محمد بحرانی، صداپیشه عروسک «جناب خان» در برنامه «خندوانه» که از شبکه نسیم پخش میشود در یک پست اینستاگرامی نوشت:
سلام. کوچک شما محمد بحرانی هستم. چند کلمهای درددل دارم. ممنون میشم که در آرامش وقت بگذارید و حرفامو بخونید. کامنتهای این پست بازه. هر چه میخواهد دل تنگتان بنویسید. نوش جانم!
فقط یک خواهش: پدر و مادر سالخوردهی من عادت دارن تمام کامنتهای پیج من رو بخونن. (ذوق دارن که بچهی کچلشون بازیگر شده) هر انتقاد تیزی هم دارید لطفا به واژگانی دست نبرین که با خوندنشون دل پدر و مادرم زخم بشه.
تقریبا هفت سال از همکاری من با «خندوانه» میگذره. تک و توک قبلش با رامبد جوان تجربههای مشترکی داشتیم. از جمله به تله تئاتر و به مجموعه عروسکی در شبکه نمایش خانگی که جناب خان هم همون جا متولد شد. اما اولین و تنها تجربهی جدی همکاری و طولانی مدت ما، «خندوانه» بوده.
در این سالها یواش یواش «فرید جنگلبرد» از یه بازیگر سرشناس و چهرهی دور از دسترس برای من تبدیل به یه انسان و همکار و رفیق شد؛ یه انسان با همهی فراز و فرودها و نقطه ضعفها و در این سالها و به خصوص دو سه سال اخیر و بعد از مسالهی سفر رامبد به کانادا سیل انتقادات (و گاهی بیش از انتقادات به سمت رامبد روانه بوده و البته همواره و همیشه نه فقط خودش که خانواده و همکاران و برنامهاش هم از این سخنان در امان نبودن. رفقای عزیزم. من قصد هیچگونه توجیهی در مورد رفتارهایی که بعضا باعث نارضایتی و دلگیری شما شده رو ندارم. خیلی اوقات پیش و بیش از شما منتقد رامبد بوده و هستم و بارها و بارها بحثهای تندی هم با هم داشته ایم.
مثل همین مسالهی اخیر که باور کنید یا نه من هم مثل شما این اتفاق رو موقع پخش برنامه از تلویزیون دیدم و منجر به بحث بین ما شد.)، اما خدای بزرگ رو شاهد میگیرم که در این سالهای همکاری با این آدم، بزرگترین انگیزه رو دیدم برای ساخت یه برنامهی درست، با کیفیت، جذاب، با دغدغه، به درد بخور و شاهد بودهام که برای رسیدن به این هدف همهی جون و وقت و انرژی و عشقش رو گذاشته و با همه تیرهایی که از همه سمت به سمتش روانه بوده سعی کرده خوش اخلاق و پرانرژی و من دیدمش که علی رغم بالا رفتن میزان فحشها (که متاسفانه گاهی هم خودش بهانههای خوبی برای فحشها میسازه) هنوز سعی میکنه آدم باشه و آدم بمونه. من نمیدونم که «خندوانه» اصلا تونسته اهداف سازندگانش رو برآورده کنه یا نه، اما میدونم که «خندوانه» همهی همهی تلاشش رو کرده یه برنامهی سرگرم کننده باشه که دغدغه هم داشته باشه و حرف هم بزنه و باور کنید این آخری یعنی حرف زدن، با هزاران اصلاح» برای رسیدن به پخش اصلا کار سادهای نیست.
ضبط «خندوانه» تموم شده و معلوم نیست که دیگه اصلا ساخته بشه یا نه و معلوم نیست اگه ساخته بشه من در «خندوانه» باشم یا نه. اینها رو گفتم که بدونید از طرح این مسائل به دنبال هیچگونه منفعت طلبی نیستم.
من و رامبد هرگز جزو صمیمیترین دوستان همدیگر نبودهایم. در فواصل فصلهای خندوانه شاید ماهها از همدیگر بیخبر بودهایم. شاید وجه همکاری ما بر وجه رفاقتمان بچربد و البته شاید در آینده من و رامبد هرگز همکاری هم نباشیم؛ و شاید بعد از گفتن این حرفها سیل خشم باشه که به سمت من روانه بشه. اما شرط انصاف و وجدان و رفاقت ندیدم که سکوت کنم.
رفقای عزیزم متواضعانه از همهی شما خواهش میکنم اگر هرگونه کم کاری، خطا، بیمزگی، لوسی، حرف بیجا، سکوت بیجا و یا هر چیزی که باب میل شما نبوده در این سالها از «خندوانه» و سازندهاش رامبد جوان و همکارانش دیدید رو به بزرگی خودتون و محدودیت توان سازندگان این برنامه ببخشید و در این شک نکنید که این همهی توان تیم بود. ما بیش از این زوری و استعدادی نداشتیم.
فکر میکنم کلا ده برنامه از «خندوانه» مونده باشه که همه شون هم ضبط شدهان و شاید بعد از این قسمتها «خندوانه» برای همیشه به تاریخ بپیونده. این چند قسمت هم تحملش کنید! به امید اینکه برنامههای خیلی بهتری در آینده جایگزینش بشن که بیشتر مورد پسند شما باشن. در پایان همهی شما دوستانم رو به مهر دعوت میکنم. باور کنید که همهی این روزها و لحظات به سرعت و به زودی میگذرن و از ما و شما اگر چیزی قراره بمونه صرفا عشقه.
ممنونم و عشق بر شما ببارد
خداروشکر