نکته مهم در این میان رفتار مسئولان کنونی است که خودشان را مدعی شفافیت میدانند. آنها قبل از دستزدن به اقدامی جدید بهتر است نامه ارسالی اخیر فیفا را تمام و کمال منتشر کنند تا مشخص شود آیا تهدیدی جدیتر از آنچه آنها بیان کردهاند، فوتبال ایران را تهدید میکند یا خیر. هرچند به نظر میرسد این تمام ماجرا نیست، چون شایعه شده بهزودی نامهای بهمراتب خطرناکتر از نامه قبلی به فدراسیون فوتبال ایران ارسال خواهد شد که این بار شرایط را به اندازه کافی پیچیده کند.
نوشتن از اوضاع پیچیده فوتبال ایران امری تکراری شده، ولی اصرار بر رفتارهای عجیبوغریب از یکسو و تهدیدات بیرونی از سوی دیگر، میتواند به آشوبهای موجود بیفزاید. اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال ایران، طبق ادعای داریوش مصطفوی، با تحریک بیرون رأی به عزل موقت شهاب عزیزیخادم، رئیس فدراسیون فوتبال داده و خودشان قدرت را در این ساختار به دست آوردند. بعد از آن مقرر شد که اعضای مجمع فدراسیون فوتبال، بازگشت یا عزل دائمی رئیس فدراسیون را به شور بگذارند و دربارهاش تصمیمگیری کنند.
تاریخی که برای برگزاری مجمع درنظر گرفته شده ۱۰ خرداد است، ولی اتفاقات عجیبی در حال رخدادن است که شاید مجمع را هم بیاثر کند. این یکی مربوط به روشدن اسنادی است که از آن به عنوان تخلفات مالی فدراسیون عزیزیخادم یاد میشود، ولی نزدیکان رئیس عزلشده فدراسیون میگویند هیچ کار غیرقانونیای صورت نگرفته و همگی مصوبه هیئترئیسه را داشته است. مخالفان رئیس، اما میگویند او باید به کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال برود و پاسخگو باشد. کمیته اخلاق هم عزیزیخادم را فراخوانده، ولی او نرفته است. مخالفانش دلیل نرفتن رئیس معزول را دهنکجی به قانون میدانند، ولی حالا مشخص شده که بندی قانونی مانع از حضور عزیزیخادم در کمیته اخلاق میشود. ماده ۳ از حوزه اجرائی آییننامه کمیته اخلاق میگوید: «این کمیته میتواند اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در حوزه فوتبال را مورد بازخواست قرار داده و در صورت لزوم حکم مناسب صادر کند». مشخص نیست اعضای هیئترئیسه نسبت به چنین بندی آگاهی دارند یا خیر؟ هرچه که هست، اما عزیزیخادم «عزل موقت» شده و عضو «فعالی» محسوب نمیشود! اینکه با نداشتن سمت، رئیس معزول بخواهد به کمیته اخلاق برود هم عجیب است.
این مورد یکی از دهها حواشی به وجود آمده است، چون با بازداشت شهره موسوی، نایبرئیس سوم فدراسیون فوتبال، رسما هیئترئیسه هم از آنجا که کمتر از دوسوم عضو دارد، از رسمیت افتاده است و کسی نیست که بخواهد برای شرایط موجود تصمیمگیری کند. در چنین حال و هوای بغرنجی، در فاصله چند ماه به برگزاری رقابتهای جام جهانی، حالا نامهای تهدیدآمیز هم از فیفا رسیده که مسئولان کنونی فدراسیون فوتبال میگویند فقط به هشدار درباره ورود زنان به ورزشگاه برمیگردد و تهدیدی متوجه فوتبال ایران نیست. مشکل اینجاست که ظاهرا تمامی واقعیتها گفته نشده است. طبق اطلاعاتی که به دست «شرق» رسیده، علاوه بر هشدار فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا درباره عواقب راهندادن زنان به ورزشگاه، این نامه بند مهم دیگری هم داشته است. در این بند که مسئولان فدراسیون فوتبال ایران چندان اشاره دقیقی به آن نکردهاند، فیفا و AFC نسبت به اتفاقات رخداده در مدیریت فدراسیون فوتبال ایران ابراز نگرانی کرده و خواسته توضیحاتی از سوی مسئولان فوتبال ایران درباره «دخالت نهاد بیرونی در امور فدراسیون» بشنود. ناگفته پیداست که وقتی پای صحبت دخالت نهاد بیرونی به میان میآید، تهدیدات جدیتری مانند شایعه تعلیق فوتبال ایران هم به گوش میرسد.
تا به اینجا دو موضوع مهم رخ داده؛ اول اینکه حساسیتهای فیفا بیشتر شده و دوم اینکه برای دو بحث دخالت احتمالی نهاد بیرونی در امور فدراسیون و راهندادن زنان به ورزشگاه، فوتبال ایران به خطر افتاده است. نکته مهم در این میان رفتار مسئولان کنونی است که خودشان را مدعی شفافیت میدانند. آنها قبل از دستزدن به اقدامی جدید بهتر است نامه ارسالی اخیر فیفا را تمام و کمال منتشر کنند تا مشخص شود آیا تهدیدی جدیتر از آنچه آنها بیان کردهاند، فوتبال ایران را تهدید میکند یا خیر. هرچند به نظر میرسد این تمام ماجرا نیست، چون شایعه شده بهزودی نامهای بهمراتب خطرناکتر از نامه قبلی به فدراسیون فوتبال ایران ارسال خواهد شد که این بار شرایط را به اندازه کافی پیچیده کند. همین موضوع نیاز به شفافیت را در این فدراسیون بیش از هر زمان دیگری میکند؛ چون قطعا شنیدن اخبار خطرناک در آستانه جام جهانی، فارغ از هزینههای سنگین، میتواند به بروز ناخرسندیهای اجتماعی هم منجر شود.
اینها البته دغدغه مخاطبان فوتبال است؛ چون بعید است جنگ «قدرتطلبی» که در فدراسیون فوتبال بین جبهههای مختلف صورت گرفته، اجازه حلوفصل مسائل جزئیتر را بدهد. فوتبال ایران در سریعترین حالت ممکن به جام جهانی رسید و در حالی که به نظر میرسید همه چیز گل و بلبل است، به ناگاه همه موارد دست به دست هم داد تا تیم ملی از برگزاری یک بازی دوستانه و حتی تهیه یک پرواز چارتری هم ناتوان بماند.