برخلاف ادعای آقای پازوکی، دولت سابق ضمن مخفیکاری، تعهدات گسترده را به FATF و ۳۷ بند از ۴۱ انتظار این کارگروه وابسته به غرب را به اجرا گذاشت، اما خروجی آن صرفا کانالیزه شدن بیشتر اقتصاد کشور و شناسایی راههای دور زدن تحریمها و انسداد آن و فشار و طلبکاری بیشتر غرب در کنار دو برابر شدن تحریمها بود.
روزنامه کیهان نوشت: کارشناس اقتصادی حامی سیاستهای دولت سابق گفت حق کشور ما انزوا نیست و اگر برجام اتفاق بیفتد یا FATF به تصویب برسد، به نفع کشور ماست.
مهدی پازوکی یکی از افراد امضاءکننده نامه موسوم به ۶۱ کارشناس اقتصادی است که در دوره دولت گذشته، با نگاه سیاستزده، از برجام حمایت میکرد و آن را گرهگشای اقتصادی میخواند. در گفتگو با روزنامه اعتماد اظهار داشت: توقع ما این است که برای حل مشکلات اقتصادی از راهکارهای علمی و اقتصادی بهره برده شـود، چراکه راهحل مشکلات برخوردهای سیاسی نیست. عمدهترین سـوال من به عنوان یک شهروند ایرانی که طرفداری توسعه کشور هم هست، این است که استراتژی توسعه کشور چیست؟
البته بنده اولین بار است که نامهای با این مضمون را امضا میکنم و سؤال اصلی این است که اگر دولت برنامهای برای اقتصاد دارد باید بیان کند. او تصریح کرد: بنده به شدت معتقدم که نظام تصمیمگیری اقتصادی باید بر اساس منافع ملی باشد، اما آن گونه که شاهدیم با وجود اینکه بهترین فارغالتحصیلان از دانشگاههایی همچون شریف، تهران و دانشگاه شهید بهشتی و... در کشور داریم که میتوانیم در نظام تصمیمگیری کشـور از آنها استفاده کنیم، اما مدیرانی که در بخش اقتصادی کشور فعالیت دارند به شـدت ضعیفتر از مدیران قبلی هستند.
مشاور سازمان برنامه و بودجه در دولت سابق همچنین گفت: اگر میخواهیم با جهان ارتباط داشته باشیم ضرورت دارد تا سیستم بانکی ایران با سیستم بانکی کشورهای هدف کار کند، اما اگر دولت مقررات بینالمللی را نپذیرد هیچ کشوری حتی افغانستان نیز حاضر به مراوده اقتصادی با مانیست.
او با بیان اینکه حق ما نیست تا در جامعه جهانی منزوی شویم، گفت: اتفاقا دشمنان ما مانند اسرائیل و تندروهای آمریکا و برخی کشورهای منطقه به دنبال همین مسئله (انزوا) هستند بنابراین اگر برجام اتفاق بیفتد یا افایتیاف به تصویب برسـد به نفع ملت ایران است، به اعتقاد من گروههایی که مخالف ایـن موضوعات هستند دنیا را نمیشناسند و میاندیشند اگر سیم خاردار دور ایران بکشند بهتر است.
این اظهارات در حالی است که اولا سیاستزدگی و سیاسیکاری در نگرش بسیاری از حامیان دولت سابق غلبه داشته و به جای راهکارهای اقتصادی درونزا، بر پاسخ کلیشهای «برجام» در جواب همه مشکلات اشاره کردهاند. نتیجه این روند هم تعطیلی تولید، رکود تورمی، کسری بودجه شدید، افزایش نقدینگی و کمرمق شدن اقتصاد ملی بوده است.
ثانیا باید تاکید کرد که «واگذاری منابع قدرت ملی در ازای دریافت امتیازهای موقتی از دشمن» هرچه هست، الگوی توسعه اقتصاد ملی نیست. چه اینکه در عرصه مذاکره و یا تجارت، بدون تولید منابع قدرت (و نه صرف واگذاری منابع موجود) نمیتوان مذاکره یا تجارت موفقی داشت.
ثالثا برخلاف ادعای آقای پازوکی، دولت سابق ضمن مخفیکاری، تعهدات گسترده را به FATF و ۳۷ بند از ۴۱ انتظار این کارگروه وابسته به غرب را به اجرا گذاشت، اما خروجی آن صرفا کانالیزه شدن بیشتر اقتصاد کشور و شناسایی راههای دور زدن تحریمها و انسداد آن و فشار و طلبکاری بیشتر غرب در کنار دو برابر شدن تحریمها بود.
نهایتا اینکه بانیان نسخه معیوب «برجام و دیگر هیچ» اکنون در موضع پاسخگویی هستند و نمیتوانند ناکامیها و خسارتهای آن را به عنوان ابزار ضروری موفقیت فاکتور کنند.