اگر قرار است مذاکرهای جدی در مورد ساختار امنیتی تازه اروپا صورت گیرد دولت روسیه باید دو نوع اصلاحیه مبتنی بر حسن نیت را در پیش نویس خود بپذیرد یکی تغییرات در مشارکتها و دیگری گسترش دستور کار و اهداف.
فرارو- مایکل مک فاول*؛ هفته گذشته دولت روسیه تصمیم بسیار غیر معمولی را برای انتشار دو پیش نویس معاهده در مورد امنیت اروپا گرفت یکی میان روسیه و ناتو و دیگری بین روسیه و امریکا. در طول پنج سالی که در دولت اوباما حضور داشتم اغلب در مذاکرات با روسها درباره توافقهای مهم شرکت کرده بودم از جمله دو توافق نامه که موفق به تکمیل آن شدیم توافق الحاق روسیه به سازمان تجارت جهانی و پیمان استارت نو (درباره محدودیتهای قابل راستی آزمایی برای موشکهای بالستیک قاره پیمای روسیه).
در آن مذاکرات جدی، مسکو هرگز با صدور فهرستی از خواستهها کار را آغاز نکرد. در واقع، چند مذاکره جدی برای تهیه پیش نویس آغاز شده بود چه برسد به مذاکرات بعدی که برای توافق نهایی صورت گرفت. حرکت «ولادیمیر پوتین"» رئیس جمهوری روسیه احساس یک اولتیماتوم را به طرف مقابل القا میکند. همان گونه که از تاریخ آموخته ایم اولتیماتوم (ضرب الاجل)ها معمولا بهانهای برای الحاق سرزمین به خاک خود یا آغاز جنگ هستند.
رهبران واشنگتن، بروکسل و کی یف باید نگران باشند که پوتین واقعا نمیخواهد بر سر یک توافق تازه درباره امنیت اروپا مذاکره کند. در عوض، استقرار ۱۷۵ هزار سرباز او در مرز نشان میدهد که او بیشتر به تشدید جنگ فعلی در شرق اوکراین علاقمند است.
با این وجود، اگر پوتین واقعا بخواهد در مورد امنیت اروپا مذاکره کند چطور؟ اگر چنین است رهبران امریکا، کانادا و اروپا باید از این فرصت استفاده کنند. برخی از ارکان بزرگ امنیت اروپا در گذشته از جمله پیمان منع موشکهای هستهای میان برد، پیمان نیروهای مسلح متعارف در اروپا، منشور پاریس، سند وین و یادداشت تفاهم بوداپست در روند تضمینهای امنیتی برای اوکراین و توافق نهایی هلسینکی در حال حاضر از بین رفته اند و یا دیگر به اهداف اولیه شان عمل نمیکنند.
بسیاری از خواستههای پیش نویس معاهدات اکنون توسط پوتین مطرح شده اند. با این وجود، این خواستهها برای آغاز کار غیر سازنده و ناقض توافق نامههایی هستند که مسکو پیشتر امضا کرده بود. به عنوان مثال، قدرتهای بزرگ نمیتوانند به کشورهای دیگر دیکته کنند که به چه سازمانهای چند جانبهای میتوانند یا نمیتوانند بپیوندند که برخلاف تمایل ابراز شده مسکو برای محدود کردن انتخابات اوکراین و در مورد وابستگی آن کشور به نهادهای امنیتی اروپایی است. این موضوع ناقض توافق نهایی هلسینکی است. با این وجود، چند ایده در معاهدات روسیه از جمله در مورد محدودیت در تسلیحات، استقرار و مانورها شایسته بحث هستند.
با این وجود، اگر قرار است مذاکرهای جدی در مورد ساختار امنیتی تازه اروپا صورت گیرد دولت روسیه باید دو نوع اصلاحیه مبتنی بر حسن نیت را در پیش نویس خود بپذیرد یکی تغییرات در مشارکتها و دیگری گسترش دستور کار و اهداف. نخست در مورد مشارکت کنندگان همان طور که در پیشنهاد پوتین برای انعقاد معاهده بین امریکا و روسیه مشخص شد پوتین خواهان تکرار توافق نامه یالتا مصوب سال ۱۹۴۵ میلادی است. در روسیه حتی از یالتا ۲ صحبت میشود. در این نسخه تازه، امریکا و روسیه (این بار به استثنای بریتانیا) حوزههای نفوذی در اروپا ایجاد خواهند کرد موضوعی که کاملا غیر قابل قبول است.
هم چنین، پوتین میخواهد در مورد پیمان دوم ناتو با واشنگتن بر سر بسیاری از کشورهای اروپایی مذاکره کنند. آن خواسته نیز غیر سازنده است. همه کشورهای اروپایی باید در چنین مذاکراتی شرکت کنند. سازمان امنیت و همکاری اروپا مکان آشکاری است که اعضای آن از جمله امریکا و سایر اعضای ناتو و روسیه و البته اوکراین، گرجستان، مولداوی، ارمنستان و جمهوری اذربایجان را نیز شامل میشوند. ما به هلسینکی ۲ نیاز داریم نه یالتا ۲ تا کشورهای کوچکتر در شرق اروپا اطمینان کسب کنند که مسکو و واشنگتن بدون آن کشورها درباره وضعیت آنان و موقعیت شان بحث و مذاکره نخواهند کرد.
موضوع دوم فهرست مسائل امنیتی اروپا است که در پیشنهاد روسیه مشخص شده و باید به طور چشمگیری گسترش یابد. اقدامات و سیاستهای روسیه که امنیت اروپا را تضعیف میکنند نیز باید مورد توجه قرار گیرند نه این که فراموش شوند. در اینجا برخی از اصلاحات اضافی ضروری برای پیش نویس معاهدات روسیه ذکر میشود.
برای تقویت امنیت اروپا و تقویت حاکمیت همه کشورهای اروپایی، روسیه باید با خروج سربازان و تسلیحات خود از قلمروی جمهوری مولداوی موافقت کند. برای شروع سریع مذاکرات واقعی برای بازگرداندن تمامیت ارضی گرجستان به آن کشور، روسیه باید از برسمیت شناختن مناطق اوستیای جنوبی و آبخازیا به عنوان کشورهای مستقل صرفنظر کند.
روسیه برای تعهد مجدد به مجموعه معاهدات، توافق نامهها و نهادهای چند جانبه که به تقویت امنیت اروپا پس از پایان جنگ جهانی دوم کمک کرد از جمله مهمترین هنجار ضد الحاق، بایستی کریمه را به اوکراین بازگرداند و به حمایت از جنبشهای جدایی طلب خشونت گرا در شرق اوکراین پایان دهد.
برای تقویت ثبات استراتژیک اروپا، روسیه باید موشکهای اس اس -۲۶ اسکندر خود را از کالینینگراد و سایر مکانهای استقرار که به این موشکهای بسیار دقیق اجازه میدهند ظرف مدت چند دقیقه به اهداف اروپایی حمله کنند خارج سازد. هم چنین، روسیه باید تمام تسلیحات هستهای تاکتیکی را از کالینینگراد خارج کند. سپس مذاکرات در مورد محدودیتهای تازه در مورد این نوع تسلیحات در سراسر اروپا میتواند آغاز شود.
برای تقویت حاکمیت همه اعضای سازمان امنیت و همکاری اروپا، روسیه باید متعهد به توقف سرقت اموال دیجیتال و پایان دادن به حمایت مستقیم از افراد و سازمانهای ضد دموکراتیک شود. روسیه باید متعهد به پایان دادن به عملیات انتشار اطلاعات و اخبار جعلی و نادرست با هدف ایجاد اختلال در انتحابات منصفانه و آزادانه (که به شیوههای دموکراتیک برگزار میشوند) شود.
برای تقویت امنیت تک تک اروپاییها هنجارهای در نظر گرفته شده در توافق نامه امنیتی اروپایی که مسکو پیشتر آن را امضا کرده باید از سوی روسیه رعایت شوند. روسیه باید متعهد به پایان دادن به عملیات ترور در شهرهای اروپایی، چون لندن، مسکو، سالزبری، برلین و تومسک شود پایان دادن به اقداماتی که آن کشور پیشتر در این شهرها انجام داده است. روسیه باید متعهد شود از کمک به دیکتاتورهای اروپایی که مانع برگزاری تجمعات و آزادی بیان اروپاییها هستند، آنان را به قتل میرسانند و بازداشت میکنند دست بردارد.
بسیاری از مسائل امنیتی مهم اروپا نیز وجود دارند که نیاز به توجه تازه دارند. با این وجود، این فهرست از اصلاحات پیش نویس معاهدات روسیه جای خوبی برای آزمایش این است که آیا پوتین در مورد مذاکره واقعی درباره ساختار امنیتی تازه اروپا جدی است یا آن که صرفا علاقمند به تعیین ضرب الاجل است که عمدا از رد شدن آن از سوی طرف مقابل به عنوان بهانه استفاده کند: بهانهای برای اقدام نظامی بیشتر علیه اوکراین.
*سفیر سابق امریکا در روسیه، دستیار ویژه سابق رئیس جمهوری و مدیر ارشد امور روسیه و اوراسیا، معمار سیاستگذاری امریکا در قبال روسیه در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما
منبع: واشنگتن پست