فراروـ بهروز شعیبی اینبار با «بدون قرار قبلی» در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرده است. نویسندگان این فیلم فرهاد توحیدی و مهدی تراب بیگی هستند که فیلمنامه را با نگاهی به یکی از داستانهای مصطفی مستور نوشتهاند. پگاه آهنگرانی، مصطفی زمانی، الهام کردا، صابر ابر، رضا صابری و امین میری ازجمله بازیگران بدون قرار قبلی هستند که به تهیه کنندگی محمود بابایی به ایفای نقش در این فیلم پرداختهاند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است:
دکتر یاسمین لطفی که ساکن برلین است، پس از ۳۰ سال بیخبری طبق وصیت عجیب پدرش به ایران بر میگردد و ماجراهایی در این سفر برای او اتفاق میافتد که مسیر زندگیاش را تغییر میدهد...
بهروز شعیبی در نشست خبری پس از اکران فیلم درباره خانوادهای که در «بدون قرار قبلی» به تصویر کشیده است، به خبرنگاران گفت:
«اگر ما از سیل مشغلههای خود رها شویم، خانوادههایی را میبینیم که روابط سالم و درستی دارند؛ ولی در تلاطم زندگی کمتر آنها را میبینیم. ما سعی نکردیم چیزی را تخیل کنیم یا ایدهآلی را نشان بدهیم که وجود ندارد. اینجا سرزمین ماست و معتقدم هر چیزی را که بکاریم، نسل بعدی بر میگردد که آن را بردارد، همانطور که در فیلم اتفاق افتاد. من با خودم قرار گذاشتهام که اگر در یک ژانر موفق بودم، سراغ ژانرهای مختلف بروم تا امروز سعی کردم هربار این تغییر را بدهم؛ ولی خودم فکر میکنم روابط انسانی و آنچه میان اعضای یک خانواده است، چیزی بود که از آنها جدا نشدهام و در فیلمهایم تکرار میشوند.»
نظر تعدادی از منتقدان را درباره «بدون قرار قبلی» بخوانید
فریدون جیرانی
«ساختن فیلمی که قرار است اعتقادات را بدون شعار منتقل کند، سخت است. در دورانی که برخی میخواهند نسبت به هر فیلمی که نگاه اعتقادی دارد، جبههبندی داشته باشند، ساختن این فیلمها کار خیلی سختی است و شعیبی از پس این کار سخت برآمده است.»
محمدحسین قلی پور
«با وجود اینکه بهروز شعیبی نویسندگی آثارش را برعهده نداشته و وظیفه خود را بیان بصری مفاهیم میداند، باید او را یکی از کارگردانهای بیادعا، اما دارای سبک کاری برشمرد. چراکه ویژگی و موتیفهای مشترکی در آثارش قابل شناسایی و دنبال کردن است. روایتهایی از الگوی شاه پیرنگ و سفر قهرمان، بهرهگیری دقیق از دکوپاژ برای ارائه بصری، توجه به مضامین انسانی، عمق بخشی به مفاهیم، شخصیتپردازی دقیق و پرداخت سینمایی را میتوان از ویژگیهای مشترک آثار شعیبی برشمرد. البته این ویژگیها در تمامی آثار ایشان به یک میزان نقش آفرینی نکرده است. به کارگیری این ویژگیها در فیلم «بدون قرار قبلی» نسبت به سایر آثار شعیبی به مرز پختگی رسیده است.
بدون قرار قبلی به یمن اقتباس از کتاب «بهترین شکل ممکن» و فیلمنامه فرهاد توحیدی و مهدی تراب بیگی نیمی از راه شخصیتپردازی را پیش از ساخت فیلم پیموده است و کارگردانی شعیبی مسیر تکامل آن را هموار نموده است. بهرهگیری از کهن الگوی سفر قهرمان مانند سایر آثار شعیبی فیلم را در مسیر خلق قهرمانی بدیع قرار داده است که به سختی میتوان نمونه مشابهی از آن را در سینمای ایران به یاد آورد. قهرمانی که در ابتدا بیننده را به یاد شخصیتهای دم دستی آثار تلوزیونی میاندازد؛ اما رفته رفته بر عمق آن افزوده میشود و در پایان از او یاسمینی میسازد که تا ساعتها پس از تماشای فیلم با بیننده همراه میشود.»
علی بحرینی
«به نظرم «بدون قرار قبلی» دومین فیلم خوب کارنامه فیلمسازی بهروز شعیبی است. من همچنان «دهلیز» را بیشتر از تمام فیلمهای او دوست دارم؛ اما بدون قرار قبلی را بسیار جلوتر از بقیه آثار شعیبی میدانم. نگاهش به مفهوم وطن را در این فیلم تحسین میکنم؛ اما افسوس که بدون قرار قبلی هم مثل اغلب ساختههای شعیبی از عنصر کمخونی رنج میبرد. بازی مصطفی زمانی را باید نماینده حال و هوای بدون قرار قبلی بدانیم، راکد، یخ و احتمالا مبتنیبر این فرضیه که ساختن فیلم گرم باج دادن به مخاطب است. البته در بدون قرار قبلی بازی پگاه آهنگرانی حکایت دیگری دارد. چه خوب که شعیبی نخواسته با کاراکتر یاسمین رفتاری اتو کشیده داشته باشد.»
مجید اسلامی
«فیلم بیش از آن که تماشاگرش را درگیر «بعد چه میشود؟» کند، او را درگیر حس صحنهها میکند، نتیجه اینکه اگر در کلیت قضاوتی کنیم، ممکن است سربلند بیرون نیاید؛ ولی خود فیلم زیباست و آدم را قانع میکند. بد نیست گهگاه لا به لای فیلمهای تلخ و سیاه با تصویری شیرینی و دلنشین مواجه شویم.»
رضا صائمی
«بدون قرار قبلی قصه شخصیت محوری است که روایت سفری از آفاق به انفس را به تصویر میکشد و به واسطه این روایت مخاطب را هم به سفری درونی دعوت میکند. این دعوت و سفر البته صرفا یک تجربه وجودی نیست؛ بلکه دامنه آن به سرزمین و فرهنگ و سنتهای بومی و ملی هم گسترش مییابد. یاسمین از آلمان به ایران میآید تا در خاکسپاری پدری که ۳۰ سال او را ندیده است، حضور یابد و به وصیتش عمل کند. اما این نه بازگشت به پدر که به خانه پدری، وطن و میهن است. نشانههایی که فیلمساز از فرهنگ و تمدن ایران با مولفههای ملی و مذهبی میگذارد، تأکیدی نمادین بر همین دعوت است. دعوت به بازگشت به خویشتن. یاسمن در این سفر سه مکان و جغرافیا را تجربه میکند.
از برلین به تهران و از تهران به مشهد. او وقتی به مشهد میرسید، گویی به تجربهای شهودی دست مییابد و نوعی رهایی درونی و رستگاری را تجربه میکند. از حال بد به حال خوب میرسد؛ حتی حال فرزند اوتیسمش هم بهتر میشود. بدون قرار قبلی را باید فیلم مکاشفهای و جستجوگرانه دانست که در این جستجو بیش از هویت خانوادگی هویت فردی یاسمن است که تطهیر میشود و تغییر میکند. حتی بار دیگر عشق را هم تجربه میکند و از رنج تنهایی رها میشود. درواقع بدون قرار قبلی یک فیلم سفرنامهای است که از سفر در آفاق به سفر در انفس میرسد.»
هوشنگ گلمکانی
«هیچ پیش داروی درباره «بدون قرار قبلی» نداشتم. به نظرم یک فیلم دلپذیر است، بدون اینکه تکان دهنده و فوقالعاده باشد. در مجموع نظرم مثبت است. در ابتدا انگار یک فیلم توریستی است؛ اما به تدریج که جلو میرویم، فیلم گرمتر میشود.»
کمال پورکاوه
«بدون قرار قبلی ساخته بهروز شعیبی یکی از گل درشتترین آثار به نمایش درآمده در جشنواره چهلم فجر است که برای نشر معانی مورد نظر فیلمساز چنان مسیر سطحی و کلیشهای را انتخاب میکند که بیشتر لحظات فیلم را به یک وله یا میان برنامه تبلیغاتی مبدل ساخته است. فرهاد توحیدی به عنوان فیلمنامهنویس که بیاعتنا به اصولی، چون شخصیتپردازی و روابط علت و معلولی همواره انگیزههای لازم کاراکترهایش را برای هر کنش و واکنشی نادیده میگیرد، بهترین انتخاب ممکن برای سقوط هر پروژه به دام سطحینگری به نظر میرسد.
بدون قرار قبلی در ادامه همان سیاست شکست خورده تولید آثار به اصطلاح معناگرا با چاشنی نفی مهاجرت و درک زیباییهای وطن نشان میدهد تولید آثاری که قرار است تصویرساز تحول درونی شخصیتها روی پرده سینما باشد، ایده جذابی است که بیش از هر چیز به تعمق و تفکر در لایههای ذهنی و درونی شخصیتها وابستگی پیدا میکند. در این مسیر هرگونه سطحینگری میتواند اثر تولید را تا حد گفتگوهای روزمره درون تاکسی و اتوبوس تقلیل بدهد. اتفاق تاسفباری که با بیحوصلگی نویسندههای فیلمنامه برای بدون قرار قبلی نیز افتاده است.»