فرارو- پاندای کونگفوکار یا «پو» حالا به یک افسانۀ مدرن مشهور و دوستداشتنی تبدیل شده که جذابیتهای شخصیاش برای جذب مخاطبان کفایت میکند. تا الان سه فیلم سینمایی بلند، چهار فیلم کوتاه و چند بازی ویدئویی از روی شخصیت او ساخته شده. حالا سومین سریال تلویزیونی «پاندای کونگفوکار» با عنوان فرعی «شوالیۀ اژدها» به تازگی منتشر شده است؛ سریالی که با وجود دیالوگهای بامزه و جنبههای خلاقانهای که دارد، انتظارات بالایی را که ما از این استاد عجیب و غریب کونگفو داشتیم برآورده نمیکند.
به گزارش فرارو؛ داستان این سریال دربارۀ ماجراجوییهای پو به همراه خرسی به اسم لوثرا است. لوثرا دختری است که از انگلستان آمده و مقام شوالیهای دارد. او در تعقیب دو راسوی تبهکار از انگلستان به چین آمده است. این دو راسو قصد دارند چند سلاح باستانی (منجمله یک دستکش جادویی و یک شلاق آتشین) را از مکانهای حفاظت شدهای که در چین دارند بدزدند و از قدرت آنها برای مقاصد شوم خودشان استفاده کنند.
در ابتدای سریال پو که قصد سفر در سراسر چین را دارد، در یک روستا با این دو راسو مواجه میشود و از آنها شکست میخورد. شکست پو باعث میشود که امپراطور لقب «جنگجوی اژدها» را از او پس بگیرد و مردم هم دیگر برای او احترامی قائل نباشند. پو بعد از ملاقات با لوثرا تصمیم میگیرد با او همراه شود تا بتواند افتخارات خودش را دوباره به دست بیاورد. آنها در سراسر چین به دنبال آن دو راسو میگردند و در این مسیر با مشکلات و دشمنان مختلفی رو به رو میشوند.
در این که بچهها این سریال را دوست خواهند داشت جای هیچ شک و تردیدی نیست؛ دیالوگهای بانمک پو و حرکات بامزهای که موقع مبارزه از خودش نشان میدهد مثل همیشه میتوانند مخاطبان کم سن و سال را بخندانند (البته که مخاطبان بزرگسال هم بعضی جاها لبخند به لبشان خواهد آمد). اما مخاطبان قدیمیتری که منتظر سریالی در حد و اندازۀ نام «پاندای کونگفوکار» باشند، ضعفهای قابل توجهی در این کار خواهند دید که احتمالا تا حدی آنها را مایوس خواهد کرد.
یکی از بزرگترین ضعفهای کار مدت زمان نسبتا طولانی و ریتم کند آن است. مجموع زمان سریال بیش از چهار ساعت است و در همۀ این چهار ساعت شاهد یک داستان واحد هستیم. البته شخصیتها و مکانهای متفاوتی در طول این داستان وارد صحنه میشوند، اما با همۀ اینها هنوز هم چهار ساعت زمان زیادی برای یک قصۀ نسبتا ساده و سرراست است. در واقع ماجراهای فرعی اصلا آنقدرها تاثیرگذار و جذاب نیستند که بعد از دیدن هر قسمت مشتاق دیدن قسمت بعدی باشیم. از اینجهت برای مخاطب بزرگسال احتمالا تماشای همۀ قسمتها خالی از کسالت و ملال نخواهد بود.
نکتۀ دیگر دربارۀ شخصیت خود پاندا است که در این سریال به اندازهای که انتظار داریم قدرتمند نیست. یکی از جذابیتهای شخصیت پو در فیلمهای سینمایی «پاندای کونگفوکار» این بود که با وجود تنبلی و مسخرهبازی، موقع مبارزه قدرتهای خارقالعادهای از خودش نشان میداد. در این سریال هم تا حدی همین حالت حفظ شده، اما در نهایت پو ضعیفتر از آن چیزی است که انتظار داریم. شاید سازندگان سریال خواستهاند با این کار به برجستهتر شدن شخصیت لوثرا کمک کنند، اما به نظر میرسد که این اصلا تدبیر درستی نبوده است؛ زیرا ما این سریال را به خاطر پاندای کونگفوکار چینی تماشا میکنیم نه به خاطر خرس شوالیۀ انگلیسی.
حضور نداشتن شخصیتهای محبوب فیلمها و سریالهای قبلی مثل استاد شیفو و «پنج آتشین» هم تا حدی توی ذوق میزند؛ هرچند که پدر پو حضور خیلی موثر و بانمکی دارد که باعث میشود زیاد احساس غریبگی نکنیم.
در کنار همۀ اینها باید اشاره کرد که تقابل و مقایسۀ سنت شوالیههای اروپایی با سنت مبارزان چینی یکی از جنبههای خلاقانه و مثبت این سریال است. رفتار مغرورانه و لافزنیهای لوثرا در مقابل تواضع و سادگی پو لحظات دوستداشتنی و جذابی را شکل داده که در هیچکدام از فیلمها و سریالهای قبلی شبیهش را ندیده بودیم. اما با این حال، این نکتۀ مثبت برای تبدیل این سریال به یک کار درخشان و جذاب که همۀ مخاطبان با هر سن و سالی از دیدنش لذت ببرند کافی نبوده است.
- امتیاز: ۶.۴/۱۰
- تاریخ انتشار: ۲۳ تیر