bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۵۶۳۰۹۹
"عطا بهرامی"؛ کارشناس اقتصاد انرژی در گفتگو با فرارو بررسی می کند:

آیا ایده سرمایه گازی 40 میلیارد دلاری گازپروم در ایران شُدنی است؟

آیا ایده سرمایه گازی 40 میلیارد دلاری گازپروم در ایران شُدنی است؟

«اگر ایران و روسیه در بحث انرژی متحد شوند، چیزی در حدود 60 درصد از ذخایر گازی جهان را در اختیار خواهند داشت. این بدان معناست که بخش مالی جهان دیگر قادر نیست روسیه را تحریم کند. البته که در این فضا روس ها در حال توجه به منافع خود هستند و این مساله چندان هم عجیب نیست. در این میان قاعدتا منافع قابل توجهی نیز می تواند نصیب کشور ما شود. در این چهارچوب، ما و روسیه می توانیم بازار گاز دنیا را به حالتی انحصاری تبدیل کنیم. بازاری که البته ماهیتِ کم رونقی نیز ندارد. از این رو ما می توانیم با روسیه نوعی اوپکِ دو طرفه را ایجاد کنیم.»

تاریخ انتشار: ۱۶:۰۱ - ۰۲ مرداد ۱۴۰۱

فرارو- اخیرا و در جریان سفر "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه به کشورمان و حضور وی در نشست سه جانبه در کنار روسای جمهور ایران و ترکیه، "محسن خجسته مهر" مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران از امضای تفاهم نامه ای میان شرکت ملی نفت ایران و غول انرژی روسیه یعنی شرکت "گازپروم" روسیه خبر داد. این تفاهمنامه ارزشی بالغ بر 40 میلیارد دلار دارد و برخی آن را بزرگرترین تفاهم نامه در حوزه انرژی کشورمان توصیف کرده اند. در این راستا و پس از انتشار این خبر، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در این رابطه که آیا اساسا این تفاهنامه ارزش اجرایی دارد و به مرحله عملیاتی خواهد رسید یا خیر، ارائه شده است.

برخی به طور خاص به این نکته اشاره می کنند که با توجه به وجود تحریم های ثانویه علیه کشورمان و اینکه بعید است شرکت گازپروم بخواهد با سرمایه گذاری در شرکت های گاز ایرانی برای خود رقیب بتراشد، این تفاهمنامه را چندان حامل ارزش اجرایی و عملیاتی نمی دانند و صرفا آن را در حد یک اقدام سمبلیک و نمادین ارزیابی می کنند.

این در حالی است که شمار دیگری از ناظران و تحلیلگران حوزه انرژی بر این باورند که با توجه به تغییر فضای نظالم بین الملل در عصر پساجنگِ اوکراین، نوعِ رویکرد دولت روسیه نیز نسبت به ایران تغییر کرده و این کشور اکنون وارد بده بستان های عینی تر و قوی تری با ایران شده است. در این چهارچوب باید گفت که بله تفاهمنامه اخیر ایران و شرت گازپروم روسیه نیز در همین فضا از ارزش عملیاتی قالب توجهی برخوردار است و در نوع خود هم برای ایران و هم روسیه حامل منافع زیادی خواهد بود.

در این راستا، فرارو در گفتگو با "عطا بهرامی" استاد علم اقتصاد و کارشناس اقتصاد انرژی، به بررسی این سوال پرداخته که با توجه به واقعیات میدانی، تا چه حد ایده اجرایی شدنِ سرمایه گذاری شرکت روسی گازپروم در ایران، از قابلیتِ عملیاتی برخوردار است و آیا اساسا شُدنی است؟

مشروح پاسخ عطا بهرامی به این سوال را در ادامه مطالعه فرمایید.

آیا ایده سرمایه گازی 40 میلیارد دلاری

"عطا بهرامی" استاد علم اقتصاد و کارشناس اقتصاد انرژی در گفتگو با فرارو در پاسخ به این سوال که با توجه به واقعیات میدانی، تا چه حد ایده اجرایی شدن سرمایه گذاری شرکت روسی گازپروم در ایران، از قابلیتِ عملیاتی برخوردار است و آیا اساسا شُدنی است؟ گفت: «به طور کلی در مورد کار و مراودات ما با روس ها و سرمایه گذاری در حوزه انرژی چند موضوع مطرح است. اول اینکه در فضای عمومی ایران(در رسانه ها و شبکه های اجتماعی) اینطور گفته می شود که روس ها بدقول و بدعهد و امثالهم هستند. البته که در این رابطه شاهدیم که کسی دنبال سند هم نمی گردد و یا سند چندانی را ارائه نمی کند و صرفا برخی کلیات ارائه می شوند. مثلا گفته می شود که روس ها در قضیه تحویل سامانه دفاع هوایی اس 300 کار را به درستی به پیش نبردند، پس بدقول و بدعهد هستند.

در مورد ماجرای نیروگاه هسته ای بوشهر نیز شاهد طرح مسائلی از همین دست در مورد روس ها هستیم.در واقع در مورد روسیه نوعی پیش فرض ایجاد شده که در قیاس با دیگر گزینه هایی که پیش روی کشور ما در حوزه توسعه مراودات خارجی است، این کشور بدترین گزینه است. این تصور از دید من از نظر میدانی و بر اساسا واقعیات، تصور غلطی است. به طور خاص در مورد قضیه نیروگاه اتمی بوشهر ما به قدری بدقولی کردیم و طلب هایی که از ما داشتند را به نحو مناسبی پرداخت نمی کردیم که حتی اکنون نیز هنوز آن ها از ما طلبکار هستند.

البته که در مورد فعالیت های پرسنل روس در ایران نیز مدام شاهد بودیم که شایعات مختلفی درست می شود که مثلا زن های روسی در ایران حق حجاب می گیرند. این در حالی است که اساسا توجه نمی شد که ما در حال صحبت در مورد فیزیکدان ها، و نَه یکسری فرد مُدل و مانکن بودیم. در مورد سامانه دفاع هوایی اس 300 نیز شاهد موارد مشابهی بودیم و متاسفانه در آن دوره که مناقشات در رابطه با این موضوع اوج گرفتند، نَه ما  نَه روس‌ها به خوبی خود و مواضعمان را ارائه و به پیش نبردیم(جدای از ایران، روس ها فکر می کردند که پس از توافقِ "استارت دو" می توانند با غرب و آمریکا به تفاهماتِ گسترده تری دست پیدا کنند). این ها به هر حال فضای کلی هستند که ما از گذشته داشته ایم و آن ها را تجربه کرده ایم».

این کارشناس اقتصاد انرژی کشورمان در ادامه گفت: «با این حال فضای کلی جهان بویژه پس از جنگ اوکراین تغییراتِ قابل توجهی داشته است. در این راستا روس ها به طور خاص خواهان ایجاد و روی کار آمدن نظامِ چند‌قطبی هستند که در قالب آن هژمونی آمریکا و دلار و نظام مالی و اقتصادیِ غرب محور جهانی دیگر برقرار نباشد و عملا شمشیر تحریم از روی سر روسیه برداشته شود. باید توجه داشته باشیم که روس ها در ماجرای تحریم ها، واقعا موفق بودند و توانستند رژیم تحریم ها را دوماهه متلاشی کنند و حتی شاهدیم که کشورهای غربی به طور خاص و به تدریج در حال لغو برخی تحریم ها علیه روسیه هستند. زیرا اگر قرار باشد که تحریم ها در برخی حوزه ها علیه روسیه پا برجا بمانند، زحمت قابل توجهی را برای حامیان این تحریم ها ایجاد خواهند کرد.

واقعیت این است که روسیه در شرایط کنونی به این دیدگاه و ایده رسیده که نمی تواند با آمریکا کار کند و می‌خواهد در نظام چند قطبی آتی جهان، متحدان مطمئن تر و بلند مدت تری را برای خود دست و پا کند. در این راستا "هنری کسینجر" دیپلمات سابق و سیاستمدار سرشناس آمریکایی در موضع گیری می گوید که "هر قدرتی که ایران را با خود داشته باشد، می تواند شانس بالایی را جهت پیروزی در رقابت میان قدرت های بزرگ داشته باشد"(به طور خاص اشاره وی به رقابت های میان آمریکا و چین است). در این چهارچوب طبیعی است که روس ها با خود بگویند خوب است اگر ایران را در جبهه خود داشته باشند. در این راستا شاهدیم که روسیه خیلی زود ایران را وارد سازوکارهای تجاریِ منطقه اوراسیا کرد و تعرفه صفر را در مورد کشورمان برقرار ساختند. از سوی دیگر نیز چینی ها روزانه یک میلیون بشکه نفت از ایران می خرند و در عین حال جنگنده های سوخو هم در ایران در حال تولید است(سوخوهایی که در مرزِ نسل پنجم جنگنده های سوخو هستند) و از این جهت اتفاقات عجیبی در حال وقوع است. ایران نیز همکاری های خود در حوزه پهپادی با روسیه را توسعه بخشیده است.

در این چهارچوب شاهدیم که اساسا بنیان مناسبات دو طرف تغییرات قابل توجهی را تجربه می کند. حال با این مقدمه می توانیم برویم سراغ ماجرای انرژی و سرمایه گذاری شرکت گازپروم روسیه در ایران. ما در گذشته چه از روس ها و چه از چینی ها و فعالیت هایشان در حوزه صنعت انرژی کشورمان استقبال نمی کردیم».

عطا بهرامی تصریح کرد: «نباید فراموش کنیم که اساسا ساختار وزارت نفت ما تا حد زیادی غرب محور است و این گرایش وجود دارد که با شرکت های مطرح نفتی غربی همکاری و کار شود. در این راستا شاهد بودیم که بعضا شرکت های مطرح غربی نظیر بریتیش پترولیوم یا توتال خیانت های قابل توجهی را نیز به کشورمان انجام دادند. مثلا توتال پس از برجام وارد میادین انرژی ما شد و نقشه های فنی که خودمان تهیه کرده بودیم را از ما گرفت و به قطری ها(در مقام رقبای ایران) داد. مساله ی که جلوه ای عینی از خیانت در امانت محسوب می شود. البته که این شرکت ها تعهدات خود در قبال کشورمان را نیز نیمه کار رها کردند و رفتند. قبل از ورود آن ها، ما چینی ها را از میادین انرژی کشورمان بیرون کرده بودیم.

ما در دهه 70 با آمریکایی و به طور خاص با شرکت "هالیبرتون" کارمی کردیم و شرکت های نفتی که با وزارت نقت و ساختار سیاسی کشورمان نیز هماهنگ بودند با این شرکت همکاری داشتند. در این چهارچوب این دیدگاه وجود دشت گه اگر ما منافع اقتصادیمان را به آمریکا گره بزنیم، این مساله از حیث سیاسی نیز برای ما حاشیه امنیت ایجاد خواهد کرد. این رویکرد در واقع تلقیِ کلی "دولت سازندگی" بود.

با این حال وقتی تحریم "داماتو" علیه کشورمان اجرایی شد و بر اساس آن سرمایه گذاری بیش از 40 میلیون دلار(که بعدها شد 20 میلیون دلار) در پروژه های نفتی ایران با تحریم های آمریکا رو به رو می شد(آمرکیکا طرفِ سرمایه گذار را تحریم می کرد) اساسا دردسر های زیادی برای کشورمان ایجاد شد. در واقع چون این مبلغ از حیث سرمایه گذاری در پروژه های انرژی بسیار ناچیز بود، مثلا ما مجبور بودیم با شرکت هایی نظیر توتال فرانسه چندین قرارداد امضا کنیم و با تکه تکه کردنِ مبلغ سرمایه گذاری مانع از این شویم که تحریم های داماتو شاملِ آن شود. با این حال در نهایت این قبیل شرکت ها نیز به درستی با ما کار نمی کردند. ما نیز متمایل به روس ها نبودیم و قاعده مشابهی در مورد چینی ها نیز برقرار بود. البته که در مورد این قبیل شرکت ها در موارد متعددی بدقولی هایی از سوی ما صورت گرفت».

بهرامی افزود: «اکنون شاهدیم که شرکت گازپروم از تمایل خود به انجام سرمایه گذاری 40 میلیارد دلاری، آن هم در میدان گازی پارس جنوبی خبر داده است. میدان گازی که برای ما از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا جزوِ میادین مشترک ما است. سرمایه گذاری که در نوع خود بالاترین میزان سرمایه گذاری در تاریخ صنعت انرژی کشورمان است. روس ها درک روشنی از بازار انرژی دارند. آن ها به خوبی می دانند که نفت و گاز ایران در جهان از حیث ذخایر در رتبه نخست قرار داد و پس از این کشور روسیه حضور دارد. این بدان معناست که اگر ایران و روسیه در بحث انرژی متحد شوند، چیزی در حدود 60 درصد از ذخایر گازی جهان را در اختیار خواهند داشت.

این یعنی که بخش مالی جهان دیگر قادر نیست روسیه را تحریم بکند. البته که در این فضا روس ها در حال توجه به منافع خود هستند و این مساله چندان هم عجیب نیست. در این میان، قاعدتا منافع قابل توجهی نیز می تواند نصیب کشور ما شود. در این چهارچوب، ما و روسیه می توانیم بازار گاز دنیا را به حالتی انحصاری تبدیل کنیم. بازاری که البته ماهیت کم رونقی نیز ندارد. از این رو ما می توانیم با روسیه نوعی اوپکِ دو طرفه را ایجاد کنیم».

این کارشناس حوزه اقتصاد انرژی در پایان گفت: «در این راستا اگر ونزوئلا نیز به ایران و روسیه بپیوندد و بر مساله گازی تمرکز کنند، اساس سازمان اوپک به دست فراموشی سپرده خواهد شد و اتحادیه قدرتمندی شکل خواهد گرفت که از قدرت تعیین کنندگی زیادی نیز برخوردار خواهد بود. از این رو هم منافع ایران و هم روسیه در شرایط کنونی این است که توافقاتشان ماهیتی عملیاتی را به خود بگیرد. در این میان ما باید توجه داشته باشیم که در بحث اجرا، بار دیگر بدقولی های خاص خود را نداشته باشیم و در ابعاد گوناگون اشتباهات گذشته را تکرار نکنیم و زمینه را جهت تسهیل فعالیت ها و روابط فراهم کنیم و احتیاط های خاص خود را در این زمینه داشته باشیم.

ما باید بپذیریم که غرب با ما کار نمی کند. سیاست خارجی آمریکا نیز اساسا تعامل و ارتباط سازنده با یایران را به رسمیت نمی شناسد و در این مسیر ظرفیتی را نیز فعال نخواهد کرد. در این رابطه حتی شاهدیم که با ما برجام را امضا می کنند اما خیلی زود خودشان از توافقی که امضا کرده اند خارج می شوند والان هم مایل به بازگشت به آن نیستند. از این رو پاسخ من به سوال شما مبنی بر اینکه آیا ایده سرمایه گذاری 40 میلیارد دلاری گازپروم روسیه در ایران عملیاتی و شُدنی است یا خیر باید بگویم: بله شدنی است اما چابکی ما را می طلبد و البته به نظرم باید چینی ها را نیز وارد میدان کرد و یک کنسرسیوم قدرتمند را در حوزه انرژی ایجاد کرد».

bato-adv
bato-adv
bato-adv