره به قهرمانی رسید. بعد از نمایش درخشان او بود که نگاهها به این سیستم تغییر و مربیان بی شماری در صدد استفاده از این سیستم شدند. اما به کار گیری این سیستم نیازمند قواعد و اصولی است که از هر مربی و تیمی بر نمیآید. اما مثالهای موفق و اجراهای درستی داشته است که به طور مثال میتوان به لایپزیک ناگلزمن اشاره داشت.
توخل نیز با استفاده از این سیستم و اجرای درست آن در اولین قدم به خط دفاعی پر حفره چلسی ثبات بی نظیری بخشید. حضور کریستینسن، سیلوا، رودیگر در مرکز دفاع و دو وینگ بک در کنار آنها که با وجود تغییر در ترکیب بیشتر جیمز و چیلول بازی میکنند که به نقش اساسی این دو در ترکیب توخل در ادامه اشاره خواهم کرد.
این سیستم و جایگیری که در موقعیت دفاع به ۵ نفره تغییر پیدا میکند به سختی نفوذ پذیر میشود. مدافعان مرکزی مایل به کنارهها در یک همکاری با وینگ بکها هم دیگر را پوشش میدهند و عملا وینگرهای تیم حریف را از کار میاندازند و این دفاع ۵ نفره در مقابل سانتر و شوت تیم حریف باعث برتری عددی میشوند.
دو/در فاز هجوم
دو هافبک میانی در این سیستم ۱-۲-۴-۳ که چرخشی از بین جورجینیو، کواچیچ و کانته بازی میکنند. نقشهای مخصوصی ایفا میکنند. جورجینو که بیشتر نزدیک به دفاع بازی میکند وظیفه انتقال توپ از دفاع به حمله را به دوش میکشد. البته در بازی مالکانه چلسی توخل خود مدافعین بعضا در نقش بازیساز نیز ظاهر میشوند؛ و هافبک دیگر معمولا کانته است که عملکرد خارق العادهای دارد.
کانته در تیم توخل علاوه بر وظیفه سنگین پرسینگ، وظیفهی یک هافبک دفاعی تخصصی را ایفا میکند و در خراب کردن بازیسازی حریف و حضور در توپهای دوم نقش کلیدی دارد و همزمان به رساندن توپ به مهاجمین و بازیسازی نیز کمک میکند. یک بازیکن چند کاره و پر تلاش.
اما پست مهمی که پیشتر اشاره شد؛ وینگ بک
نقش کلیدی این پست در رفت و آمد بسیار و حضور در دفاع و حملهو قدرت بدنی بالا خلاصه نمیشود. بلکه در سیستم توخل یکی از اهداف پاسهای قطری و همچنین کارهای ترکیبی کنارهها هستند و عملا یکی از موقعیت سازان اصلی این سیستم به شمار میروند.
اما کدام کارهای ترکیبی؟
دو نفر پشت مهاجم هدف که در پست ۱۰ بازی میکنند که از میان هافبکهای پر شمار چلسی، توخل به صورت چرخشی در این پست از پولیسیک، مونت، زیاش و ... استفاده میکند، هر کدام متمایل به چپ یا راست منطقه دفاعی حریف هستند و با کمک هافبکهای میانی و وینگ بکها و مهاجم هدف، مثلث و مربعهایی در کنارهها تشکیل میدهند و پس از باز کردن گره و بردن آن به محوطه یا پشت آن (آندرلود) موقعیت سازی میکنند.
سه/ بازی گیری
توماس توخل بازیکنان در حاشیه رفته تیم را نجات داد. او میدانست که هر بازیکن با قابلیتهای خود در کدام پست بهتر کار میکند. بازی دادن در پست درست و البته نحوه بازی گیری و اجرای خواستههای خود باعث ظهور و پیشرفت آنان شد. مونت به یک هافبک تاثیرگذار و گازن تبدیل شد. رودیگر و کریستینسن به بالاترین فرم زمان بازیگری خود رسیدند.
جورجینیو که در تیم لمپارد نیمکت نشین شده بود به موتور تیم تبدیل شد و ورنر و هاورتز خود را پیدا کردند.
این خلاصهای بود از عملکرد تحسین برانگیز مربی خوش فکر آلمانی که باعث یک انقلاب در سبک بازی چلسی و نتیجه گیری مقتدرانه آنها شد. حضور مثبت توخل و عملکرد مثبت او باعث شکل گیری قدرت تازهای شد تا آن جا که گواردیولا اشاره داشت که توخل تیمی ساخته که تیمهای دیگر دوست ندارند با آن رو به رو شوند. حالا توخل و شاگردانش در یک قدمی کسب معتبرترین جام اروپایی هستند. فارغ از نتیجه فینال در مقابل سیتی قدرتمند، عملکرد توخل و ظهور و بروز اندیشهی او قابل تحسین و مثال زدنی است.