bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۰۰۲۸۲

تحولات نگران‌کننده در منطقه و اهمیت پاسخ دولت

تحولات نگران‌کننده در منطقه و اهمیت پاسخ دولت

پیشنهاد می‌شود دولت جدید در دیپلماسی خود از طریق شورای عالی امنیت ملی به همه نهادهای رسمی کشور ابلاغ کند که از موضع‌گیری‌های خودسرانه که نتیجه‌ای جز سردرگمی کشورهای دیگر و سوءاستفاده اسرائیل ندارد، پرهیز کنند.

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ - ۱۹ مرداد ۱۴۰۰

جاوید قربان اوغلی، دیپلمات پیشین ایران در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: رخدادهای چند هفته گذشته که با نفتکش «مرسر استریت» که در آب‌های عمان هدف حمله «پهپادی» قرار گرفت و متعاقبا با ماجرای کشتی «آسفالت پرینسس» در خلیج عمان ادامه یافت، تحولات نگران‌کننده‌ای است که در فقدان تدبیر و عزم راسخ می‌تواند سیاست خارجی دولت جدید را در آستانه تشکیل در دامی ناخواسته و سلسله‌ای از واکنش‌های به‌ظاهر مقتدرانه ولی در عمل منفعلانه گرفتار کند.

در هر دو مورد ایران در مظان اتهام قرار گرفت و آمریکا، بریتانیا و اتحادیه اروپا ایران را به انجام آن متهم کرده‌اند. آنتونی بلینکن و دومنیک راب، وزیران خارجه آمریکا و بریتانیا از ضرورت «پاسخ‌گوکردن ایران‌ و دفاع از آزادی دریانوردی» سخن گفته‌اند و در تحولی شاید نگران‌کننده‌تر وزرای خارجه هفت قدرت صنعتی جهان حمله به کشتی‌ها را «عامدانه، هدفمند و نقض آشکار قوانین بین‌المللی» ذکر کرده و از دیدگاه خود براساس «شواهد قابل دسترس» به‌صراحت به [نقش] ایران در این رخدادها اشاره کرده و در بیانیه‌ای افزوده‌اند که «از همه توان خود استفاده خواهند کرد تا از کشتی‌رانی که شاهرگ اقتصاد جهان است، مراقبت شود و تردد دریایی به دور از اقدامات خشونت‌آمیز ادامه یابد».

آشنایی مختصر با الفاظ و مضامین به کار گرفته‌شده از سوی این کشورها و نهادهای بانفوذ بین‌المللی کافی است تا متوجه شویم که در زیر پوست این تحولات، اقدامات فشرده دیپلماتیک و رایزنی‌های روزانه برای تشکیل اجماعی بین‌المللی علیه ایران در جریان است.

به‌ویژه اینکه علاوه بر هماهنگی کاملا مشهود آمریکا و انگلیس، لابی اصلی این فعالیت‌های ضدایرانی در عرصه بین‌المللی را رژیم صهیونیستی بر عهده گرفته و با صدایی رساتر از همیشه از «اقدام متقابل» سخن می‌گوید. نفتالی بنت، نخست‌وزیر این رژیم، ضمن استقبال از بیانیه‌ها و اظهارات مقام‌های آمریکایی و اروپایی درباره حمله پهپادی ایران به کشتی مرمر استریت، گفته است اکنون زمان مبدل‌شدن «بیانیه‌ها به عمل» است و اسرائیل در «جبهه‌های متعدد» به ایران پاسخ می‌دهد.

آمریکا کاملا هوشمندانه، هدایت و رهبری فعالیت‌های بین‌المللی برای تحت فشار قراردادن ایران را به هم‌پیمان خود دولت بریتانیا واگذار کرده است. دلیل این امر احتمالا جلوگیری از تأثیر فعالیت‌های فشرده دیپلماتیک حول ماجرای کشتی‌ها بر مذاکرات وین است. موضوعی که درحال‌حاضر اولویت اول بایدن و تیم سیاسی-امنیتی او درباره ایران و ازسرگیری مذاکرات و تکمیل پروژه احیای برجام است.

هرچند انگلیس نیز در مقطع فعلی ترجیح می‌دهد از هرگونه تنش منجر به درگیری نظامی با ایران پرهیز کرده و در پی تشدید فشارهای دیپلماتیک از طریق هماهنگی با دیگر کشورهای غربی و منطقه باشد. گفته می‌شود این کشور پیامی محرمانه به ایران منتقل کرده است متضمن این امر که «قصدی برای بالابردن تنش و درگیری و اقدام نظامی علیه ایران ندارد و تلاش خواهد کرد که از مسیر اقدامات دیپلماتیک و ائتلاف‌سازی علیه ایران موضوع را پیگیری کند».

در این پیام به موضع مشترک واشنگتن و لندن نیز در این موضوع اشاره شده است. رژیم صهیونیستی به‌عنوان مخالف سرسخت احیای برجام، همه تلاش‌های خود را در جهت افزایش تشنج در روابط کشورهای غربی با ایران متمرکز کرده و در این مسیر از هیچ اقدام اطلاعاتی، نظامی و روانی فروگذار نخواهد کرد. هدف غایی این رژیم رساندن شرایط به جایی است که غرب و به‌ویژه آمریکا و انگلیس را به اقدامی نظامی علیه ایران وادار کند.

برخی منابع داخلی اظهارات سخنگوی کاخ سفید را درباره نحوه پاسخ اسرائیل به ایران که اسرائیل را «دولتی مستقل» توصیف کرد که خود می‌تواند درباره واکنش به اقدام ایران تصمیم بگیرد، به‌طور کاملا خوش‌بینانه «تنهاگذاشتن اسرائیل توسط آمریکا» تحلیل کرده‌اند.

بنده به‌جد معتقد هستم می‌توان این موضع کاخ سفید را تحولی خطرناک در اعطای مجوز آمریکا به تل‌آویو در اقدام نظامی علیه ایران تفسیر کرد؛ موضوعی که باراک اوباما و حتی ترامپ با آن مخالفت کرده و اسرائیل نیز آگاه بود که بدون مجوز آمریکا در هر اقدامی علیه ایران با مشکلاتی جدی مواجه خواهد شد.

ایران تاکنون و در دوره دولت قبل در مقابل اقدامات تحریک‌آمیز اسرائیل در حملات مکرر به مراکز نظامی در سوریه و همچنین هدف‌قرارگرفتن کشتی‌های نفتی در مسیر سوریه با هوشمندی برخورد کرده، هرچند در مواردی پاسخ‌های مناسبی نیز داده است؛ اما باید اذعان کرد که شرایط به نحو قابل ملاحظه و با سرعتی زیاد در حال تغییر بوده و از این‌رو تمرکز بر این تحولات و مدیریت این شرایط از سوی نهادهای تصمیم‌گیر بسیار ضروری است.

فعال‌شدن جبهه جنوب لبنان پس از نزدیک به ۱۵ سال آرامش پس از جنگ ۳۳روزه از دیگر موضوعاتی است که می‌تواند در همین راستا مورد تحلیل قرار گیرد که ضروری است دولت جدید آن را با دقت تحت نظر داشته باشد.

این تحلیل را که اسرائیل در شرایطی نیست که به‌ دلیل نگرانی از مرزهای شمالی خود با لبنان، دست به اقدامی نظامی علیه ایران دست بزند، باید در کنار چینش تحولاتی مانند تهدید آزادی کشتیرانی، احتمال شعله‌ورشدن آتش بین اسرائیل و حزب‌الله و همچنین بن‌بستی که فعلا در مذاکرات وین شاهد هستیم، گذاشت.

شرایطی که می‌تواند فضای بین‌المللی را به‌شدت علیه ایران تهییج و اقدام نظامی علیه ایران را در چارچوب «دفاع مشروع» که قاعده‌ای پذیرفته‌شده در حقوق بین‌المللی است، تفسیر کنند. اهمیت موضوع جنگ کشتی‌ها از آن جهت است که اولا با حقوق بین‌المللی دریانوردی پیوند خورده و به‌نوعی با همه کشورهای جهان مرتبط است و دیگر آنکه «لابی» قدرت‌های مطرح جهان در سناریوسازی به‌شدت تأثیرگذار است.

مشغولیت جناب رئیسی به ‌دلیل تنوع مشکلات پیچ‌درپیچ داخلی امری دور از انتظار نیست و قاعدتا او (رئیس‌جمهور) در مواجهه با بحران‌‌های رو به تزاید داخلی اعم از کرونا تا مطالبات مردم، فرصت اندکی برای واردشدن به موضوعات پیرامونی و بین‌المللی دارد. این وظیفه نهادهای دیگر مانند وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی است که سران کشور را از تحولات مخاطره‌آمیزی که می‌تواند تهدیدی برای امنیت کشور باشد، آگاه کنند.

با خروج ترامپ از برجام، علاوه بر پنج عضو دیگر توافق برجام، تقریبا تمامی کشورهای جهان، آمریکا را به‌خاطر نقض توافقی بین‌المللی نکوهش کردند. اقدام خودخواهانه ترامپ، آمریکا را در جهان منزوی کرد. در نقطه مقابل آن، جهان ایران را با وجود همه مشکلات ناشی از تحریم‌ها، به عنوان‌ کشوری که متمدنانه نسبت به تعهدات بین‌المللی خود پایبند است، تمجید کرد.

قصد ورق‌زدن تاریخ چند سال دوره روحانی را ندارم. قبلا نوشته‌ام و بر این باورم که ما می‌توانستیم با پرهیز از برخی اقدامات، مانع خروج آمریکا از برجام شویم یا با انجام برخی کارهای کم‌هزینه و پرفایده هزینه‌های خروج ترامپ از برجام را به‌قدری افزایش دهیم که این محاسبه هزینه-فایده در نگاه کاسبکارانه او مانع ایجاد کند.

کمااینکه پس از روی‌کار‌آمدن بایدن نیز فرصت‌های زیادی را به‌ دلیل مشکلات تصمیم‌گیری در داخل از دست دادیم. سخن روحانی در آخرین روزهای دولت درباره مذاکرات وین و حرف‌های ظریف در نوار معروف، برای همیشه مکتوم و سربسته نخواهد ماند، ولی فعلا در این مختصر بر آن هستم که خطر «شکل‌گیری اجماع جهانی» علیه ایران در صورت استمرار وضعیت کنونی را به رئیس‌جمهور و دستگاه دیپلماسی او گوشزد کنم.

پیشنهاد می‌شود دولت جدید در دیپلماسی خود: اولا از طریق شورای عالی امنیت ملی به همه نهادهای رسمی کشور ابلاغ کند که از موضع‌گیری‌های خودسرانه که نتیجه‌ای جز سردرگمی کشورهای دیگر و سوءاستفاده اسرائیل ندارد، پرهیز کنند. ضروری است موضع رسمی ایران از طریق رئیس‌جمهور یا سخنگوی رسمی دولت و وزیر خارجه اعلام شده و صریحا به دنیا اعلام شود که موضع‌گیری دیگر از جانب هرکس و هر نهادی، ارتباطی با موضع دولت ندارد.

ثانیا، هرگونه تحرک و اقدام نظامی حتی به‌صورت دفاعی تنها از طریق کسب مجوز از شورای عالی امنیت ملی انجام شود. ثالثا ابتکار ازسرگیری مذاکرات وین را ایران با اعلام آمادگی برای مذاکرات مستقیم با آمریکا کلید بزند؛ اقدامی که می‌تواند رژیم صهیونیستی را آچمز کرده و پیام اطمینان‌بخشی را در شرایط روی‌کارآمدن دولت جدید به جهان اعلام کند.

bato-adv
bato-adv
bato-adv