«مولفههای زیادی موجب شدند تا زمینه برای تنش زدایی میان ایران و عربستان فراهم شود. با این حال، خروج "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق آمریکا از قدرت را بایستی مهمترین عامل در این مسیر ارزیابی کرد».
فرارو- پایگاه خبری "اینترسِپت" در گزارشی، ضمن پرداختن به مساله آغاز شدنِ روند تنش زدایی میان ایران و عربستان، به طور خاص به این موضوع اشاره کرده که حتی تصورِ وضعیت کنونی، در شرایطی که "دونالد ترامپ" رئیس جمهوری آمریکا بود، ممکن نبود.
این پایگاه خبری در گزارش خود تاکید دارد که رویکرد ترامپ در ارائه یک چک سفید امضا به متحدان منطقهای آمریکا در خاورمیانه (کشورهایی نظیر عربستان سعودی، ترکیه و اسرائیل)، عملا موجب شده بود تا آن ها، تنش زایی و ایجاد بحران را به هرگونه تعامل و دیپلماسی ترجیح دهند. این در حالی است که با خروج ترامپ از قدرت و کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه، این رویه تا حد زیادی معکوس شده و شاهد تشدید روند تعامل و مذاکره میان کشورهایی نظیر ایران و عربستان، و یا ترکیه و امارات متحده عربی هستیم.
پایگاه خبری اینترسِپت در گزارش خود مینویسد: «علی رغم شعارهای ترامپ مبنی بر اینکه آمریکا برای او در تمامی مسائل از اولویت برخوردار است (America First)، به طور خاص سیاست خارجی او در خاورمیانه تا حد زیادی منفعت رژیمهایی نظیر عربستان سعودی، ترکیه، و اسرائیل را اساس کار خود قرار داده بود. این دسته از نظامهای سیاسیِ خاورمیانه ای، مایل به استفاده از پیوندهای قوی و مستحکم خود با نخبگان سیاسی در واشنگتن بوده و هستند تا از این طریق هر آنچه که میخواهند را به دست آورند. البته که در دوره ترامپ آنها به این خواسته خود رسیدند. آنها چکِ سفید امضایی را از دولت ترامپ دریافت کردند تا دست به هرگونه اقدام تهاجمی در عرصه سیاست خارجی خود بزنند.
به گزارش فرارو، این رویکردِ ترامپ تا حد زیادی موجب شد تا: اسرائیل روند استعمار کرانه باختری و بیت المقدس را تسریع کند، جنگی خونین میان آذربایجان و ارمنستان با حمایت ترکیه در گیرد، و کارزار نظامی عربستان در یمن که تا حد زیادی موجب کشته شدنِ هزاران غیرنظامی یمنی شده نیز تسهیل شود. در واقع، رژیمهایی که با ترامپ و دولت وی روابط نزدیکی داشتند، عملا به هرآنچه میخواستند از قِبل این روابط دست یافتند.
اکنون که ترامپ از قدرت خارج شده و ایالات متحده آمریکا نیز در حال خروج از منطقه خاورمیانه است، اندک نشانههایی در حال مشاهده شدن هستند و امید میرود که شاید شرایط در منطقه بهتر شود. در این میان، مهمترین نشانه، آغاز شدن روند تنش زدایی میان ایران و عربستان است که به زعم بسیاری از ناظران و تحلیلگران، خود عامل و ریشه بسیاری از چالشها و بحرانهای دیگر در منطقه خارمیانه است.
ایران و عربستان از سال گذشته تاکنون، مذاکرات سازندهای را با یکدیگر داشته اند و تاکنون چندین دور در بغداد پایتخت عراق با یکدیگر گفتگو کرده اند. از این رو، در شرایط کنونی، گزارشهای مختلفی دال بر اینکه تهران و ریاض به توافقاتی جهت برقراری مجدد روابط کنسولی و یا ارائه ابتکارهایی با هدف پایان دادن به جنگ یمن نزدیک شده اند، منتشر شده است. البته که در این میان یک نشانه امیدبخش دیگر نیز وجود دارد و آن این است که مقامهای ارشد دو طرف، به روشنی و در مقابل رسانههای مختلف، از پیشرفت در روند رایزنیهای خود سخن میگویند.
در این چهارچوب اندکی پس از برگزاری دور اول مذاکرات ایران و عربستان در عراق، "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان در گفتگو با تلویزیون دولتی سعودی، به نحو شگفت انگیزی لحنی آشتی جویانه را در قبال ایران اتخاذ کرد. وی گفت: "ایران کشور همسایه ماست و ما خواستار وضعیت خوب برای ایران و همچنین روابط ویژه با این کشور هستیم. ما نمیخواهیم ایران در وضعیت سختی باشد. ما میخواهیم ایران رشد کند... و منطقه و جهان به سمت رشد و شکوفایی حرکت کنند".
مقامهای ایرانی اخیرا نیز رویکرد مثبتی را نسبت به عربستان اتخاذ کرده اند. در این رابطه "حسین امیرعبداللهیان" وزیر خارجه ایران در موضع گیری میگوید: "گفتگوها میان ایران و عربستان در مسیر درست خود است. با این حال همچنان نیاز به گفتگوهای بیشتر است. دو طرف توافقات خود را در زمانی مناسب اعلام خواهند کرد. ما از ادامه گفتگوها و همچنین نتایج آنها که برای هر دو طرف و منطقه مفید هستند، استقبال میکنیم". اعلام مواضعی نظیر آنچه از مقامهای ایرانی و عربستانی به آنها اشاره شد، اساسا در دوره ترامپ معنی نداشت. در آن دوران حتی اینطور بر میآمد که تهران و ریاض عملا در آستانه یک جنگِ تمام عیار هستند.
دولت ترامپ دوستی عمیقی با عربستان سعودی و بن سلمان داشت. در عین حال، شدیدا با ایران دشمن بود. عربستان در دوره ترامپ، روابط نزدیکی با وی و خانواده اش داشت. در این راستا، ریاض با خریدهای تسلیحاتیِ گسترده از آمریکا و همچنین کمک به دولت ترامپ در بحث انرژی، تا حد زیادی به وی کمک میکرد تا از این امتیازات در عرصه سیاست داخلی آمریکا استفاده کند.
با این حال، ترامپ و رویکرد وی در قبال ایران کاملا متفاوت بود. ترامپ به جای اینکه روند دیپلماتیکی که توسط سلفِ وی "باراک اوباما" دنبال شده بود را طی کند، جهت خشنودی عربستان و رژیمهای عربی حاشیه خلیج فارس و مخصوصا اسرائیل، راه تقابل با ایران را در پیش گرفت. او نه تنها آمریکا را از توافق برجام خارج کرد، بلکه تحریمهای گسترده و عمیقی را نیز علیه ایران برقرار کرد.
ترامپ بر خلاف ادعاهای خود که میگفت رئیس جمهوری ضدجنگ است، عملا در ژانویه سال ۲۰۲۰ میلادی، با ترور ژنرال "قاسم سلیمانی" فرمانده سپاه قدس ایران در نزدیکی فرودگاه بغداد و در حالی که وی حامل یک پیام سیاسی برای نخست وزیر عراق بود، واشنگتن را به آستانه جنگی تمام عیار با ایران برد.
روند کنونیِ تنش زدایی میان ایران و عربستان نشان میدهد که تا چه اندازه ترامپ این فرآیند را به عقب انداخته بود. بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باروند که چک سفید امضایی که ترامپ به برخی رژیمهای منطقه داده بود، عملا این دسته از رژیمها را در استفاده از ابزار تعامل و دیپلماسی، بی میل کرده بود. در شرایط کنونی، جدای از گفتگوهای ایران و عربستان، شاهد گفتگوها میان امارات و ترکیه نیز در امر تنش زدایی منطقهای هستیم.
در این چهارچوب، در شرایط کنونی، کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه، به زعم بسیاری موجب شده کشورهای منطقه راه تعامل و گفتگو با یکدیکر را در پیش گیرند و به نوعی برای دیپلماسی در مقایسه با قوه قهریه، نوعی ارجحیت را قائل شوند. بدون تردید اینکه بگوییم خروج آمریکا از منطقه خارومیانه، بسیاری از مشکلات را حل خواهد کرد، واقع بینانه نیست با این حال این مساله موجب خواهد شد تا استفاده از تعامل و دیپلماسی در میان کشورهای منطقه، بیشتر از قبل شود. در واقع، حمایتهای نادرست آمریکا (ترامپ) از برخی رژیمهای منطقه، آنها را وانخواهد داشت تابلافاصله پس از هر تنشی، به رویههای تهاجمی و حمایتهای بی حد و حصر آمریکا از خود چشم داشته باشند».