مدیر اتوخسروانی اخیرا شرایط استخدام در مجموعه تحت مدیریت خود را در قالب یک رشته توئیت منتشر کرد که با واکنشهای تند و تیزی مواجه شد.
قانون کار فعلی ایران منتقدان بزرگی دارد از صاحبان کسبوکارهای بزرگ تا برخی از روحانیون حتی؛ قانونی که فشار اصلی خود را بر روی تامین حداقل حقوق و مزایا برای کارگرها قرار داده و رابطهای سخت و صلب را میان کارفرما و کارگر برقرار کرده. رابطهای که عموما از دالانهای دادگاههای شلوغ اداره کار عبور میکنند. اما حالا یک نمایشگاهدار معروف اتومبیل در تهران این قانون را به چالش کشیده. با شرایطی عجیب و حتی نیمه استعماری (!) که البته بعید است بتواند از چنگال قانون کار و بازرسان مبرز آن جان سالم به در برد!
روزنامه هفت صبح در ادامه نوشت: مدیر اتوخسروانی اخیرا شرایط استخدام در مجموعه تحت مدیریت خود را در قالب یک رشته توئیت منتشر کرد که با واکنشهای تند و تیزی مواجه شد. او برای بخش فروش مجموعه نمایشگاههای اتومبیل خود کلا به ۵ نفر نیاز داشت، اما برای استخدام این افراد شروط عجیب و غریبی گذاشته که با اعتراض گروه انبوهی از کاربران مواجه شده. هرچند عدهای معتقدند این غائله در نهایت به سود این مجموعه تمام شده و شاید یک کمپین تبلیغاتی از پیش تعریف شده باشد.
به هرحال بخشهایی که از این آگهی استخدام جنجالی شده از قرار این است که در بند اول هیچ تعهدی به حضور بلندمدت و همکاری در مراکز مشخص نیست. شرط دوم میگوید اتوخسروانی زمان کاری مشخصی ندارد و ممکن است تا ساعت ۱۲ شب و حتی روزهای جمعه هم پرسنل مشغول کار باشند. در بند سوم ذکر کرده ما به شما حقوق نمیدهیم. این جمله را عینا نقل کنیم: «از آوردهای که شما خلق میکنید بیشترش رو برمیداریم و کمترش رو به شما میدهیم.»
در ادامه نوشته شده اگر بعد از حداکثر سه ماه میزان درآمد شما از ۲۵میلیون تومان کمتر باشد به همکاری با شما ادامه نمیدهیم، چون جای شخص دیگری را اشغال کردید. جایی در این شرایط استخدامی خطاب به دانشجویان نوشته شده: «فقط پایاننامهام مانده. هفتهای یک روز کلاس دارم، خانوادهام شهرستانه فعلا پذیرش این عزیزان مقدور نیست.» در پینوشت هم آمده: «به شما هشدار داده میشود با حضور در تیم اتوخسروانی شما قید خانه و خانواده را عملا زدهاید و عمه، خاله، دوستان، فامیل همه شما را بیمعرفت خطاب خواهند کرد.»
انتشار این رشته توئیت بهانهای شد تا بعضی کاربران در مورد شرایط سختگیرانه بعضی کارفرمایان در ایران بحث کنند و گروهی هم شرایط مجموعه اتوخسروانی را با شرایط کار در کارخانه چسب هل مقایسه کنند که ۴ سال پیش جنجالی شده بود. مهدی رستمپور خبرنگار ورزشی خارج نشین هم در اینستاگرامش با کلمات تندی به علی خسروانی تاخته که استوری او با پاسخ مفصل خسروانی مواجه شده. از سوی دیگر بعضی کاربران هم البته از شروط علی خسروانی استقبال کردند.
آنها میگویند کارفرمایانی که از قانون کار تبعیت میکنند فقط حداقل حقوق مورد تایید وزارت کار را پرداخت میکنند و جلوی پیشرفت مالی کارکنان را میگیرند. بعضی هم معتقدند علی خسروانی همین که با صداقت از ابتدا شرایط را توضیح داده به بقیه ارجحیت دارد.
فربد زاوه کارشناس صنعت خودرو در صفحه توئیترش یک نظرسنجی گذاشته که ۷۵ درصد از ۱۶۰۰ شرکتکننده آن اعلام کردند حاضرند با شرایط ساعت کاری شناور و سخت، اما درآمد ۲۵ میلیون تومانی فعالیت کنند و نه قانون کار و ۸ ساعت در روز. این نظرسنجی البته یک ایراد فنی دارد و آن هم اینکه علی خسروانی مشخص نکرده مبلغ ۲۵ میلیون تومان را برای یک ماه ذکر کرده بود یا سه ماه. او فقط صرفا توضیح داده که این مبلغ ۲۵ میلیون تومان با فروش دو یا سه خودرو در شبکه نمایشگاههای اتومبیل او عاید فروشنده میشود.
ضمن اینکه در گزینه دوم بدترین حالت در نظر گرفته شده. شاید اگر حقوق مثلا ۱۰میلیون تومانی با ۸ساعت کار گزینه جایگزین بود نتیجه تغییر میکرد. در نهایت، اما به نظر میرسد بخشی از واکنشهای منفی به علی خسروانی بیشتر مربوط به ادبیات او در بیان شرایط این شغل باشد.
به نظر میرسد او سعی کرده این متن را به زبان طنزآلود مرسوم در توئیتر تنظیم کند، اما ماجرا از کنترل خارج شده. طبعا به دلیل همین حساسیتهاست که در سازمانها یک بخش مجزا برای مدیریت منابعانسانی و روابطعمومی در نظر میگیرند و استراتژیهای اصولی و تخصصی برای این کار وجود دارد.