دکتر کمیل احمدی لیوانی پژوهشگر بازارهای مالی، مطلبی با عنوان «زندگی در جهان متاورس» دنیای اقتصاد نوشت:
بدون شک، بسیاری از مردم جهان، امروز با شرایط سخت اقتصادی و تنهایی دستوپنجه نرم میکنند. آمارها نشان میدهد که کشورهای جهان، با مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی درگیر هستند. تورم بالا، رشد اقتصادی پایین، افزایش حجم نقدینگی، اختلالات زنجیره عرضه و موارد متعدد دیگری از این دست، بر اقتصاد جهانی سایه افکنده اند. اگر ایالاتمتحده را به عنوان نمونه، مورد بررسی قرار دهیم، شاهد خواهیم بود که نرخ تورم در آن کشور، به بیشترین میزان خود طی سالهای اخیر رسیده است و بسیاری از کارشناسان معتقدند، به واسطه لوایح بایدن، شرایط نامناسب تری نیز در پیشرو خواهد بود. در کنار موضوعات اقتصادی، سالهاست که در اتحادیه اروپا، ایالاتمتحده، ژاپن و دیگر کشورها، روند فزایندهای از انزوای اجتماعی به وجود آمده است.
این مشکلات پس از همهگیری کرونا و قرنطینه ناشی از آن، به شکل چشمگیری افزایش یافته و فشار مضاعفی به مردم و دولتها وارد کرده است؛ به گونهای که از یک سو، جبران عوارض اقتصادی ناشی از آن را به چالشی بزرگ برای دولتها تبدیل کرده و از سوی دیگر، اثرات منفی اجتماعی پدیدآمده از آن را به حدی رسانده که موجب هشدار سازمانهای بینالمللی مربوطه شده است.
شرایطی که تشریح شد، اتکا به شبکههای اجتماعی، سرگرمی های آنلاین، پلتفرمها و کسبوکارهای مجازی را افزایش داده و زمینه توسعه چشمگیر مفاهیمی همچون واقعیتمجازی، واقعیتافزوده، بلاکچین، محاسبات ابری، رمزارزها و هوش مصنوعی را فراهم آورده است. متاورس در این فضا، توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرده است. این مفهوم، نخستینبار در سال ۱۹۹۲، در رمان علمی-تخیلی «Snow Crash» متولد شده بود؛ رمانی که در آن دنیای مجازی، موازی با دنیای واقعی به تصویر کشیده شده است، اما اکنون پس از گذشت سهدهه، عمومیت یافته است. رشد این پدیده در پی پاسخ به تقاضایی است که در زندگی واقعی امروزه، پاسخهای محدودی مییابد که آزادی، شبکههای توزیع شده، سازمانهای غیرمتمرکز، جوامع خودمختار، شبکههای بانکی رمزگذاری شده، هوش مصنوعی قابل اعتماد، ارتباطات نامحدود و امن از آن جمله اند.
متاورس، نهتنها شبکههای متمرکز، بلکه قوانین سخت اجتماعی را که پشت شبکههای متمرکز وجود دارند، به چالش میکشد. این تقاضا برای متاورس از نیازهای بشر سرچشمه گرفته و در سالهای اخیر نمایان شده است. در عصری که ارتباطات به سمت جهانیشدن سوق پیدا کرده، مابین آزادی بشر با نظامهای ملی، تعارضات جدی درگرفته است. حاکمیت ملی و سیستم بانکی وابسته، گردش فرامرزی سرمایه را محدود میکنند. این نظامها به واسطه در اختیار داشتن حق انحصاری چاپ پول، نه تنها شکاف بین فقیر و غنی را بیشتر میکنند، بلکه باعث ایجاد بحران بدهی نیز میشوند. به طور مشخص، پس از بحران مالی ۲۰۰۸، ظهور بیتکوین چالشی برای سیستم ارزی قانونی و سیستم بانکی ایجاد کرد که این چالش در ابعاد دیگر، همچون حذف واسطهها و از میان بردن نیاز به شخص ثالث با اتکا به قراردادهای هوشمند پیشتیبانیشده از سوی دیگر داراییهای رمزنگاریشده، تشدید شد. متاورس در امتداد این مسیر قدم میزند و به چتری برای جمع کردن همه پاسخها تبدیل شده است.
نکته قابلتوجه در اینجا نهفته است که توجه عمومی به متاورس، علاوه بر بهره مندی از انباشت فناوری و نامساعد بودن زندگی در جهان واقعی، برآمده از تبلیغات رسانهای و استفاده از کلیدواژهها در چارجوب رویکرد «اقتصاد توجه» است. شرکتهای فعال در این حوزه، تلاش کرده اند از آب گلآلود اقتصادی و اجتماعی جهانی و همهگیری کرونا، ماهی بزرگی به نام «متاورس» را صید کنند. همانطور که در نمودار فوق شاهدیم، میزان جستوجو برای کلمه «متاورس» در موتور جستوجوی گوگل، پس از نیمه اکتبر ۲۰۲۱، روند صعودی یافته و این موضوع با اعلام رسمی تعییر نام فیسبوک به متا همزمان است.
در مباحث اقتصاد رفتاری، «توجه» انسان یک پدیده اقتصادی کمیاب در نظر گرفته میشود که قابلیت هدایت شدن دارد. در این رویکرد، کلیدواژهها بر رسانهها و توجه جمعی انسانها تسلط دارند و سازندگان رسانه، باید از این کلمات کلیدی برای هدایت و حفظ دیدگاهها استفاده کنند. مدیران فیس بوک از این موضوع به نحو احسن به نفع خود استفاده کرده اند؛ در حالی که فیسبوک تنها نام خود را به «متا پلتفرمز» (Meta Platforms) تغییر داده و در حال حاضر، فقط تحقیق و توسعه در فضای واقعیت مجازی را دنبال میکند، بنیانگذار آن مدعی است، این شرکت در پنجسال آینده به یک پلتفرم متاورسی تبدیل خواهد شد. زاکربرگ در تبلیغ این پلتفرم توضیح داده است، میتوانید تقریبا هر کاری را که تصور میکنید، در متاورس انجام دهید (با دوستان و خانواده دور هم جمع شوید، کار کنید، مطالعه کنید، بازی کنید، خرید کنیدو...). همه اینها در حالی است که فیسبوک، هنوز همان پلتفرم اجتماعی است که سالها بوده است؛ پلتفرمی که بارها برای درز اطلاعات کاربران، انحصار و موارد این چنینی ملزم به پاسخگویی شده است.
اگر به دیگر شرکتهایی که به این حوزه ورود کرده اند و نوع فعالیت هایشان بپردازیم، منظور روشنتر خواهد شد. Roblox اولین شرکتی است که با واژه «متا» نامیده شد. این شرکت بازی سازی در سال ۲۰۰۸ تاسیس شد و در حال حاضر، بزرگترین پلتفرم ساخت بازی آنلاین در جهان است. در ماه مارس سالجاری، این شرکت ۵۲۰ میلیون دلار تامین مالی دریافت کرد. شرکت دیگری که در این حوزه فعالیت دارد، انویدیاست. این شرکت، بزرگترین تولید کننده کارت گرافیک در جهان است و موقعیت آن در متاورس، ارائه فناوری زیربنایی، از طریق استفاده از کارتهای گرافیک، تراشه ها، سیستمهای عامل، واقعیت مجازی، هوشمصنوعی و سایر فناوریهای نرم افزاری و سخت افزاری برای تحقق سناریوهای کاربردی صنعتی است. به عنوان مثال، آنها محصولی به نام Omniverse را توسعه دادند که یک پلتفرم شبیه سازی سهبعدی است. همان گونه که روشن است، سناریوهای کاربردی فعلی که به بهترین وجه با متاورس مطابقت دارند، بازی و سرگرمی هستند. به عنوان مثال، پلتفرم بازی Fortress Night و تراویس اسکات، خواننده رپ آمریکایی، یک کنسرت مجازی در این بازی برگزار کردند. موضوعاتی ورای این امور، در حال حاضر، بیش از ادعاهای شرکتهای فعال در این حوزه نیستند.
شاید پرسیده شود که تمامی پیشتازان فناوری نیز در چنین حالتی رشد و توسعهیافته اند، اما باید گفت، گزارشهای متعدد در خصوص بررسی ارزش شرکتهای فعال در حوزه متاورس نشان میدهند، به غیر از چند نام، اکثریت قریب به اتفاق داراییهای متا، گرانتر از ارزش خود هستند و این مسالهای حیاتی در مورد شرکتهایی است که با «کلیدواژه ها» و تبلیغات رسانهای حمایت میشوند. متاورس پدیدهای است که قابل چشم پوشی نیست؛ چرا که روی نیازها و خلأهای مهم بشر امروز مانور میدهد، اما خلاصه کردن این مفهوم به فعالیت شرکتهایی که در شرایط فعلی ادعای نمایندگی آن را دارند، اشتباه بزرگی است. این موضوع را در آینده میتوان طی پاسخهایی که زاکربرگ، جک دورسی و ایلان ماسک به یکدیگر خواهند داد، پی گرفت. با هم منتظر آینده میمانیم.