bato-adv
bato-adv

نقد فیلم شوالیۀ سبز (The Green Knight)؛ سفر پرماجرای یک شوالیه

نقد فیلم شوالیۀ سبز (The Green Knight)؛ سفر پرماجرای یک شوالیه

شوالیه‌ای که غرق در زندگی عیاشانه است، در اثر یک اتفاق وارد سفری ماجراجویانه می‌شود که او را با معنای مرگ آشنا می‌کند.

تاریخ انتشار: ۲۱:۰۶ - ۲۵ آذر ۱۴۰۰
فرارو- آرزوی مرگ پر افتخار مهم‌ترین مضمون فیلمی است که دیوید لاوری بر اساس افسانه‌ای شگفت‌انگیز و قدیمی نوشته و کارگردانی کرده است؛ فیلمی رازآمیز و پراحساس و زیبا که برگرفته از منظومۀ شوالیه‌ای «سِر گاواین و شوالیۀ سبز» است. این منظومه در قرن چهاردهم و توسط شاعری ناشناس سروده شده. هویت سرایندۀ آن تا به امروز مثل یک معما باقی مانده و اتفاقا در خود فیلم هم اشاره‌ای ظریف به این مسئله می‌شود.

به گزارش فرارو، مسیر داستان هم ساده است و هم پیچیده. یک نجیب‌زادۀ دربار شاه آرتور در روز کریسمس توسط فردی غریبه به مبارزه طلبیده می‌شود. اما در این مبارزه هیچ نشانی از دلیری و قدرت و شجاعت و مهارت در مبارزه نیست. غریبه خیلی راحت شکست می‌خورد.
 
دِو پاتل نقش سر گاواین را ایفا می‌کند که در این فیلم مردی عیاش و ولخرج است که در ابتدای فیلم در مکانی بدنام در کنار معشوقه‌اش اِسل (آلیسیا ویکاندر) از خواب بیدار می‌شود. روز کریسمس است و گاواین باید به دربار برود و در کنار شاه آرتور (شان هریس) و همسرش گوئینی‌ویر (کیت دیکی) بر سر میز بنشیند. شاه از یکی از حاضران می‌خواهد که برای سرگرم کردن جمع داستانی تعریف کند. بلافاصله بعد از این درخواست ناگهان غریبه‌ای غول‌پیکر از در وارد می‌شود. او لباس شوالیه‌ها را به تن دارد و رنگ لباسش سر تا پا سبز است. غریبه از شاه درخواست می‌کند که اجازه دهد او با یکی از شوالیه‌ها در یک جور «بازی کریسمس» مبارزه کند.
 
در جریان مبارزه، شوالیۀ سبز گردنش را در برابر شمشیر سر گاواین قرار می‌دهد و به او می‌گوید که می‌تواند یک ضربۀ آزادانه بزند. اما در عوض باید یک سال بعد به کلیسای سبز برود و اجازه بدهد که شوالیه سبز هم آزادانه به او یک ضربه بزند. سر گاواین که از این پیشنهاد عجیب گیج شده و در عین حال باید در مقابل شاه افتخار پیروزی را به دست بیاورد، با شمشیر ضربه‌ای به گردن حریف می‌زند و سر او را از بدن جدا می‌کند. اما شوالیۀ سبز خیلی راحت سرش را از زمین برمی‌دارد و به راه خودش می‌رود. حالا گاواین باید با سرنوشت خودش رو به رو شود. آیا او هم می‌تواند با یک جور معجزه از مرگ جان سالم به در ببرد؟ آیا تن دادن او به مرگ منجر به نوعی تولد دوباره رازآمیز می‌شود؟ یا اینکه فقط قرار است با خواری و خفت به مجازات برسد؟
 
پس حالا گاواین مجبور است که عازم سفری پر ماجرا به سمت کلیسای سبز شود. فیلمبرداری اندرو دروز پالرمو از منظره‌های خیره‌کننده و موسیقی مسحور کنندۀ دانیل هارت در اینجا ترکیبی فوق‌العاده را ایجاد کرده‌اند. گاواین در این سفر که بی‌شباهت به سفر‌های معنوی آثار برگمن نیست، باید با بیگانگانی رو به رو شود که همگی نیاتی شرورانه دارند. مثلا با یک دوره‌گرد خبیث رو به رو می‌شود که به دروغ به گاواین می‌گوید که او همین حالا هم در کلیسای سبز است؛ یا با یک ارباب و همسرش ملاقات می‌کند که می‌خواهند او را در دام عیاشی و هوسرانی بیندازند.

همسر ارباب حرف‌های تاثیرگذاری دربارۀ معنی رنگ سبز می‌زند: رنگ طبیعت، رنگ رشد غیر اخلاقی و ظالمانه، رنگ علفی که بیش از اندازه رشد می‌کند و روی قبر را می‌پوشاند. این توصیف در واقع طعنه‌ای به زندگی شوالیه‌ها و مسیری است که آن‌ها برای افتخار طی میکنند. یکی از سکانس‌های جالب توجه فیلم هم جایی است که دوره‌گرد و همدستانش سر گاواین را می‌دزدند و دست و پایش را می‌بندند و رهایش می‌کنند که بمیرد و بدنش بگندد تا دوباره زنده شود.

گاواین آزموده می‌شود. ما هم همینطور. درخشش بصری این فیلم با حال و هوایی وهم‌انگیز و شکوهی اخلاقی ترکیب شده است و تماشای آن را به تجربه‌ای فوق‌العاده تبدیل کرده است.
 

  • نویسنده و کارگردان: دیوید لاوری (David Lowery)؛
  • بازیگران: دو پاتل (Dev Patel)، آلیسیا ویکاندر (Alicia Vikander)، جوئل ادگرتون (Joel Edgerton)؛
  • امتیاز: 6.6/10

منبع: theguardian.com
bato-adv
bato-adv
bato-adv