وزیر خارجه، اما در نشست خبریاش در تهران در پاسخ به سؤالات برجامی، از باقری ناآمادهتر نشان داد. همزمان با سفر باقری به بروکسل، این ادعا مطرح شد که تروئیکای اروپایی به او پیشنهاد دادهاند در بروکسل به دیدار او با مورا بپیوندند و با نشستی پنججانبه روند گفتگوها را تسریع کنند، اما او نپذیرفته است. ایران ساعاتی بعد این ادعا را رد کرد.
چهارشنبهشب گذشته، علی باقریکنی، معاون سیاسی وزیر خارجه بعد از دیدار با انریکه مورا، نماینده اتحادیه اروپا در گفتگوهای احیای برجام از نزدیکی بازگشت ایران به گفتگوهای احیای برجام خبر داد و حسین امیرعبداللهیان، در نشستی خبری در تهران به توضیح رویکرد ایران پرداخت.
به گزارش شرق، در میان صحبتهای این دو مقام مسئول، چند موضعگیری غریب به چشم میخورد که تأثیر منفی مشخصی بر موضع ایران در گفتگوها و در چشمانداز توافق هستهای خواهند داشت، تا حدی که به نظر میرسد، این دو دیپلمات ایرانی که اکنون پرونده برجام را روی میز دارند، نهتنها روند چند هفته اخیر که روند سالهای گذشته گفتگوها درباره برنامه هستهای ایران را نیز به دقت پیگیری نکردهاند.
شاید خطرناکترین موضعگیری در این میان در صحبتهای معاون امیرعبداللهیان به چشم میخورد. باقری در پاسخ به پرسشی در مورد خبر اخیر یکی از رسانههای غربی درباره ازسرگیری مذاکرات با گروه ۱+۵ با «شیطنتآمیز» خواندن این خبر افزود: «ما با ۱+۴ گفتگو داریم و در واقع هنوز زمینه لازم برای اینکه آمریکاییها بتوانند به برجام برگردند فراهم نشده است».
او البته در پاسخ به سؤال بعدی کموبیش تلاش کرده این جمله را توضیح دهد: «هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام اتحادیه اروپاست و در این جایگاه هم در دورههای قبل چنین گفتگوهایی را داشتیم و الان در ادامه همان گفتگوها ایشان [انریکه مورا]بهعنوان هماهنگکننده کشورهای ۱+۴ و ایران نقشآفرینی میکند و این گفتگوها بر آن اساس شکل گرفته است».
این توضیح، اما از بار اثرگذاری منفی جملهای نمیکاهد که جانشین سیدعباس عراقچی در جایگاه احتمالی مذاکرهکننده ارشد ایران در گفتگوهای احیای برجام بر زبان آورده است. مشکلات فعلی توافق هستهای به خروج دولت پیشین ایالات متحده از توافق برمیگردد. موضع مقامات دیپلماتیک ایران در دولت پیشین همواره این بوده است که آمریکا باید و میتواند با برگشت به برجام مشکل را حل کند.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران حتی زمانی در پاسخ به مطرحشدن ایده گفتوگوی ایران و آمریکا درباره برجام به صراحت گفته بود میز گفتگو درباره برجام در جلسات کمیسیون مشترک مهیاست و آمریکا اگر صحبتی در این باره دارد هر آینه میتواند با بازگشت به توافق و تعهداتش در آن، پای این میز برگردد و هر صحبتی دارد مطرح کند. جمله باقری، اما برخلاف مواضع تیم پیشین، توپ را عملا به زمین ایران میاندازد. بازیگران برجام به ایران فشار میآورند که به مذاکرات احیای برجام برگردد. ایالات متحده نیز با تغییر دولت در موضع تمایل به ازسرگیری گفتگو قرار گرفته است. اکنون در صحنه عمومی، برای عبور از این نقطه سکون، دیگران منتظر ایران هستند. در چنین شرایطی، صحبت باقری از طرفی بار مسئولیت را از دوش آمریکا برمیدارد و از طرفی ایران را عامل ممانعت از بازگشت معرفی میکند.
وزیر خارجه، اما در نشست خبریاش در تهران در پاسخ به سؤالات برجامی، از باقری ناآمادهتر نشان داد. همزمان با سفر باقری به بروکسل، این ادعا مطرح شد که تروئیکای اروپایی به او پیشنهاد دادهاند در بروکسل به دیدار او با مورا بپیوندند و با نشستی پنججانبه روند گفتگوها را تسریع کنند، اما او نپذیرفته است. ایران ساعاتی بعد این ادعا را رد کرد.
اما امیرعبداللهیان، کمی بعدتر، عملا این خبر را تأیید کرد: «سه کشور اروپایی روش ناپسندی از نظر ما دارند؛ اینکه به جای اینکه در ظرفیت ملی خودشان بخواهند با ما دیدار کنند درخواست دیدار مشترک دارند. البته بخش ناپسندیدهتر این است که یک بیانیه مشترک میدهند و یکطرفه حرفهای خود را میگویند. ما چه در تهران چه بروکسل از هرگونه گفتوگوی دوجانبه با این کشورها استقبال میکنیم، اما گفتگو با سه کشور در چارچوب ۱+۴ و در کنار نمایندگان روسیه و چین مورد نظر است و این فرمتی معقول است». این صحبتها در عمل تکذیب تکذیبیهای بود که تنها ساعاتی پیش ایران منتشر کرده بود، اما در محتوایشان نیز مشکلاتی آشکار میشود.
امیرعبداللهیان در این اظهارنظر در رد پیشنهاد تروئیکا، در شرایطی که مدتهاست گفتگوها درباره برنامه هستهای ایران چندجانبه بوده، ایران را مایل به گفتگوهای دوجانبه میخواند. این موضع، به معنای بازگشت به روزهای ابتدایی شکلگیری مسئله هستهای در زمان دولت سیدمحمد خاتمی است، زمانی که همه چیز در خانه اول بود و چارچوب و فهم مشترکی برای تعامل وجود نداشت. در واقع در همان زمان دولت خاتمی نیز ایران در نمونههایی مثل نشست سعدآباد با تروئیکای اروپا پای میز گفتگو نشست، اما حالا وزیر خارجه ایران در موضوعی که هیچ کشوری در مقابل ایران به تنهایی در آن طرف تصمیمگیری نیست، خواستار گفتوگوی دوجانبه با هدف نامعلوم است.
تأکید امیرعبداللهیان بر حضور روسیه و چین در زمان طرفشدن ایران با بازیگران اروپایی برجام نیز پیام مطلوبی ارسال نمیکند. این موضعگیری، عملا این معنا را دارد که ایران برای اینکه با طرفهای اروپایی پای صحبت بنشیند، نیاز به همراهی و حمایت دو بازیگر شرقی را احساس میکند و حاضر نیست بدون حضور آنها به تبیین مواضع خود برای طرفهای اروپایی بنشیند. چنین صحبتی، در شرایطی که وزیر خارجه اخیرا با روسها گفتگو داشته و معاون او نیز بلافاصله پس از بروکسل راهی مسکو شده است، سرمایهگذاری ایران روی شرق برای تقابل را آشکار میکند. روسیه و چین پیشتر در دوران تحریمها و قطعنامههای بینالمللی نشان دادهاند که مشکل چندانی با صفآرایی در مقابل ایران و همراهی با طرف غربی ندارند.
علاوهبراین، برخلاف مواضع نسبتا محتاطانه چین، مقامات روس مدتی است ایران را طرف خطاب قرار دادهاند و از تهران میخواهند دست از تعلل بردارد و به گفتگوها برگردد. این در حالی است که رئیسجمهور آمریکا همین روزها و در حاشیه گفتگوهای گروه ۲۰ برای گفتگو درباره برجام با اروپاییها دور یک میز خواهد نشست. جو بایدن بهعنوان رئیس دولتی که نقشی در خروج آمریکا از برجام نداشته است و بهعنوان چهره آشنایی که برخلاف دونالد ترامپ، متهم ایجاد این بحران نیست، احیای اتحاد ایالات متحده با طرفهای اروپایی را در دستور کار دارد.
وزیر خارجه ایران در پاسخ به سؤال دیگری مربوط به سفر دوباره مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی هستهای به تهران و دیدارش با مقامات ایرانی نیز گفت: «ما قصد نداریم رفتوآمدهای ایشان را هیجانی کنیم و به مسائلی که بین ایران و آژانس است گره بزنیم. ما توافقاتی داریم که بین دو طرف شکل میگیرد و تاریخهای سفر مقامات ایران و آژانس در چارچوب خودش نهایی میشود. اما اصل سفر قطعی است، اما بیان تاریخ آن فکر نمیکنم چندان ضرورت داشته باشد». آژانس در فاصلهای نزدیک نشست شورای حکام را پیشرو دارد، نشستی که در چند جلسه اخیر خود به مرز صدور قطعنامه و محکومکردن ایران بسیار نزدیک شده است. در چنین شرایطی، اهمیت رسیدن به فهم مشترک با مدیر کل آژانس پیش از چنین جلسهای آشکار است. آن هم دیدار با مدیر کلی که اخیرا به صراحت گفته بود هنوز نتوانسته است ارتباط مستقیمی را که وی با دولت قبلی داشته از زمان رویکارآمدن رئیسی برقرار کند و چند بار نسبت به دیدار و گفتگو با مقامات ایرانی ابراز تمایل کرده است.
اما تعبیر «گاف» به این قبیل اظهارات در واقع تعبیر خوشبینانهای است. رویکرد وزارت خارجه سؤالی بزرگتر را مطرح میکند. آیا دولت رئیسی اساسا احیای برجام و رفع تحریمها را در برنامه دارد؟ یا چنانکه چهرههای جریان اصولگرا در دوران حسن روحانی بارها تأکید میکردند، واقعا این تصور در دولت برآمده از این جریان وجود دارد که ایران برای پیشبرد اهداف بینالمللیاش نیاز واقعی به حل مسئله هستهای و برجام ندارد؟ موضوع این نیست که این تصور لزوما صحیح است. مسئله این است که کسی نه در ایران و نه در میان دیگر بازیگران برجام هنوز از نگاه دولت رئیسی در این زمینه باخبر نیست و این خود، به اندازه کافی موضع ایران را در گفتگوهای مربوط به برجام، در وین بروکسل یا هر جای دیگر، تضعیف میکند.