یک دکترای تخصصی روانشناسی گفت: کودکان کار فضای مجازی وجود و عزت نفس خود را وابسته به تأیید دیگران کرده اند که بزرگترین آسیب به کودک است و با افزایش سن وقتی آن توجه را در نقش کودک جذاب و ملوس نمیگیرند، اعتماد به نفسشان کاهش مییابد.
امسال همه چیزش یه رنگ و بوی دیگه داره برام، امسال دو تا قلب تو وجودم میتپه، قلبی که تپش هاش برام خیلی باارزش...
به گزارش ایسنا، روزها میگذرند و من تاب ندارم برای بغل کردنت، هم دوست دارم ساعت ها، روزها و ماهها زود بگذرند و بیای تو بغلم، هم میگم نه بذار آرام بگذرند تا حس این روزها و لحظه لحظه شو به خاطر بسپرم، چون این لحظات قشنگترین لحظههای زندگیمه جگرگوشه، دوست دارم تک تک لحظههای با تو بودن رو ثبت کنم، حتی ثانیه هاشو "توت فرنگی" شیرینم!
اینها پستهای زنی است که فصل مادرانگیاش آغاز شده و لایف استایل جدیدی را به نمایش میگذارد و دوست دارد فرزندش را هم از همان نوزادی با این شیوه زندگی وفق دهد و بار بیاورد.
پیجش پر است از عکسهای خانوادگی قشنگ، جذاب و تو دل برو و توت فرنگی اش که سنجاق سینه زیبایش توصیف میکند و مخاطبانی که مدام قربان صدقه خودش و توت فرنگیش میروند... تمام مراحل بارداری تا زایمان و بزرگ شدن فرزندش را به تصویر کشیده برای اینکه به یادگار بماند، غافل از اینکه نمیداند چه ضربه بزرگ و جبران ناپذیری به جگرگوشه اش وارد خواهد کرد ...
چند نفر در حال سنگ پرت کردن به گنجشکی بودند و از این کار لذت میبردند، رهگذری گفت «چرا اینکار را میکنید؟» آنها پاسخ دادند «ما فقط شوخی میکنیم و میخندیم». گفت «بله میخندید، اما گنجشکها جدی جدی زخمی میشوند و میمیرند»، این شرح حال افرادی است که خواسته یا ناخواسته برای تفریح، جلب توجه، درآمدزایی یا هر چیزی که بتوان اسمش را گذاشت، فرزندشان را ابزار کرده اند.
تصور همه از کار کودکان تنها کودکان ژولیدهای است که یا سرچهارراهها میایستند و گل و بادکنک میفروشند و شیشههای ماشینها را دستمال میکشند یا با دوره گردی و التماس به این و آن آدامس میفروشند...، اما باید بگویم دسته دیگری از کودکان کار به جرگه این افراد اضافه شده که شاید ظاهر شیک و برازندهای داشته باشند، اما در واقع ابزاری بیش در فضایی مجازی نیستند، ابزاری که شاید روزی تاریخ مصرفشان منقضی شود و دیگر به کار نیایند و همین امر شروعی برای پایانشان باشد...
یک دکترای تخصصی روانشناسی در این باره گفت: کودکان کار فضای مجازی وجود و عزت نفس خود را وابسته به تأیید دیگران کرده اند که بزرگترین آسیب به کودک است و با افزایش سن وقتی آن توجه را در نقش کودک جذاب و ملوس نمیگیرند، اعتماد به نفسشان کاهش مییابد.
دکتر محمد ترکمان، درباره کودکان کار فضای مجازی اظهار کرد: در سالهای اخیر با افزایش ابزارهای جدید ارتباطی و گسترش شبکههای مجازی بسیاری از افراد برای برقراری ارتباط با دوستان و محیط پیرامون خود تلاش میکنند با انتشار تصاویر، ویدئوها، دلنوشتهها و متنهای ساده احساسات، نیازها و خواستههای خود را بیان کنند، از این طریق علاوه بر تخلیه هیجانی، احساس حمایت و توجه اجتماعی را دریافت میکنند، این قسمت و جنبه موضوع کارکرد مثبت دارد و نوعی ارتباط است که برای حیات خود به آن نیاز داریم و به رشد و خودشکوفایی میرسیم چراکه ارتباطات فضای مجازی هم نوعی ارتباط محسوب میشود.
وی خاطرنشان کرد: با گسترش این ابزارها و تکنولوژیهای جدید شاهد نوعی تجارت هستیم که بسیاری از طریق انتشار ویدئوها یا کلیپهای طنز و یا محتواهای مختلف تلاش میکنند مخاطبان زیادی را جذب کرده و در ادامه با گرفتن تبلیغ بتوانند درآمدهایی کسب کنند، این قسمت نیز بخش طبیعی از فرآیند رشد شبکههای مجازی بوده و در تمام دنیا دائر است و میتواند جزء کارکردهای سالم باشد، اما در این بین برخی خانوادهها به ویژه مادران از کودکان برای جذب مخاطب، تبلیغات و درآمدزایی استفاده میکنند.
وی یادآور شد: در گذشتههای نه چندان دور وقتی ما تعریف کودک کار را میشنیدیم کودکی را تصور میکردیم که بر خلاف میل باطنی خود و شرایط سخت اقتصادی و خانوادگی مجبور میشد به کارهایی همچون دستفروشی تن دهد تا بتواند درآمدی برای امرار معاش خانواده داشته باشد.
این مشاور کودک و نوجوان اضافه کرد: تمام مجامع حقوقی و علمی این موضوع را محکوم میکنند چراکه استفاده کودکان در قالب کودک کار، فرآیند رشد طبیعی کودک را مختل و حقوق طبیعی مانند تحصیل، آزادی و تفریح او را سلب میکند علاوه بر آن، آسیبهای مختلفی به دنبال دارد، اینکه بیشتر در معرض سوءاستفاده جسمی، جنسی و غفلت روانی قرار میگیرد همچنین این کودکان به علت عدم آموزش مهارتها ممکن است از جنبه روانشناختی نیز دچار کمبودهایی شوند.
وی اظهار کرد: در همین مقیاس کودکانی که در فضای مجازی مورد استفاده ابزاری والدین قرار میگیرند به عنوان کودک کار محسوب میشوند. بسیاری از انجمنهای حقوق کودکان در دنیا طی سالهای اخیر توجه رسانهها را به این موضوع جلب کرده اند البته به صورت مدون، ساختارمند و طبقه بندی شده این موضوع به رسمیت شناخته نشده است.
ترکمان ادامه داد: با توجه به اینکه پدیده استفاده ابزاری از کودکان در شبکههای مجازی جدید است، هنوز قانون خاصی در هیچ کشوری برای این کودکان یا اعمال فشار به والدین برای پیشگیری از این کار تدوین نشده، اما پیش بینی میشود در سالهای آینده این اتفاق بیفتد چراکه پیامدهای این موضوع خیلی سریع خود را نشان داده است.
وی افزود: در موارد و گزارشهایی دیده ایم کودکانی که والدین از آنها برای تبلیغات و درآمدزایی استفاده کرده و یا تصاویر کودک را در حالتهای مختلف منتشر کرده اند به صورت مستقیم و غیرمستقیم به فرزند خود آسیب زده اند. در واقع وقتی کودکان از طریق شبکههای مجازی دائماً تصاویرشان منتشر میشود بیشتر ممکن است توسط آزارگران و افرادی که به دنبال چنین فرصتهایی هستند، در معرض سوءاستفاده جنسی قرار گیرند، بسیاری از این طریق شکارهای خود را انتخاب میکنند و این یکی از آسیب هاست که شاید کمتر شایع باشد.
این روانشناس تصریح کرد: آسیبهای دیگر شیوع بیشتری دارند به طوریکه کودک احساس میکند والد فقط او را در حالتهای خوشایند و خنده آور دوست دارد و به مرور تصور میکند باید دائماً نقش بازی کند، شیرین بازی کند، از کلمات خاص استفاده کند تا والدین فیلم بگیرند و انتشار بدهند.
وی ادامه داد: در واقع این کودکان تصور میکنند میتوانند حمایت دیگران را در نقش بازی کردن بگیرند و دچار توجه مشروط میشوند که فقط در این صورت محبوب هستند و با ولع زیادی اخبار و تصاویر خود را پیگیری میکنند، اینکه چند لایک خورده، کامنت دارد و دیگران در موردش چه میگویند و او در اکثر موارد به علت عدم توانایی تحلیل موضوعاتی، چون دریافت کامنت نامناسب و لایک کمتر، دچار احساس ترس میشود.
ترکمان اضافه کرد: همچنین این کودکان تصور میکنند باید در این نقش قرار گیرند و تعریف متفاوتی از خود میکنند، همیشه دوست دارند زیبا باشند، لباسهای شیک بپوشند و موهای خود را شانه کنند بنابراین از دوران و فضای کودکی فاصله میگیرند و دیگر یک کودک نیستند، یک بازیگر هستند یا فردی که از طریق نقش بازی کردن مورد توجه دیگران قرار میگیرند.
وی اعلام کرد: سالها پژوهش و تجربه بالینی نشان داده استفاده ابزاری از کودکان به عنوان کودکان کار چقدر میتواند آسیب زا باشد، در واقع بیش از ۵۰ سال مطالعه ما را به این نتیجه رسانده و استفاده ابزاری از کودکان را محکوم میکنیم و وقتی با این پدیده جدید مقایسه میکنیم در کیفیت ماجرا تفاوتی نیست و والدینی که از کودکانشان استفاه ابزاری میکنند، در واقع کودک کار پرورش میدهند.
این روانشناس با تأکید بر اینکه با این کار کودکان دیگر حریم خصوصی ندارند و به عنوان اسباب بازی تاریخ انقضادار هستند، تصریح کرد: اتفاقی که در پی این موضوع میافتد این است که بسیاری از این کودکان تعریف نادرست و تک بُعدی از خود خواهند داشت، تعریفی که حاصل لایک ها، کامنتها و بازخوردهای مجازی است. بسیاری از این کودکان فکر میکنند دوست داشته شدن مشروط به تعریف دیگران است و تلاش میکنند به هر نحوی تأیید دیگران را بگیرند، به والدینشان فشار میآورند، آرایش میکنند، لباس متفاوت میپوشند، حرکات عجیب از خود نشان میدهند تا توجه دیگران را جلب کنند.
وی ادامه داد: در حقیقت این کودکان وجود و عزت نفس خود را وابسته به تأیید دیگران کرده اند که بزرگترین آسیب به کودک است و با افزایش سن وقتی آن توجه را در نقش کودک جذاب و ملوس نمیگیرند، اعتماد به نفسشان کاهش مییابد بنابراین دست به رفتارهای جبرانی و آسیب زا میزنند و در برخی موارد خواستار عمل جراحی برای زیبا شدن حتی در سنین پایین میشوند به طوریکه در کلینیکهای زیبایی کودکانی ۱۱-۱۳ ساله برای تزریق بوتاکس مراجعه میکنند برای اینکه آن توجه را دوباره بازیابند.
ترکمان در پایان یادآور شد: این کودکان، چون احساس خودشیفتگی پیدا میکنند، با همسالانشان ارتباط نمیگیرند و خود را برتر میدانند و فکر میکنند نباید با دیگران بازی کنند، دنبال هم بدوند و بخندند و به عنوان فرد مشهور خود را محدود میکنند بنابراین جامعه هم آنها را محدود میکند و به این شکل کودکی نمیکنند و دیگر کودک نیستند.
در ادامه یک روانشناس دیگر درباره کودکان کار گفت: این کودکان هم به عنوان افرادی که در این جامعه زندگی میکنند، مستحق احترام هستند بنابراین در برخورد با چنین کودکانی باید ضمن حفظ آرامش، رفتار محترمانه با آنها را فراموش نکنیم چراکه این حق طبیعی هر فرد است.
مرضیه محبوبی مطرح کرد: کودکان حداقل تا قبل از دبستان نیاز به محیط امن و آرام دارند، اینکه در محیط گرم خانواده بوده و از حضور و جود پدر و مادر غنی و راضی باشند و تمام نیازهایشان به جا برآورده شود.
وی ادامه داد: کودک کار قطعاً نیازهایش برآورده نمیشود و با مسائل و مشکلاتی مواجه میشود به طوریکه توهین میشنود، زمان استراحت و تغذیه اش در خیابان است و برای برآورده کردن نیازش که حقش است کسی برایش انجام دهد، تلاش میکند و آسیبی که میبیند به سختی قابل جبران است.
محبوبی با اشاره به اینکه کودک کار هویت ندارند، خاطرنشان کرد: وقتی کودک بی هویت به شرایط مالی خوبی برسد، وابستگی اش به ابزار و وسایل و حتی اموالی که دارد آنقدر زیاد میشود که مدام دنبال این است که داشته هایش را زیاد کند بدون اینکه نیاز داشته باشد، انباشت مالی و کار یکی از ضروریات زندگیش میشود قبل از اینکه خود و خانواده اش، همسر یا فرزندانش در اولویت باشند.
وی با اشاره به اینکه فکر نمیکنم کسی که نیازهایش در بستر خانواده برآورده نشده باشد، بتواند نیاز خانواده اش را به موقع و به جا برآورده کند، مطرح کرد: ممکن است گروهی از این کودکان هم به جایی نرسند و همیشه در تنگنا و فقر باشند و در بدبختی زندگی کنند چراکه به آنها القا شده حتی اگر تلاش کنی کسی برای این تلاش، ارزش قائل نیست و درآمد حاصله جذب خانواده میشود.
این روانشناس اضافه کرد: این افراد بی هویت بوده، همیشه در فقر و بدبختی هستند، عزت نفسشان زیرسوال میرود، هیچ کس برایشان ارزش قائل نیست و وجودشان برای کسی ارزشمند نیست.
وی با تأکید بر اینکه کسی که عزت نفس نداشته باشد اعتماد به نفس ندارد و هر اتفاق و بدبختی را حق و سهم خود از زندگی میداند، افزود: کودکان کار با توجه به اینکه نیازها و حق و حقوقشان به جا و به موقع برآورده نشده است و در پی احساس حقارت و ضعفی که در آنها ایجاد میشود، از دیگران بد و بیراه میشنوند. سرچهارراهها میایستند برای شیشه پاک کردن و گل فروختن و گاه با برخوردهای بد و نامناسب مواجه میشوند بنابراین این احساس که همیشه باید التماس کنم، خواهش کنم و پاسخی هم دریافت نکنم باعث ایجاد خشم نهفته در وجودشان میشود.
محبوبی ادامه داد: این کودکان هم به عنوان افرادی که در این جامعه زندگی میکنند، مستحق احترام هستند بنابراین در برخورد با چنین کودکانی باید ضمن حفظ آرامش، رفتار محترمانه با آنها را فراموش نکنیم چراکه این حق طبیعی هر فرد است.
در ادامه یک متخصص کودکان درباره بیماریهایی که گریبان کودکان کار را میگیرد، گفت: بسته به محیطی که این کودکان در آنجا کار میکنند آسیبهای جسمی میتواند مانند سایر آسیبها متفاوت باشد؛ مثلاً کودکانی که در خیابان سر چهارراهها کار میکنند با کودکانی که در کارگاهها و در فضای بسته با تهویه کم هستند یا با کودکانی که در آجرپزیها در محیط باز، اما با کارهای سنگین و بارهای سنگین فعالیت دارند، متفاوت است به طوریکه این نوع کارها میتواند آسیبهای فیزیکی و جسمی متفاوتی به این کودکان وارد کند.
دکتر نصرالله پزشکی یادآور شد: نکته بسیار مهمی که شاید کمتر به مشکلات جسمی و بحث توانمندیهای جسمی کودکان کار مربوط باشد و بیشتر به مسائل روانی و اجتماعی آنها ارتباط دارد این است که این کودکان اساساً کودکی نمیکنند و این موضوع میتواند عوارض و عواقب بسیار عمیق مادام العمر داشته باشد، این کودکان بازی نمیکنند و در معرض شادی و هیجانهای کودکی قرار نمیگیرند، در عوض در محیط کار در مقابل استرسها و فشارهایی قرار میگیرند که مناسب سن آنها نیست و مغز، روح و روانشان آمادگی برخورد با آن را ندارد، این موضوع از این نظر بسیار مهم است که رشد جسمی مغز هم در رابطه با تجارب کودکی تغییر میکند و این تجارب میتواند اثرات بسیار عمیقی در رشد مغز و در نتیجه توانمندیهای ذهنی و حرکتی بعدی آنها بگذارد و علاوه بر مشکلات جسمی، آنها را مستعد بسیاری از ناهنجاریهای روانی و اجتماعی کند.
وی در ادامه بیان کرد: این کودکان چه به زمینه خانوادگی که در آن زندگی میکنند و چه محیطهای کار به شدت در معرض کودک آزاریهای جسمی و جنسی هستند و تمام آسیبهای فیزیکی و روحی که در این کودک آزاریها بر کودکان مترتب است، برای این کودکان به میزان بسیار بالاتری وجود دارد چراکه آنها در یک زمینه منفی، پرفشار و پراسترس دچار این آسیبها میشوند و بنابراین آسیبهای ناشی از کودک آزاری یکی از قسمتهای بسیار مهم آسیبهای جسمی و روانی کودکان کار است.
این متخصص کودکان به آسیبهای خاص و ویژه کودکان کار اشاره و مطرح کرد: کودکانی که در محیط خیابان و سر چهارراهها کار میکنند به طور مداوم و ساعتهای طولانی در معرض آلایندهها با غلظت بالا هستند به ویژه آلایندههای ناشی از سوخت بنزین و سایر مواد سوختنی در خودروها که میتواند منجر به مشکلات تنفسی درازمدت و حتی مادام العمر و مسمومیت با بعضی مواد آلاینده همچون سرب شود.
وی ادامه داد: کودکانی که زباله گردی میکنند و به دنبال جمع آوری زباله هستند مشخص است که در معرض انواع و اقسام آلودگیهای میکروبی و عفونی بوده و متأسفانه به همین علت میزان ابتلا به بیماریهای خطرناک عفونی در این افراد بسیار بالاست و همراه با این قضیه، به علت سوءتغذیه و کمبودهای اساسی که این کودکان هم به خاطر وضعیت خانوادگی و هم محیطهای کار که در معرضش هستند، سیستم ایمنی ضعیف تری دارند و این بیماریها میتواند در آنها شدیدتر و با عواقب جسمی پایدارتر و حتی با کشندگی بالاتری همراه باشد.
پزشکی در پاسخ به این نگرش مردم که کودکان کار در برابر بیماریها مقاومت بدنی بالایی دارند، گفت: خیر، کودکان کار هیچ مقاومت بیشتری در مقابل بیماریها ندارند و متأسفانه به علت موارد ذکر شده، مقاومتشان پایینتر هم است.
این متخصص کودکان خاطرنشان کرد: کودکانی که در محیطهایی کار میکنند که مجبور به حمل بارهای سنگین هستند، مانند کودکانی که در کوره پزخانهها کار میکنند یا حتی در کارگاههای خانوادگی و همراه با خانواده مشغول به کار هستند به طوریکه کودکان در مراحلی از زندگی خود دچار احساس و هیجاناتی هستند که دوست دارند همپای کودکان دیگر و کودکان بزرگتر کار کنند و این میتواند فشار بیشتری به آنها وارد کند و غضروف ها، استخوان بندی، عضلات و تمام اجزای بدنشان که در حال رشد است، بسیار بیشتر در معرض آسیب قرار دارد.
وی اضافه کرد: اساساً هر ارگان در حال رشدی آسیب پذیری بالاتری دارد و متأسفانه کودکان کار از ناحیه ارگانهای مختلف به ویژه در ناحیه ستون فقرات و گردن میتوانند آسیبهای جبران ناپذیر مادام العمری ببینند.
معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان همدان با اعلام اینکه سال گذشته تعداد کودکان کار شناسایی شده در سطح استان ۱۰۹ نفر بود، اظهار کرد: اکثر این کودکان بومی و پسر هستند به طوریکه ۴۰ درصدشان در بازه سنی ۱۲ تا ۱۴ سال هستند و ۳۳ درصد بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن دارند.
زهره بختیاری با بیان اینکه ۸۴ درصد دختران نیز در بازه سنی ۶ تا ۱۴ سال قرار دارند، مطرح کرد: تقریباً هیچ یک از کودکان کار فاقد والدین، مدارک هویتی و جای خواب نیستند.
معاون اجتماعی ادارهکل بهزیستی استان همدان بیشترین خشونتهای وارده به کودکان کار را طبق آمار دریافتی بهره کشی اقتصادی دانست و گفت: خوشبختانه هیچ کودک کار فراری به علت پرمشکل بودن خانواده نداشته ایم.
بختیاری با اشاره به عدم وجود مراکز شبانه روزی کودکان کار در بهزیستی استان همدان، بیان کرد: ساماندهی این کودکان فقط از طریق تیم تخصصی مرکز طرف قرارداد با بهزیستی که به صورت خرید خدمت کار میکنند و تیم تأیید شده آنها، صورت میگیرد.
معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان همدان با اعلام اینکه مدرسه کودکان کار در همدان نداریم، اظهار کرد: اکثر کودکان کار شناسایی شده در استان مشغول به تحصیل هستند.
وی در ادامه با بیان اینکه به کودکان کار غیربومی در صورت شناسایی خدمات تخصصی ارائه خواهد شد، تصریح کرد: اطلاعاتی در این زمینه که چند درصد کودکان کار مورد توهین و کتک از سوی مردم قرار میگیرند، در دسترس نیست، اما در صورت وجود شاکی خصوصی پرونده قابل پیگیری است.
وی درباره نحوه برخورد با کودکان کار گفت: بعضی از این کودکان بیش از حد اصرار به خرید دارند، اگر قصد کمک به آنها را دارید سعی کنید از آنها منصفانه خرید کرده واز پرداخت مبالغ اضافی خودداری شود تا عزت نفس کودکان حفظ شود و در صورت عدم نیاز به کالای مورد فروش با احترام به آنها گفته شود ممنون از پیشنهاد شما، اما من نیازی ندارم یا قصد خرید ندارم.
بختیاری درباره فعالیت زیرزمینی کودکان نیز بیان کرد: در صورت اطلاع و وجود وضعیت مخاطره آمیز کار زیرزمینی کودکان بهزیستی ورود میکند، اما کار کودک در خیابان بیشترین مسئله آفرینی را دارد.
وی درباره اینکه آیا احتمال دارد کودکان کار از کودکان رها شده باشند؟ پاسخ داد: در بین کودکان شناسایی شده مرکز چنین مواردی نبوده است.