bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۳۰۸۴۳
"ابوالفضل ولایتی" در گفتگو با فرارو بررسی می‌کند:

سرانجامِ تنش میان امارات و انصارالله یمن چه خواهد بود؟

سرانجامِ تنش میان امارات و انصارالله یمن چه خواهد بود؟

«حملات اخیر انصار الله یمن به خاک امارات، می‌تواند طرف‌های غربی و منطقه‌ای را قانع کند تا هر چه سریع‌تر وارد میز مذاکرات مرتبط با انعقاد توافق صلح و تنش زدایی با این گروه شوند. سه دلیل اصلی در این رابطه نیز: ۱، توان تخریبی انصار الله است که می‌تواند تاثیراتِ عمیقی را بر بازارهایِ انرژی جهان بگذارد و ۲: دریانوردی در دریای سرخ و تنگه باب المندب را کاملا تهدید کند و ۳: روند سرمایه گذاری در شیخ نشین‌های خلیج فارس را نیز با بحران‌هایی جدی مواجه سازد.»

تاریخ انتشار: ۲۰:۰۷ - ۰۸ بهمن ۱۴۰۰

فرارو- معادله جنگِ یمن وارد مرحله‌ای تازه شده است. در جدیدترین تحول، به تازگی، حوثی‌های یمنی در اقدامی بی سابقه، اقدام به شلیک چند موشک بالستیک به خاک امارات که از جمله بازیگران فعال در جنگ یمن است، کرده اند و پیشتر نیز با حملات پهپادی، خساراتی را به تاسیسات فرودگاهی و بندری امارات وارد کرده اند. در نقطه مقابل، اماراتی‌ها نیز بر شدتِ اقدامات نظامی خود در خاک یمن افزوده اند و چه به صورت مستقل و چه از طریق مزدورانشان در داخل یمن، به تنش زاییِ نظامی علیه انصار الله اقدام کرده اند.

در این راستا، چند پرسش اساسی مطرح می‌شود: چه عوامل و مولفه‌هایی سبب اوج گیری تنش‌ها میان انصار‌الله یمن و امارات شده اند و آینده تنش‌ها میان بازیگرانِ درگیر در معادله جنگ یمن چه خواهد بود؟ جدای از همه این ها، موضع گیری دولت آمریکا نسبت به تحولات اخیر چه خواهد بود و آیا بایستی انتظار اوج گیری اقداماتِ تقابلی این دولت در برابر حوثی‌های یمنی را داشته باشیم؟ و در نهایت اینکه آیا اوج گیری دور جدید تنش‌ها در یمن، تبعات منطقه‌ای را نیز با خود به همراه خواهد داشت؟

این سوالات در فضایی مطرح می‌شوند که اساسا بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که باید جنگ در یمن را معادله‌ای چند وجهی و پیچیده در نظر گرفت که طیف متنوعی از بازیگران با منافع گوناگون در آن کنشگری می‌کنند و در این راستا، توجه به ان‌ها و منافعِ خاصشان کاملا ضروری است.

در این راستا، "ابوالفضل ولایتی" دکترای علوم سیاسی و کارشناس روابط بین الملل، در گفتگو با فرارو به این سوال‌ها پاسخ داده است.

مشروح گفتگو با ابوالفضل ولایتی را در ادامه بخوانید:

اخیرا شاهد اوج گیری تنش‌های نظامی میان انصار الله یمن و دولت امارات بوده ایم. محرک‌های اصلی این مساله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
این موضوع را از جوانب مختلفی می‌توان بررسی کرد. یک بُعد از این مساله ریشه در تشدید فشار‌ها علیه یمنی‌ها به علت محاصره اقتصادی و نظامی این کشور دارد. از سویی، قدرت مانورِ نظامی انصارالله یمن افزایش قابل توجهی را تجربه می‌کند. با این حال، نقطه عطف اوج گیری تنش‌های اخیر میان امارات و انصار الله یمن، مربوط به توقیف یک کشتی تجاری اماراتی در "بندر الحدیده" توسط گروه انصار الله بود که این گروه یمنی بلافاصله تصاویری را از داخل این کشتی منتشر کرده و نشان داد که داخل کشتی پُر از محموله‌های تسلیحاتی بوده است. در جبهه مقابل، اماراتی‌ها کوشیدند تا از طریق شورای امنیت سازمان ملل متحد و دیگر ابزار‌ها وارد عمل شده و انصارالله را مجبور کنند تا کشتی مذکور را آزاد کند. البته که این مساله محقق نشد و موجب اوج گیری تشن‌ها میان امارات و حوثی‌های یمنی شد.

سویِ دیگر ماجرا به موقعیت داخلیِ یمن بر می‌گردد. باید توجه داشت که میزان مداخله امارات در عرصه معادلات داخلی یمن در حالِ بیشتر شدن است. در این راستا، گروه‌هایی که متحد امارات در معادله یمن هستند نظیر "شورای انتقالی جنوب" و همچنین یکسری از مزدوران خارجی که از سوی امارات به یمن آورده شده اند، به طور خاص در جبهه "مارب" علیه نیرو‌های انصارالله پیشروی‌هایی را داشته اند. همه این‌ها عملا انصار الله را به این سمت سوق داده اند تا فصلی جدید را در چهارچوب نبرد با نیرو‌ها و کشور‌های حاضر در جنگ یمن در پیش گیرد و حملات گسترده‌ای را علیه امارات متحده عربی سازماندهی کند که نمونه آن را در حملات موشکی اخیر به ابوظبی و تاسیسات فروگاهی و بندری امارات شاهد بودیم. از این منظر، حملات اخیر انصار الله به امارات را بایستی نوعی پاسخ مستقیم به اوج گیری دخالت‌های ابوظبی در خاک یمن ارزیابی کرد.

باید توجه داشت که امارات در ابتدای جنگ یمن، در کنار عربستان و ائتلاف سعودی قرار داشت با این حال به تدریج با سعودی‌ها زاویه گرفت و مسیر خاص خود را در پیش گرفت که همین مساله موجب برجسته شدن نوعی دستورکارِ مستقل اماراتی و دخالت‌های خاص آن‌ها در خاک یمن شد. موضوعی که به هیچ عنوان مطلوبِ انصار الله نبوده و این جنبش به دنبال ارائه پاسخ و واکنش به این تحرک بوده است.

یک بُعد دیگر مساله که پیشتر نیز به آن اشاره‌ای داشتیم، به تقویت توان نظامی انصار الله بر می‌گردد. انصار الله عملا در حال تغییر دادن موازنه قوا در معادله جنگ یمن است. مساله‌ای که بویژه با دستیابیِ انصار الله به پهپاد‌های پیشرفته و موشک‌های بالستیک جدید (حد فاصله عملیات اخیر انصار الله یمن در شلیک موشک به سمت امارات، بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر بوده است) یک نقطه عطف جدی بایستی در نظر گرفته شود. من فکر می‌کنم که انصار‌الله در شرایط کنونی به تکاپو اقتاده تا تحت هر شرایطی طرف‌های مقابل خود را وادارد که وارد میز مذاکره با آن شوند و انعطاف‌های لازم را نیز در بحث مذاکره و ایجاد آتش‌بس نشان دهد. طرف مقابل نیز مقامت‌ها و اقدامات خاصی را در این مساله دارد. در این راستا، اینطور به نظر می‌رسد که طرف‌های رقیب در معادله یمن، قبل از اینکه در فرآیند مذاکراتِ صلح قرار گیرند، به نوعی در حال به رخ کشیدن توانمندی‌های نظامی خود به طرف مقابلشان هستند.

جدای از همه این ها، تشن‌های اخیر در روابط انصار الله و امارات یک بُعد منطقه‌ای نیز دارد. همزمان با مذاکرات اتمی ایران، کشور‌هایی نظیر عربستان و امارات سعی دارند تا مساله توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را در توافق احتمالی با این کشور گنجانده شود. درست به همین دلیل است که مانور زیادی را نیز در مورد تحولات اخیر و درگیری‌ها با انصار الله انجام می‌دهند. در نقطه مقابل، ایران سعی دارد در همکاری با متحدان خود نظیر انصار الله به نوعی این پیام را به رقبای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای اش بفرستد که اگر بنا بر تنش زایی و تهدید نظامیِ ایران باشد، هزینه‌هایی که طرف‌های مقابلِ تهران پرداخت خواهند کرد، کم نخواهد بود و اساسا توانمندی و قدرت میدانیِ این مساله نیز کاملا برای ایران فراهم است.

آیا اقدامات اخیر انصار الله یمن در شلیک موشک به خاک امارات، می‌تواند ابوظبی و دیگر طرف‌های منطقه‌ای را در امر مذاکره با این گروه و دستیابی به یک توافقِ صلح و آتش بس با آن ترغیب کند؟
به نظر آنچه اخیرا انصار الله از خود به نمایش گذاشت و اقدام به هدف قرار دادن مناطقی در امارات کرد، می‌تواند روند مذاکراتِ تنش زدایی و صلح در معادله یمن را تسریع کند. در شرایط کنونی با توجه به حملات اخیر انصار‌الله، کشور‌های عربی به خوبی فهمیده اند که حوثی‌های یمنی از این قدرت برخوردارند که تهدیداتی جدی را که در نوع خود موجب فرار سرمایه و فرصت‌های اقتصادی از کشور‌های عربی می‌شود ایجاد کنند. این خسارتِ بسیار بزرگی برای آن‌ها محسوب می‌شود. از این رو، تحولات اخیر نه تنها موجب می‌شود تا آن‌ها نسبت به درگیر‌کردن هر چه بیشتر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در معادله یمن بازنگری کنند بلکه حتی آن‌ها را به حاضر شدن سر میز مذاکره با انصار الله و دستیابی به توافق آتش بس و صلح نیز ترغیب می‌کند. در این رابطه البته در ماه‌های اخیر فَکت‌های مختلفی را نیز می‌شود ارائه کرد. مثلا با فرسایشی شدن جنگ در یمن، به تدریج مزدوران سودانی از خاک یمن خارج شدند، و یا امارات نیرو‌های خود را پیشتر درخاک یمن به نحو قابل ملاحظه‌ای کاهش داده بود.

در رابطه با اینکه چرا اماراتی‌ها و طرف‌های مقابلِ انصار الله به سمت تنش زدایی با این جنبش حرکت خواهند کرد نیز به طور خاص می‌توان سه نکته را مطرح کرد: ۱، تهدید توان تخریبیِ انصار الله می‌تواند آثار بسیار عمیقی را بر بازار‌های انرژی جهان بگذارد و ۲: دریانوردی در دریای سرخ و تنگه بابا المندب را کاملا تهدید کند و ۳: روند سرمایه گذاری‌ها در شیخ نشین‌های عرب حاشیه خلیج فارس را نیز با بحران‌هایی جدی مواجه سازد. مجموعِ این موارد حامل خسارت‌هایی سنگین برای عربستان و امارات و دیگر بازیگران رقیب انصار الله هستند که این مساله عملا هزینه‌های تداومِ جنگ برای آن‌ها را بالا می‌برد.

از سویی همانطور که پیشتر اشاره شد، امارات با گذشت زمان، مواضع خود را از عربستان در چهارچوب ائتلاف نظامیِ حمله به یمن جدا کرد و این دو به اختلافاتی با هم خوردند. نباید فراموش کرد که ایده کلانِ امارات در خاک یمن، تشکیل دولت یمن جنوبی است این در حالی است که سعودی‌ها به دنبال سرکوب حوثی‌های یمنی و استقرارِ مجدد دولت "منصور هادی" در یمن بودند. اماراتی‌ها همچنین مایلند تا به جزایر و مناطق جنوبی یمن نظیر بندر عدن نیز مسلط شوند. این اهدافِ امارات، کاملا در نقطه مقابل آن چیزی هستند که مطلوب سعودی‌ها است. اگر ایده تشکیل دولت‌های یمن جنوبی و یمن شمالی محقق شود، عربستان عملا با دولت یمن شمالی در جواز مرز‌های مشترک خود با یمنی‌ها رو به رو خواهد بود که حکومتی یکدست از شیعیانِ زیدی است و این موضوع یک تهدید جدی امنیتی برای ریاض محسوب می‌شود. از این رو، سعودی‌ها به نوعی سعی خواهند کرد تا این معادله شکل نگیرد و از هر طریق ممکن نظیر مذاکرات دیپلماتیک، بر آن هستند تا جای ممکن هزینه‌های ایجاد دستورکار‌های مخالف با منافع خود در یمن را کاهش دهند و حتی اگر شده با حوثی‌ها به توافقی دست یابند که تا حدی ضامنِ تامین منافع آن‌ها نیز باشد.

دولت امارات در واکنش به حملات موشکی انصار الله به امارات، از دولت بایدن درخواست کرده تا حوثی‌های یمنی را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار دهد. تا چه حد احتمال می‌دهید که این مساله با توجه به ملاحظات خاص دولت کنونی آمریکا در مورد مسائل خارومیانه محقق شود؟
به نظرم دولت بایدن، حوثی‌ها را در لیست گروه‌های تروریستی قرار نخواهد داد. در زمان انعقاد توافق برجام در سال ۲۰۱۵، دولت عربستان از این مساله خشمگین بود و دولت وقتِ آمریکا به ریاست جمهوری "باراک اوباما"، امتیازی را به عربستان داد و با حمله آن به حوثی‌های یمنی موافقت کرد. با این حال وقتی جنگِ یمن فرسایشی شد و سعودی‌ها نتوانستند در کوتاه مدت به اهداف خود برسند (جنگ یمن اکنون در سالِ هفتم خود است)، به تدریج این جنگ با انتقادات گسترده مجامعِ حقوق بشری و ضدجنگ در غرب همراه شد.

همین مساله موجب شد که وقتی دولت بایدن در قدرت مستقر شد، در اولین اقدام دستور داد که حمایتِ تسلیحاتی و لجستیکی آمریکا از عربستان در جنگ یمن باید متوقف شود و این دولت حتی نماینده ویژه‌ای را نیز تعیین کرد و تاکید داشت که جنگ یمن باید به سرعت به پایان برسد. در واقع مجامع غربی از بُعد حقوق بشری و لطمات انسانیِ وسیعی که جنگ یمن به مردم این کشور وارد کرده، و اساسا با این نگاه که جنگ یمن، جنگی نافرجام است، به دنبال پایانِ این جنگ هستند.

در این راستا، حتی در پیِ درخواست اماراتی‌ها از دولت بایدن مبنی بر اینکه حوثی‌ها در لیست گروه‌های تروریستی قرار بگیرند نیز شورای امنیت صرفا به صدور یک بیانیه ساده بسنده کرد. مساله‌ای که با انتقاد جدی "روزنامه البیان امارات" که از جمله روزنامه‌های اصلی و مهم این کشور است همراه شد و این روزنامه دولت بایدن را صرفا به اتخاذ مواضعِ کلامی در حمایت از متحدان خود متهم کرد.

با این حال، آمریکا چنین نخواهد کرد زیرا: ۱، معتقداست که این جنگ، جنگی نافرجام است و نمی‌شود حوثی‌ها را نابود ساخت، ۲: وجه حقوق بشری ماجرا مطرح است که عملا افکار عمومی غرب نسبت به این مساله حساس شده اند و ۳: دولت بایدن اکنون به دنبال انعقاد توافق هسته‌ای با ایران است و نمی‌خواهد که چالش‌های فعلی خود را با ایران به حوزه‌های بیشتری تسری دهد؛ و ۴: اکنون القاعده در استان‌های شرقی یمن نظیر استان "حضرموت" نفوذ قابل توجهی دارد. آمریکایی‌ها به نوعی با کمک به پایان دادن جنگ یمن و خاتمه درگیری هایِ شمال و جنوب این کشور سعی دارند تا فضایی را ایجاد کنند تا زمینه برای نابودی القاعده در شرق یمن نیز فراهم شود و این گروه‌های افراطی نیز هر چه سریع‌تر سرکوب گردند. مساله‌ای که در نوع خود از طریق انعقاد یک توافق با حوثی‌های یمنی و آتش‌بس در معادله یمن امکان پذیر خواهد بود.

bato-adv
bato-adv
bato-adv