دستورالعمل جنگ روسیه در اوکراین جنگ ترکیبی شدید و به دنبال آن تضمین دستاوردها از طریق نیروی متعارف بازتابی از تاکتیکهای گروههای شبه نظامی مانند داعش است.
فرارو- عمر عاشور رئیس موسسه برنامه مطالعات امنیتی حیاتی در موسسه مطالعات تکمیلی دوحه و مدیر واحد مطالعات استراتژیک در مرکز عربی برای تحقیقات و مطالعات سیاست است. او نویسنده کتابهای «داعش چگونه میجنگد: تاکتیکهای نظامی در عراق، سوریه، لیبی و مصر» (چاپ سال ۲۰۲۱ میلادی) و «رادیکالزدایی از جهادی ها: تغییر جنبشهای اسلامگرای مسلح» (چاپ سال ۲۰۰۹ میلادی) است. او پیشتر به مدت ده سال در دانشگاه اکستر بریتانیا و به مدت دو سال در دانشگاه مک گیل کانادا تدریس کرده است. او مشاور ارشد سازمان ملل متحد در زمینه اصلاحات بخش امنیتی، مبارزه با تروریسم و مسائل رادیکالزدایی بوده است. او علاوه بر فعالیت آکادمیک عضو تیم ملی تکواندو مصر بوده و مدالهای فراوانی را در رقابتهای مختلف کسب کرده است. او همچنین دو بار قهرمان ملی کیک بوکسینگ چین (سانشو) شد.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، «جیمز وولسی» رئیس سابق سیا در فوریه ۱۹۹۳ میلادی فضای پس از جنگ سرد را با بیان اینکه ایالات متحده و متحداناش یک اژدهای بزرگ (اتحاد جماهیر شوروی) را کشتند، اما در نهایت به جنگلی پر از مار (جنگ سالاران در کشورهای شکست خورده و تروریسم و تهدیدات فرعی مختلف) رسیدند به خوبی توصیف کرد. «دیوید کیلکلن» استراتژیست استرالیایی در شاهکاری استدلال کرد که «اژدها (قدرتهای بینالمللی و منطقه ای) میتوانند مانند مارها» (بازیگران فرعی) بجنگند تا کارایی نظامیشان را تقویت کنند.
نیروهای روسی در اوکراین از هر دو روش جنگی استفاده کرده اند. ارتش روسیه تاکتیکهایی مشابه آن چه که توسط داعش استفاده میشود را به کار گرفته است. بسیاری از این تاکتیکهای به کار گرفته شده ممنوع هستند و نتایج آن میتواند به جنایات جنگی تبدیل شود.
داعش و سلف آن دولت اسلامی عراق (ISI) «عملیات نظامی ویژه» خود را برای اشغال بخشهایی از سوریه و لیبی به ترتیب در فاصله سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۴ میلادی آغاز کردند. این سازمان در ابتدا بر عملیاتهای مخفی برای نفوذ به ساختارهای امنیتی و نظامی شورشیان و رژیم، جذب سازمانها و افراد همفکر ایجاد سازمانهای غیر نظامی با تاکتیکهای جمع آوری اطلاعات از میان رهبران جامعه در مناطق مورد نظر تکیه کرد و در ابتدا وجود خود را در مناطق مورد هدف انکار میکرد.
این عملیات توسط «عوامل مسئول» رهبری میشد: جاسوسان با داراییهای جنبشی و اختیاراتی برای ترور، بمبگذاری، رشوه، جذب نیرو، نقشه برداری از مناطق مورد نظر و تعیین جناحها و جوامع محلی. مشهورترین این عوامل «سمیر الخلیفاوی» معروف به حاجی بکر بود. روش کار نتیجه داد.
در سپتامبر ۲۰۱۳ میلادی داعش با تکیه تقریبا انحصاری بر تاکتیکهای تروریسم شهری و عملیاتهای نفوذ به سازمان مسلح مسلط در شهر رقه تبدیل شد. این اقدامات با یورش و غارت بخشهایی از زرادخانههای متعارف رژیم اسد و مخالفان مسلح که دنبال شد و داعش در راستای اصلاح و ارتقای این زرداخانهها گام برداشت. روشهای مشابهی در شهر سرت لیبی در سال ۲۰۱۵ میلادی و به طور انتخابی در طیفی از شهرها از جنوب فیلیپین تا غرب لیبی و اخیرا در غرب آفریقا اجرا شد.
«افراد خوب، اقتدار بد در اوکراین کار نمیکند. تشخیص این واقعیت اساس سیاست نازیزدایی است. ظاهرا نام» اوکراین «نمیتواند به عنوان یک کشور کاملا نازیزدایی شده حفظ شود. این امری ناگزیر خواهد بود که برای نازیزدایی روند اوکراینزدایی انجام شود».
این گزیدهای از یک مقاله بدنام منتشر شده در خبرگزاری دولتی روسیه (ریانووستی) نوعی تبلیغات است که خشونت تودهای علیه مردمان ناسازگار و انحلال دولتهای موجود را مشروع جلوه میدهد. این جملات شبیه به انواع تبلیغاتی است که در سایر زمینههای تاریخی مدرن از جمله توسط داعش به کار گرفته شده است.
شباهت بین تاکتیکهای روسیه و داعش به تبلیغات ختم نمیشود. شباهتهای دیگر را میتوان در روشهای جنگی به کار گرفته شده توسط نیروهای مسلح روسیه تحت رهبری «ولادیمیر پوتین» و واحدهای رزمی داعش یافت.
از فوریه ۲۰۱۴ میلادی در کریمه و آوریل ۲۰۱۴ میلادی در دونباس، روسیه و نمایندگان محلی آن بر تاکتیکهایی متکی بودند که بسیار شبیه به تاکتیکهایی بود که داعش و پیشینیاناش در فاصله سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ میلادی به کار گرفتند.
به عنوان مثال، هم روسیه و هم داعش از آدم ربایی و ترور، تبلیغات و کارزارهای انتشار اطلاعات نادرست، جنگ روانی و نفوذ در ردههای ارشد استفاده کرده اند. در ابتدا روسیه به استفاده از این تاکتیکها (با اصطلاح روسی ماسکیرووکا) اعتراف نکرد، اما داعش نیز در ابتدا اعتراف مشابهی انجام نداد.
روسیه برای تضمین دستاوردهای استراتژیک خود یکی از بزرگترین عملیات حمله هوایی در تاریخ شرق اروپا را در کریمه اجرا کرد ظرفیتی نظامی که داعش هرگز از آن برخوردار نبود.
علیرغم شکاف در ظرفیت ها، ترکیب جنگهای ترکیبی شدید و به دنبال آن تضمین دستاوردها با یک نیروی متعارف شیوهای بسیار شبیه رویکرد داعش بوده است که چندین بار در چندین شهر از جمله موصل عراق در ژوئن ۲۰۱۴ میلادی اجرا شد.
هنگامی که روسیه مهمترین منطقه ژئواستراتژیک اوکراین را با حداقل مقاومت تا پایان مارس ۲۰۱۴ میلادی اشغال کرد عملیات مشابهی در چندین شهر در شرق اوکراین از جمله منطقه دونباس در آوریل ۲۰۱۴ میلادی اجرا شد. این عملیات توسط برخی از افراد مشابه انجام شد.
فرماندهان نیروهای مسلح روسیه حمله به کریمه را رهبری کردند که بدنامترین آنان سرهنگ «ایگور گورکین» است. نتایج این عملیات در دونتسک، لوهانسک، خارکف، دنیپرو و نقاط دیگر بین شکستهای جزئی و کلی متغیر بود. «جمهوری خلق خارکف» در فاصله ۷ و ۸ آوریل ۲۰۱۴ میلادی ۲۴ ساعت دوام نیاورد. روس زبانان اوکراینی در بزرگترین شهر روسی زبان اوکراین به سرعت جمهوری نیابتی پوتین را سرنگون کردند.
اکنون ما به سرعت در سال ۲۰۲۲ میلادی پیش میرویم و شباهتهای بین داعش و روشهای جنگ پوتین بیشتر آشکار شده است. نمایش وحشیگری شدید در رسانههای اجتماعی، اعدامهای ادعایی اسیران جنگی، اعدامهای مبتنی بر هویت در بوچا و ایرپین، تجاوز جنسی و سایر اشکال خشونت جنسی، همگی مصداق جنایات جنگی هستند. داعش از این موارد به عنوان ابزار جنگ روانی برای تسلط یا تخریب یک جامعه به ویژه ایزدیها در شمال عراق استفاده میکرد.
تجاوز جنسی به عنوان جنایت جنگی پیشتر چندین بار توسط عناصر نیروهای مسلح روسیه به ویژه در طول جنگهای اول و دوم چچن مورد استفاده قرار گرفت. مورد افسر متجاوز سرهنگ «یوری بودانوف» از هنگ گارد ۱۶۰ شاید بدنامترین نمونه باشد. عفو بین الملل و سایر سازمانهای حقوق بشری موارد ادعایی دیگری را مستند کردند. شدت تبلیغات در تلویزیون رسمی روسیه و سایر رسانهها احتمالا مستقیم یا غیرمستقیم به رفتار تجاوزکارانه دامن میزند.
اتکا به بمبهای دست ساز (IEDs) و سیستمهای تسلیحاتی مبتنی بر بمبهای دست ساز به ویژه در طول مانورها از ویژگیهای بارز روش ابتکاری داعش در جنگ بود. در فاصله ژانویه ۲۰۱۴ تا دسامبر ۲۰۱۵ میلادی روسیه و نیروهای جدایی طلب تحت رهبری آن بیش از ۶۰۰ بار از بمبهای دست ساز استفاده کردند از جمله ۲۴ حمله با بمبهای دست ساز (VBIED) و ۲۴ حمله دیگر با کنترل از راه دور (RCIED).
در سال ۲۰۲۲ میلادی شدت، مقیاس، وسعت و مکان بمبهای دست ساز و مهمات به جا مانده توسط واحدهای رزمی روسیه در مناطق شهری از جمله پارکهای کودکان و حیاط مدارس تکان دهنده و از نظر نظامی غیرقابل توضیح بوده است.
سرگرد «کریس هانتر» باتجربهترین کارشناس خنثیسازی بمبهای تروریستی بریتانیا گفته بود: «ما فکر میکردیم وضعیت عراق بد است در حالی که اوکراین در مقایسه با آن وضعیتی غول پیکر دارد». تاکنون مقامهای خدمات اضطراری دولتی اوکراین ادعا کردهاند که متخصصان مینزدایی بیش از ۷۰۰۰۰ وسیله انفجاری از جمله هزاران بمب دست ساز و بمبهای انفجاری را پاکسازی کرده اند. بیش از ۱۸۰۰۰ مورد از این وسایل انفجاری تنها در کی یف و مناطق پیرامونی آن خنثی شدند.
داعش هم چنین به دلیل سوء استفاده از متون مذهبی برای بسیج، عضوگیری و توجیه تجاوز و خشونت تودهای مشهور است. این سازمان در ایجاد روایتهای مبتنی بر تفاسیر نادرست و یا گزینشی از رویدادهای تاریخی، در آمیختن آن با متون مذهبی خارج از زمینه و سپس انتشار گسترده آن با استفاده از جلوههای چند رسانهای مهارت دارد. در نتیجه، داعش توانست هزاران جنگجوی خارجی و شبکههای پشتیبانی فراملی را بسیج کند.
مشروعیت مذهبی تجاوز به اوکراین در تبلیغات روسیه نیز غایب نبود. «پاتریارک کریل» رهبر کلیسای ارتدکس روسیه مسکو نه تنها به اصطلاح «عملیات ویژه» آن کشور علیه اوکراین را مشروع دانسته بلکه به ژنرال «ویکتور زولوتوف» فرمانده گارد ملی روسیه شمایل و نمادی را برای برکت دادن به سربازان و جنگ هدیه داده است.
در میان سربازان گارد ملی روزگواردیا پیروان رمضان قدیروف پسر «احمد قدیروف» عالیترین مرجع مذهبی چچن مفتی سابق و رئیس جمهور شورشی آن منطقه حضور دارند.
قدیروف در حساب تلگرام خود ویدیویی از سربازان قدیروتسی - روسگواردیا منتشر کرد که در میان ویرانههای ماریوپل جایی که نقشهای رزمی داشتند فریاد «الله اکبر» سر داده بودند.
همانند داعش، نیروهای مسلح روسیه از یک بحران ساختاری رنج میبرند: نیروی انسانی محدود برای دستیابی به اهداف استراتژیک. داعش در اکثریت قریب به اتفاق نبردهای خود چه علیه نیروهای دولتی و چه غیر دولتی از نظر تعداد افراد با محدودیت مواجه بوده است. روسیه با توجه به اهداف استراتژیک اولیه خود از بحران مشابهی رنج برده است. این کشور نمیتواند ۶۰۴۰۰۰ کیلومتر مربع را با ۱۳۰ گروه تاکتیکی گردان، نرخ بالای فرسایش، سطوح قوی مقاومت محلی و حمایت بیسابقه ناتو و بین المللی از اوکراین کنترل کند.
داعش در فاصله سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ میلادی چندین پیروزی تاکتیکی و عملیاتی (تقریبا معجزه آسا) داشت و هم چنین روسیه در فاصله سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۲۲ میلادی پیروزیهای مشابهی کسب کردند. داعش نتوانست هیچ یک از این پیروزیها را به دستاوردی استراتژیک تبدیل کند که تا حدی به دلیل محدودیت نیروی انسانی، مقاومت محلی، حمایت خارجی از دشمنان و در کل رفتار نامشروع و جنایتکارانه خود بود.
ارتش پوتین با چالشهای ساختاری، نظامی، اخلاقی و حقوقی مشابهی مواجه است و احتمالا در اوکراین با همان سرنوشتی روبرو خواهد شد که داعش در عراق، سوریه و لیبی با آن روبرو شد: پیروزیهای عملیاتی تماشایی، اما در نهایت شکست استراتژیک.