با وجود اینکه شمال شرقی با جمعیتی نزدیک به ۵۷ میلیون نفر، دومین منطقه پرجمعیت برزیل است و ۲۷ درصد کل جمعیت کشور را در بر گرفته، تا به امروز بازیکنی از باشگاههای محلی در تیم ملی برزیل در جام جهانی نداشته است.
چارلز فابیان، مهاجم جوان تیم باهیا و تیم ملی برزیل تازه شامش را در هتل تیم ملی در شهر سالوادور در شمال شرقی برزیل، خورده بود که ناگهان رئیس باشگاهش با عصبانیت وارد سالن شد. پائولو ماراکایا در حالی که بازوی چارلز را گرفته بود فریاد میزد: «برو چمدانت را ببند، دیگر جایت اینجا نیست.» چارلز به سرعت فهمید چه اتفاقی افتاده است.
به گزارش بی بی سی، ژوئن ۱۹۸۹ و در آستانه مسابقات جام ملتهای آمریکای جنوبی (کوپا آمریکا)، چارلز ۲۱ساله به تازگی به تیم ملی دعوت شده بود. اما او که به عنوان یک تازهوارد پشتیبانی در فدراسیون فوتبال برزیل نداشت، سرانجامش خط خوردن از فهرست تیم ملی بود.
همانطور که بعداً معلوم شد، به ماراکایا، رئیس باشگاه گفته بودند چارلز یکی از سه نفری است که از ترکیب نهایی ۲۰ نفره حذف خواهد شد و او از اینکه بازیکنش کنار گذاشته شده به شدت عصبانی بود.
این ماجرا عواقب غمانگیزی در پی داشت و آنچه رخ داد، بهعنوان یکی از تلخترین لحظات تاریخ ورزش برزیل در خاطره مردم باقی مانده است.
در حقیقت، خط خوردن چارلز، خیانت دیگری بود به مردم محرومی که همیشه احساس میکردند در حاشیه قرار گرفتهاند و متأسفانه هنوز هم چنین احساسی دارند.
اولین بازی برزیل یک روز بعد و در همان شهر شمال شرقی یعنی سالوادور بود.
اما برخلاف معمول، تنها سیزده هزار تماشاگر برای تماشای پیروزی ۳-۱ برزیل مقابل ونزوئلا، یعنی کمتر از نصف ظرفیت، به استادیوم رفتند.
چارلز نماد این شهر شناخته میشد و پس از مدتها، بهعنوان نمایندهای از تیمهای این منطقه به تیم ملی دعوت شده بود.
اما با خط خوردن او، مردم شهر که بسیار سرخورده شده بودند، پیام روشنی به مسئولین فدراسیون فوتبال برزیل ارسال کردند.
آنها پرچم برزیل را سوزاندند، سرود ملی را هو کردند و با پرتاب شعلههای آتش، خشم خود را از روی سکوها به سمت کادر فنی روانه و آنها را مجبور به فرار از نیمکت کردند.
چارلز میگوید: «آن روز احساس دوگانهای داشتم. از یک طرف خوشحال از حمایت مردم از خودم بودم و از طرف دیگر به خاطر حوادث رخ داده ناراحت بودم. قطعاً هیچکس نمیخواهد سوزاندن پرچم کشورش را ببیند. اعتراض آنها به حق بود، اما به نظرم میتوانست به گونه دیگری ابراز شود.»
البته واضح است که این واکنشها فقط بخاطر فوتبال نبود و چارلز بهانه باز شدن زخمی کهنه و قدیمی بر پیکره مردم این بخش از کشور بود، تبعیض و تقسیم برزیل بین دو ناحیه پرجمعیت، ثروتمندان جنوب شرقی و فقرای شمال شرقی.
در این بخش از برزیل، میلیونها نفر کمتر از بیست پوند در ماه درآمد دارند. آنها از نظر شاخصهای اجتماعی و اقتصادی بسیار عقب افتادهاند و بسیاری از گرسنگی رنج میبرند. جایی که نرخ بیکاری در این اواخر و در طول همهگیری کووید -۱۹ به بیش از پنجاه درصد افزایش یافته است.
محرومیتی که بسیاری را مجبور به مهاجرت از نواحی شمال شرقی به سمت شهرهای متمول جنوب شرقی مانند سائوپائولو یا ریودوژانیرو کرده است. البته آنها وقتی به این شهرها میرسند، تازه متوجه میشوند زندگی چندان آسان در پیش ندارند و باید با موانع جدیدی، چون تعصب قومی و نژادی مواجه شوند.
ریوالدو، اسطوره باشگاه بارسلونا، تقریباً در تمام دوران حرفهای خود از اینکه رسانهها با او مانند سایر ستارههای برزیل مثل روماریو و رونالدو برخورد نمیکردند، شکایت داشت و به گفته او، این بیتوجهی تنها یک دلیل داشت: او اهل شمال شرقی بود.
هنگامی که ریوالدو در سال ۲۰۱۵ به طور رسمی بازنشسته شد، همه بر این باور بودند که استعداد او هرگز آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفت.
در ریودوژانیرو، نسبت به مردم شمال شرقی برزیل باورهای غلطی وجود دارد و صرف نظر از اینکه واقعاً اهل کجا هستند، به طور کلی تحت عنوان «پارایباس» (به معنی شخصی از ایالت پارایبا) نامیده میشوند. در سائوپائولو نیز تا حدودی شرایط یکسان است و اهالی شمال شرقی را در کل «بایانوس» (اهل ایالت باهیا) مینامند.
واکنش ادموندو، ملیپوش سابق و اهل ایالت ریو، به اخراجش از مسابقه در سال ۱۹۹۷ در برزیل بسیار مشهور است.
او گفت: «ما آمدهایم تا در» پارایبا «بازی کنیم (در صورتی که بازی در ایالت شمال شرقی دیگری به نام ریو گرانده دو نورته انجام میشد) و شما یک فرد اهل» پارایبا «را داور بازی گذاشتهاید (اما داور بازی اهل ایالت دیگری در شمال شرقی به نام سئارا بود). انتظار دیگری نمیشد داشت.»
نمونههایی از این دست در میان عالیترین مقامهای کشور نیز دیده میشود. در سال ۲۰۱۹، ژائیر بولسونارو، رئیس جمهور راستگرای برزیل که متولد ایالت سائوپائولو است، در صدایی ضبط شده و لو رفته از او، فرمانداران ایالتهای شمال شرقی را به عنوان «فرمانداران پارایبا» صدا کرده بود.
در جنوب، مردم شمال شرقی را از نظر اجتماعی یا فکری پایینتر میبینند و لهجههای محلی آنها را مسخره میکنند.
هالک، ستاره سابق پورتو و زنیت سن پترزبورگ که اکنون با اتلتیکو مینیرو به فوتبال برزیل بازگشته است، اهل ایالت پارایبا است.
او در یکی از کنفرانسهای خبری تیم ملی پیش از جام جهانی ۲۰۱۴ در واکنش به سوال خبرنگاری این مسأله را مطرح کرد.
خبرنگاری با اشاره به مردم شمال شرقی از این مهاجم ۳۵ساله پرسید که آیا «این لهجه آنها است که آنها را بامزه و خندهدار میکند؟». او که آنچه میشنید را باور نمیکرد در پاسخ گفت: «متأسفانه، در هر کار و حرفهای، این تبعیض و تعصب نژادی همچنان وجود دارد.»
«اما مردم شمال شرقی جنگنده و برنده هستند و میتوانند بر همه اینها غلبه کنند. من افتخار میکنم که اهل شمال شرقی هستم و پرچم این منطقه و مردمش را بر دوش دارم. از آنها در هر نقطه از جهان که باشم دفاع میکنم و از همه عشق و حمایتی که همیشه دریافت کردهام بسیار سپاسگزارم.»
با وجود اینکه شمال شرقی با جمعیتی نزدیک به ۵۷ میلیون نفر، دومین منطقه پرجمعیت برزیل است و ۲۷ درصد کل جمعیت کشور را در بر گرفته، تا به امروز بازیکنی از باشگاههای محلی در تیم ملی برزیل در جام جهانی نداشته است.
طی پانزده سال گذشته، تنها دو بازیکن از باشگاههای شمال شرقی به تیم ملی دعوت شدهاند، دیگو سوزا مهاجم اسپورت رسیفه در سال ۲۰۱۷ و داگلاس سانتوس مدافع چپ ناتیکو در سال ۲۰۱۳.
یکی از مشکلات این است که بازیکنان با استعداد معمولاً مدت زیادی در باشگاههای شمال شرقی نمیمانند و اغلب با اولین پیشنهاد مناسب، گاهی اوقات حتی بدون انجام یک بازی در رده بزرگسالان، راهی باشگاههای جنوبی میشوند. ریوالدو، ببتو، جونینیو پرنامبوکانو، دیدا و روبرتو فرمینو، همگی چنین مسیری را طی کردهاند.
با بودجههایی بسیار کمتر، رقابت تیمهای شمال شرقی با قدرتهایی، چون فلامنگو، پالمیراس و گرمیو تقریباً غیرممکن است؛ بنابراین آنها بهترین بازیکنان خود را از دست میدهند.
یکی از راههای باشگاههای شمال شرقی برای مقابله با این مسأله، فروش مستقیم استعدادهای جوان خود به اروپا است. اما با وجود بهبود اوضاع در سالهای اخیر، انتقال مستقیم به اروپا به ندرت اتفاق میافتد.
بیشتر بازیکنان هنوز هم ابتدا به جنوب شرقی و سپس از آنجا راهی لیگهای دیگر میشوند. فرانک هنودا، نماینده فرانسوی-الجزایری معتقد است که این امر بیدلیل نیست.
هنودا تقریباً دو دهه به عنوان فرستاده شاختار دونتسک در برزیل کار کرده و بازیکنانی، چون فرناندینیو، ویلیان، فرد، داگلاس کاستا و بسیاری دیگر را تحت نظر داشته است. از سیزده فوتبالیست برزیلی که او برای تیم اوکراینی به خدمت گرفته است، هیچ یک از تیمهای شمال شرقی نیستند.
هنودا میگوید: «اگر باشگاهی به من مراجعه کند و بگوید بازیکنی از شمال شرقی و بازیکن دیگری از جنوب را زیر نظر دارم، به آنها توصیه میکنم که حتماً با دومی امضا کنند. زیرا ممکن است گرانتر باشد، اما ریسک کمتری دارد.»
«برزیل کشور پهناوری است. اما به محض نقل مکان به آنجا در سال ۲۰۰۰، از همان ابتدا متوجه تفاوت بین ایالتها شدم و ریوگرانده دو سول، پارانا، سائوپائولو و میناس گرایس برایم از هر نظر برجستهتر بودند. زیرا آنها فوتبالیستهای بیشتری که قادر به پیشرفت در اروپا باشند تولید میکنند.»
«بر خلاف بازیکنان شمال شرقی، بازیکنان این مناطق از نظر جسمی قویتر هستند و با گرسنگی بزرگ نمیشوند. آنها صبحانههای کاملی در جنوب میخورند.»
«برای مثال من بازی یکی از بازیکنان آتلتیکو گویانانس را خیلی دوست دارم، اما او قد کوتاه و استخوانهای کوچکی دارد. بیشتر آنها به دلیل کمبود کلسیم در دوران کودکی به درستی رشد نکردهاند و مستعد صدمات بیشتری هستند.»
«به هنگام تنظیم قرارداد، باید به تمام این جزئیات، حتی به نوع کفشهای که بازیکنان میپوشند، توجه کنید. اگر اهل شمال شرق است، احتمالاً در تمام زندگی خود، حتی در زمینهای خیس و سخت، کفشهایی با میخ لاستیکی پوشیده است؛ بنابراین وقتی که او به اروپا میرود، به مدت زمان بیشتری نیاز دارد تا به کفشهای با میخ فلزی عادت کند و هر تیمی هم حاضر نیست پس از پرداخت ۱۰ میلیون یورو منتظر او بماند. »
هنوز هم کمتر پیش میآید که اتفاقی خارج از محدوده سائوپائولو-ریودوژانیرو-بلو هوریزونته-پورتو آلگره رخ دهد و در سراسر کشور برزیل تحت پوشش قرار بگیرد.
در این دوره که باشگاهها به سرمایهگذاری تجاری و درآمد تلویزیونی متکی هستند، تیمهای شمال شرقی از آنها بیبهره هستند و کمتر میتوانند به بالاترین سطح رسیده و پیشرفت کنند.
برای آنها، رسیدن به جمع ده تیم بالای جدول همچنان هدف اصلی است. در دهه گذشته آنها تنها سه بار به این هدف رسیدهاند. اما اوضاع کمی در حال تغییر و بهبود است.
برای مثال، درآمد تیم فورتالزا بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ ده برابر افزایش یافته است. آنها در حال حاضر در رده چهارم لیگ هستند و برای اولین بار در ۱۰۲ سال گذشته به مرحله نیمهنهایی جام حذفی برزیل رسیدهاند.
در همین حال، تیم سیرا توانسته کمترین میزان بدهی را در میان تیمهای حاضر در لیگ برزیل به نام خود ثبت کند. در این رابطه، تیم باهیا نیز وضعیت خود را به طرز چشمگیری بهبود داده است.
آنها در سال ۲۰۰۶ به پایینترین رتبه تاریخ خود رسیده و به دسته سوم سقوط کردند. خشم طرفداران به حدی بود که پنجاه هزار نفر در اعتراض به هیئت مدیره به خیابانهای سالوادور هجوم آوردند. اما آنها به تدریج بهتر شدند و سرانجام در سال ۲۰۱۳ به دارندگان بلیت فصلی این فرصت داده شد تا به رئیس باشگاه رای دهند، امری که در فوتبال برزیل بسیار نادر است.
تیمی که روزی جامهای قهرمانیاش در سالهای ۱۹۵۹ و ۱۹۸۸ در کیسههای زباله پیدا شدند، در حال حاضر یک باشگاه نمونه است. آنها بخشی از بدهیهای فلجکننده خود را پرداخت کرده و سیاست شفافیت جدیدی را اتخاذ کردهاند.
ویتور فراز، نایب رئیس باهیا میگوید: «شک ندارم که سیستم بسیار قوی وجود داشت که تا دهه ۱۹۹۰ بازیکنان شمال شرقی را از بین ببرد.»
«وقتی تیمی دارید که لیگ برزیل را برده است، همانطور که ما در سال ۱۹۸۸قهرمان شدیم و میبینید که بازیکنانتان فرصت چندانی نمییابند، به این نتیجه میرسید که اگر آنها در تیم دیگری بازی میکردند، فرصتهای بیشتری نصیبشان میشد. آنچه در سال ۱۹۸۹ برای چارلز اتفاق افتاد، مثال خوبی برای اثبات این مسأله است.»
«ما اکنون دموکراتیکترین تیم کشور هستیم و توجه رسانههای ملی را به خود جلب کردهایم. اما میدانیم که اگر باشگاهی از جنوب همین کار ما را انجام میداد، تاثیر آن بسیار بیشتر بود.»
«به عقیده من، دلیل این مسأله، تعصباتی است که هنوز در شهرهای جنوبی وجود دارند. اما مطمئنم که ما در موقعیت بسیار بهتری نسبت به ده پانزده سال گذشته خواهیم بود و از این به بعد تنها آنچه در زمین اتفاق میافتد، در تغییر واقعیت نقش خواهد داشت.»