روزنامه اعتماد نوشت: همانطورکه در سخنان اخیر سیدمحمد خاتمی ازجمله پیامی که برای کنگره اخیر حزب اتحاد ملت صادر کرد، میبینیم- اصلاح طلبان، راه میانه را برگزیده و بر این باورند که ضمن حرکت به سوی «اصلاحات جامعهمحور» و اولویت دادن به نگاه جامعه به این جریان سیاسی بهمنظور بازسازی و ترمیم پایگاه اجتماعی آسیبدیده جریان اصلاحات، همچنان میتوانند نیمنگاهی به «اصلاحات دولتمحور» داشته باشند.
هیاترییسه جبهه اصلاحات ایران و روسای کمیتههای این جبهه با رییس دولت اصلاحات دیدار کرده است. این را سخنگوی جبهه اصلاحات گفته و با اشاره به آنچه در این دیدار و در جریان گفتگوهایی که در جلسه اصلاحطلبان با سیدمحمد خاتمی مطرح شده، به تشریح اهداف و راهبردهای آینده این جریان سیاسی پرداخته است.
آذر منصوری در بخشی از این توضیحات با اشاره به دو راهبرد اصلاحاتی که طی ماهها و سالهای گذشته همواره ازجمله مباحث عمده در این جریان سیاسی بوده، حالا میگوید اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که «انتخابات»، تنها عرصه سیاستورزی اصلاحطلبان نیست و اصلاحطلبان باید علاوه بر «اصلاحات دولتمحور و قدرتمحور» که این سالها به آن نظر داشتهاند، «اصلاحات جامعهمحور» را نیز مدنظر داشته و حتی تمرکز بیشتر خود را بر این راهبرد متمرکز کنند. هرچند به گفته سخنگوی جبهه اصلاحات، این دو، در تضاد با یکدیگر نبوده، بلکه در تلازم باهم میتوانند مسیر پیش روی جریان اصلاحات و اصلاحطلبان را تعیین کنند.
«انتخابات ۱۴۰۰» شاید از ناگوارترین تجارب انتخاباتی اصلاحطلبان باشد و اگر کنشگران و نیروهای منتسب به این گفتمان سیاسی سالهای بعد به آنچه در جریان این انتخابات گذشت، بازگردند و به هر ترتیب بخواهند سیر رویدادها و تحولات انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم و شورای شهر ششم را مرور کنند، احتمالا بعضی از تلخترین تجارب و خاطرات سیاسیشان را از نظر میگذرانند.
تجارب و خاطراتی که البته دستکم بخشی از آنها پیشاپیش، پیرو آنچه در جریان انتخابات اسفندماه ۹۸ به منظور تشکیل مجلس یازدهم رقم خورد، قابل پیشبینی بود و به این ترتیب اصلاحطلبان در حالی از نیمه نخست ۹۹ خود را برای انتخاباتی که قرار بود واپسین جمعه بهار ۱۴۰۰ برگزار شود، آماده میکردند که تجربه ردصلاحیت گسترده کاندیداها و حتی نمایندگان اصلاحطلب در انتخابات مجلس یازدهم را پشت سر گذاشته و میدانستند اگر شرایطی دشوارتر از آنچه در جریان انتخابات اسفندماه ۹۸ از سر گذرانند، پیشرویشان قرار نگیرد، در بهترین حالت با محدودیتهای مشابه در انتخابات خردادماه ۱۴۰۰ روبرو خواهند بود؛ حال آنکه اگر در انتخابات اسفندماه ۹۸، رقابت روی کاغذ بر سر ۲۹۰ کرسی پارلمان بود و باتوجه به ردصلاحیت گسترده کاندیداهای نزدیک به این جریان سیاسی، در عمل امکان رقابت برای اصلاحطلبان تنها درمورد درصدی اندک از این کرسیها وجود دارد.
در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ اساسا رقابت بر سر یک جایگاه است و آنان در حالی با ردصلاحیت هر ۹ گزینه موردنظرشان مواجه شدند که از ماهها پیش بسیاری از ناظران معتقد بودند صاحب آن کرسی و جایگاه ریاستجمهوری کسی نیست مگر ابراهیم رییسی و تنها در شرایطی میتوان در این احتمال قریب به یقین تردید کرد که او خود حاضر به ورود به صحنه نشود.
هرچند در آن شرایط هم باز از آنجا که اصلاحطلبان اساسا کاندیدایی در صحنه نداشتند و پس از ناکامی در اقناع ظریف برای ورود به صحنه رقابت، شاهد ردصلاحیت هر ۹ کاندیدای موردنظرشان ازجمله اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهوری مستقر، مسعود پزشکیان نماینده وقت مجلس و نایبرییس مجلس پییشین با سابقه وزارت در دولت اصلاحات و البته سیدمصطفی تاجزاده و برخی دیگر از چهرههای شاخص بودند.