bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۳۲۱۲۹
فرید زکریا

چرا المپیک زمستانی پکن چیز زیادی برای جشن گرفتن ندارد؟

چرا المپیک زمستانی پکن چیز زیادی برای جشن گرفتن ندارد؟

سیاست‌های اجرا شده برای مقابله با کووید در چین هزینه زیادی دارند. ارتباط آن کشور با دنیا قطع شده است. در دو سال گذشته، رئیس جمهور چین و بسیاری از مقام‌های ارشد چینی به خارج از کشور سفر نکرده اند. تعداد کمی از دیپلمات‌ها و بازرگانان به سفر‌های خارجی می‌روند. ورود گردشگران به آن کشور اساسا ممنوع شده است. این یک واژگونی و عقب گرد بزرگ است.

تاریخ انتشار: ۱۵:۵۸ - ۱۵ بهمن ۱۴۰۰

چرا المپیک زمستانی پکن چیز زیادی برای جشن گرفتن ندارد؟/ ترجمه آقای اعتضادفرارو- فرید زکریا؛ مجری، نظریه پرداز و تحلیلگر امریکایی در شبکه خبری "سی ان ان"؛ این داستان دو المپیک است. بازی‌های المپیک ۲۰۰۸ پکن را به خاطر دارید؟ چین در آن زمان با قدرت اقتصادی و پیچیدگی‌های فناوری خود جهان را خیره کرد و مصمم بود با قدرت نرم خود جهان را تحت تاثیر قرار دهد.

تیتر‌های ستایش آمیز درباره چین در اخبار رسانه‌های استرالیا، بریتانیا و امریکا دیده می‌شدند. روزنامه "سیدنی مورنینگ هرالد" در آن زمان درباره مراسم افتتاحیه المپیک پکن نوشته بود:"رویدادی بی نقص که در آن پکن امتیاز ۱۰ از ۱۰ را کسب می‌کند". روزنامه "ایونینگ استاندارد" لندن از آن رویداد تحت عنوان "آغاز عصر تازه چین با عظمت" یاد کرده بود.

در واقع، این ایده از سوی بسیاری از رهبران جهان بر روی سیاره زمین از جمله "جورح دابلیو بوش" اولین رئیس جمهوری امریکا که در المپیک یک کشور خارجی شرکت کرده بود نیز به طور تلویحی مورد پذیرش قرار گرفت. او به مطبوعات گفته بود که بازی‌های برگزار شده در پکن فراتر از تصور و حد انتظارات اش بوده اند.

آن المپیک را با بازی‌های المپیک زمستانی پکن که از امروز آغاز شده است را مقایسه کنید. همان کشور‌ها یعنی ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا، همگی تحریم دیپلماتیک بازی‌ها را به دلیل نگرانی‌های شان پیرامون نقض حقوق بشر در چین اعلام کرده اند. هیچ یک از رهبران اصلی کشور‌های غربی در آن رویداد شرکت نمی‌کنند. ستاره نمایش، متحد نزدیک‌تر چین، "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه خواهد بود.

این رویداد بدون فریاد‌های معمول جمعیت تماشاگران و تشویق کنندگان المپیک برگزار خواهد شد. سفر به چین به دلیل شیوع کرونا تقریبا غیر ممکن است. دولت چین اکثر مردم عادی را از حضور در آن رویداد منع کرده است و همه این موارد بدان معنی است که استادیوم‌ها و سایر مکان‌ها اساسا استودیو‌های تلویزیونی هستند و رقابت‌های ورزشی در مقابل سکو‌های تقریبا خالی از حضور تماشاگران انجام شده و از رسانه‌ها پخش می‌شوند.

وضعیت کووید -۱۹ استعاره‌ای از مشکلات گوناگونی هستند که چین را درگیر خود کرده اند. دولت چین با سخت گیری‌های اولیه خود از شیوع کووید در مراحل آغازین آن به طور موثری جلوگیری نمود و وضعیت را مدیریت کرد و از برخی جهات موفق‌ترین استراتژی مهار پاندمی در جهان را به نمایش گذاشت.

این کشور کمتر از ۵۰۰۰ مورد مرگ ناشی از کووید را گزارش کرده است در حالی که تعداد تقریبی مرگ و میر در امریکا بر اثر کووید ۸۹۰۰۰۰ مورد بوده است. با کنار گذاشتن احتمال موارد اندک گزارش نشده نیز این میزان تفاوت خیره کننده است.

با این وجود، همان گونه که بسیاری از کارشناسان خاطرنشان کرده اند چین اکنون با یک کابوس واقعی در مورد کووید مواجه است. سویه اومیکرون به قدری راحت و سریع منتشر می‌شود که دنبال کردن سیاست به "صفر رسانی کووید" مانند گذاشتن انگشت در سوراخ یک سد به نظر می‌رسد. به نظر نمی‌رسد که واکسن‌های چینی در پیشگیری از عفونت‌های ناشی از اومیکرون تاثیر زیادی داشته باشند.

به این مورد باید آمار‌های رسمی دولتی چین را نیز افزود که از جمعیت ۱.۴ میلیارد نفری آن کشور تنها حدود ۱۲۰ هزار مورد ابتلا به کرونا تایید شده و این بدان معناست که مصونیت طبیعی نسبت به ویروس در آن کشور نسبتا پایین است. گروه مشاوره اوراسیا در هر ژانویه فهرستی از ده خطر بزرگ جهانی را اعلام می‌کند و امسال سیاست به صفر رسانی کووید که از سوی دولت چین دنبال می‌شود را به عنوان تهدید شماره یک جهان معرفی کرده است.

سیاست‌های اجرا شده برای مقابله با کووید در چین هزینه زیادی دارند. ارتباط آن کشور با دنیا قطع شده است. در دو سال گذشته، رئیس جمهور چین و بسیاری از مقام‌های ارشد چینی به خارج از کشور سفر نکرده اند. تعداد کمی از دیپلمات‌ها و بازرگانان به سفر‌های خارجی می‌روند. ورود گردشگران به آن کشور اساسا ممنوع شده است. این یک واژگونی و عقب گرد بزرگ نسبت به دهه‌هایی است که در آن چین به جهان نزدیک شد و سعی کرد خود را در نهاد‌های جهانی ادغام کند.

زمانی که "دنگ شیائوپینگ" اصلاحات را در چین آغاز کرد عبارتی را به کار برد که تبدیل به یک شعار شد:"اصلاح و گشایش". آن "گشایش" اکنون مانند یک خاطره دور به نظر می‌رسد. امروز آن چه در مورد چین می‌بینیم سرکوب بیش‌تر و بسته‌تر شدن آن کشور است.

از برخی جهات، کووید یک نقص اصلی در مدل چینی را برجسته می‌کند. پکن می‌تواند با کارایی بی‌رحمانه عمل کند که اغلب باعث می‌شود سیاستگذاری دموکراتیک غربی آشفته و درجه دوم به نظر برسد. با این وجود، زمانی که سیاستگذاری انتخابی یک دیکتاتور نیاز به تغییر دارد برای یک دیکتاتوری بسیار سخت است که مسیر خود را اصلاح کند.

بهترین مثال برای این موضوع سخت گیری دهه‌های گذشته چین در مورد سیاست تک فرزندی است که در دهه ۸۰ میلادی شتاب بیش تری به خود گرفت. استراتژی‌ای که شاید در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ میلادی زمانی که رشد جمعیت چین نگران کننده بود و اقتصاد آن کشور متزلزل به نظر می‌رسید تا حدودی منطقی بود. با این وجود، در دهه ۹۰ میلادی زمانی که سرزندگی جمعیتی یک دارایی مهم محسوب می‌شد این سیاست نتیجه معکوس داشت.

با این وجود، سال‌ها طول کشید تا پکن موضع اش را تغییر دهد. اکنون، به نظر می‌رسد، تلاش برای معکوس کردن اثرات سیاست سخت گیرانه جمعیتی ممکن است خیلی دیر باشد. دموکراسی‌ها با وجود تمام معایب شان می‌توانند سیاستگذاری‌های شان را با سهولت بیشتری تغییر دهند.

این روز‌ها در واشنگتن، بسیاری با حسادت به کارایی دولت پکن و توانایی آن در استفاده از قدرت دولتی برای ایجاد رشد اقتصادی نگاه می‌کنند. ما نمی‌دانیم که آیا به سیاستگذاری صنعتی مستقیم تری نیاز داریم که دولت قهرمانان ملی را انتخاب کند و از صنایع با استفاده از تعرفه‌ها و یارانه‌ها حمایت کند یا خیر. شاید ارزش آن را داشته باشد که نگاهی دقیق‌تر به آن چه در چین می‌گذرد داشته باشیم.

پکن در برخی زمینه‌ها به شدت موفق بوده است، اما همان دولت مرتکب اشتباهات بزرگی شده از پافشاری بر سیاست تک فرزندی گرفته تا انباشته شدن کوهی از بدهی. واقعیت آن است که چین همیشه از بیرون جذاب و چشمگیرتر به نظر می‌رسد. باز بودن و رقابت پذیری ایالات متحده در عرصه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی اغلب آشفته به نظر می‌رسد، اما در طول قرن‌ها دوام آورده در حالی که در طول این برهه زمانی بسیاری از مدل‌های دیگر به ظاهر کارآمد حکمرانی شکست خورده اند.

منبع: واشنگتن پست

bato-adv
bato-adv
bato-adv