در فرآیند مذاکره، بنبست معنایی ندارد و طرفهای گفتگو، نهایتا راهی به سمت درک مشترک پیدا میکنند. معتقدم در شرایط فعلی نباید اسیر بازیهای رسانهای، گروهی و جناحی در خصوص مذاکرات شد و باید در راستای منافع ملی کشور موضوع را تحلیل کرد.
حسن بهشتیپور در روزنامه اعتماد نوشت: گفتگوهای ایران با کشورهای ۱+۴ و امریکا، همچنان ادامه دارد و هنوز چشماندازی از توافق برجامی نمایان نشده است. البته برخی افراد و جریانات از عباراتی، چون «انسداد» یا «بنبست» در مذاکرات استفاده میکنند که به نظر من این عبارات در حوزه دیپلماسی چندان کاربردی نیستند.
در فرآیند مذاکره، بنبست معنایی ندارد و طرفهای گفتگو، نهایتا راهی به سمت درک مشترک پیدا میکنند. معتقدم در شرایط فعلی نباید اسیر بازیهای رسانهای، گروهی و جناحی در خصوص مذاکرات شد و باید در راستای منافع ملی کشور موضوع را تحلیل کرد.
مشخص است که ایران و امریکا روی برخی موضوعات که تعداد آنها اندک نیز هست به توافق نرسیدهاند و رایزنی پیرامون آنها ادامه دارد. در واقع بیش از ۹۰ درصد ابهامات حل شده است و بحث مربوط به خروج نام سپاه پاسداران از لیست گروههای تروریستی مورد ادعای امریکا ادامه دارد.
ایران به درستی اعلام میکند که سپاه به عنوان بخشی از نیروهای مسلح کشور باید از لیست تروریستی مورد ادعای امریکا خارج شود، اما امریکا یا این ضرورت را قبول نکرده یا شرایطی را مطرح کرده که مورد پذیرش ایران قرار نگرفته است. البته همانطور که اشاره شد این ابهام نیز در ادامه حل خواهد شد، چراکه در دیپلماسی بنبست معنا ندارد. ضمن اینکه دو طرف ایران و امریکا نیز برای توافق اراده جدی دارند و این اراده نهایتا دو طرف را به یک فهم مشترک میرساند.
در خصوص درخواست ایران برای خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی، معتقدم حق با ایران است و این طرف امریکایی است که باید انعطاف نشان دهد. نه برای ایران و نه برای هیچ کشوری قابل قبول نیست که بخشی از نیروهای مسلحش به عنوان گروههای تروریستی معرفی شود.
ایران هم در قبال این انعطاف احتمالی، بخشی از مطالبات امریکا را مورد توجه قرار میدهد. در این میان برخی اشاره میکنند که در زمان دولت قبلی، دو طرف مجموعه مشکلات را حل و فصل کرده بودند و فضا برای خروج سپاه از دایره تحریمها فراهم شده بود.
به نظرم این نوع نگاه در شرایط فعلی کمکی به تداوم گفتگوها نمیکند و از درون ایران باید صدای واحدی در خصوص برجام شنیده شود. یک زمانی است که نام سپاه به عنوان گروه تروریستی مطرح میشود، یک زمانی هم تحریمهایی متوجه سپاه پاسداران میشود. این دو گزینه باهم متفاوت است. امریکا نام سپاه را در لیست تروریستی قرار داده است و این عبارت بار حقوقی سنگینی دارد.
زمانی که نام سپاه در لیست گروههای تروریستی قرار میگیرد، نه تنها معامله و همکاری با طرف تحریم شده، جرم است، بلکه طرفی که با سپاه همکاری میکند یا ارتباط پیدا میکند نیز مشمول جرایم شدیدی قرار میگیرد و به عنوان حامی تروریسم شناخته میشود. این موضوع تبعات سنگینی دارد و طبیعی است که ایران بخواهد این روند تغییر پیدا کند.
اگر امریکا در زمان دولت قبلی، پذیرفته بود که سپاه را از لیست گروههای تروریستی خارج کند، امروز هم میتواند این کار را انجام دهد. اگر در خاطرتان مانده باشد، مدتی قبل علیرضا قربانی خواننده خوب کشورمان که ویزای امریکا را از وزارت امور خارجه امریکا دریافت کرده بود، به دلیل اینکه سربازی خود را در سپاه انجام داده بود اجازه ورود به کشور امریکا را پیدا نکرد.
این امر نشاندهنده ناهماهنگی بسیار در هیات حاکمه امریکاست. با این شرایط چه اطمینانی میتوان داشت که امریکا سایر تعهداتش در برجام را محقق کند. البته ادامه تحریمها، فشار معیشتی سنگینی را بر دوش دهکهای محروم کشور ایجاد میکند و دستیابی به توافق یک ضرورت عاجل است. به هر حال خروج نام سپاه در لیست گروههای تروریستی، یکی از مطالبات کلیدی ایران است.
این مطالبه هم غیرمعقول نیست و هیچ کشوری در دنیا اجازه نمیدهد بخشی از نیروهای مسلحش در لیست گروههای تروریستی قرار بگیرند. در درون امریکا نیز این بحث مطرح شده و برخی طیفها در امریکا اعلام میکنند که باید بخشی از سپاه پاسداران (مثلا سپاه قدس) در لیست مذکور قرار داده شود و باقی گروههای مرتبط با سپاه باید از لیست خارج شود. البته معتقدم طی هفتههای آینده این ابهام نیز برطرف و فضا برای احیای برجام فراهم میشود.