واقعبینانهترین آیندهای که کارشناسان برای دریاچه ارومیه متصور هستند، احیای بخشهای شمالی و خشکیدگی پهنههای وسیعی از آن است. مؤثرترین اقدامی هم که میتوان برای کاهش آسیب زیستمحیطی در منطقه انجام داد، قرق کامل پارک ملی ارومیه و کاشت گیاهان سازگار با خاک شور و کمآببر است. اما این روزها هنوز پروژههایی که به رساندن آب از حوضههای آبریز دیگر است، تمرکز میشود.
به گزارش همشهری؛ از ابتدای سال، تاکنون ۲۱۵ میلیارد تومان به احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده شده است. این را کنار رقم بهروز شده ۱۵ هزار میلیارد تومانی بگذارید که از سال۹۴ تاکنون بهمنظور احیای آن هزینه شده و نتیجه فقط ۵۰ سانتیمتر آب بیشتر نسبت به سال شروع برنامههای احیای دریاچه ارومیه است.
برای چندمینبار، کمپینهایی برای رساندن صدای دریاچه و ساکنان شهرها و روستاهای اطراف آن راهاندازی شده و باز با فشارهای مردمی اقداماتی که مربوط به پروژههای عمرانی و سازهای است، در صدر خبرها قرار گرفته غافل از اینکه آنچه دریاچه ارومیه را نجات میدهد اصلاح الگوی مصرف، تغییر الگوی کشت و ایجاد معیشت پایدار برای جوامع محلی بهمنظور کاهش فشار به حقابه دریاچه است.
این اقدامات هزینه کمتری نسبت به پروژههای عمرانی دارند، ولی به کندی و با وسعت کمتری انجام میشوند. مسعود باقرزاده کریمی که سالها تجربه مدیریت دفتر تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست را داشته و هماکنون با عنوان رئیس حوضه آبریز ارومیه در وزارت نیرو مشغول فعالیت است، به همشهری میگوید: شاید دیگر نتوانیم همه دریاچه را احیا کنیم، ولی بخشی از آن را قطعا میتوانیم.
باید این واقعیت را بپذیریم که هم اقلیم تغییر کرده و هم مصارف در همه بخشها افزایش یافته است. شاید بتوان مصارف بخش کشاورزی را کاهش داد، ولی ما برای تامین آب شرب نیز در منطقه با مشکل مواجه شدهایم. مهمترین نگرانی او، حتی بیشتر از احیانشدن دریاچه، مصرف آبی است که به اسم دریاچه با هزینههای چند هزار میلیاردتومانی تامین شده است.
هیچ تضمین قانونی نیز وجود ندارد که پساب تصفیهشده شهرهای تبریز و ارومیه و همچنین ۶۵۰ میلیون مترمکعب آبی که از حوضه آبریز رودخانه زاب به دریاچه هدایت شده است، تماما به دریاچه سرازیر شود و کسی به آن دستدرازی نکند.
باقرزاده کریمی میگوید: اگر این پروژهها اجرایی شود، امسال شاهد سطح آبگیری خوبی در دریاچه خواهیم بود. ما حتی محل عبور تونل انتقال آب زاب را هم به منطقه حفاظتشده ارتقا دادیم و قرار است فنسکشی هم صورت گیرد تا احتمال سوءاستفاده از این آب به صفر برسد، ولی هیچ تضمینی در این زمینه وجود ندارد. چند روز پیش استاندار آذربایجانغربی بهعنوان مدیر اجرایی احیای دریاچه ارومیه انتخاب شد و یکی از ابهامات کارشناسان تناقض احکام استاندار است. او از یکسو موظف به تسهیل توسعه در بخش کشاورزی است و از سوی دیگر، موظف به احیای دریاچهای است که اتفاقا همین بخش کشاورزی با چاههای غیرمجاز، نفسهایش را به شماره انداخت. به همین دلیل برخی همچون مسعود باقرزاده کریمی معتقد هستند، باید مدیریت اجرایی ستاد احیای دریاچه ارومیه به نهاد یا فردی فرابخشی همچون معاون اول رئیسجمهور سپرده میشد.
هزینه زیادی برای احیای دریاچه ارومیه شده است و به اعتقاد رئیس حوضه آبریز ارومیه، وزارت نیرو برای احیای دریاچه ارومیه برنامههای میانمدت و بلندمدت زیادی میتواند انجام دهد. او توضیح میدهد: با توجه به اینکه میزان ورودی آب به دریاچه کم شده است، درباره اینکه کدام نقطه دریاچه ارومیه و با چه اولویتی احیا شود، صحبتهای کارشناسی زیادی شد و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که «آب خودش تصمیم بگیرد» و برای آن پارتیشنبندی مصنوعی انجام ندهیم. همچنین در پهنههایی که پرآب نخواهد شد، ولی سیلابهای فصلی رطوبت مناسبی به خاک خواهد داد، پوشش گیاهی مناسب کاشته و بهشدت قرق شوند و هیچگونه دخل و تصرفی در آن صورت نگیرد تا به یکی از زیستگاههای اطراف پارک ملی دریاچه ارومیه تبدیل شود.
این اقدام در سالهای پرباران، منطقه را به تالابهای موقت تبدیل میکند، سپر حفاظتی در برابر گردوغبار خواهد شد و بهعنوان زون گردشگری طبیعتمحور نیز استفاده میشود. منابع آب تجدیدپذیر دریاچه ارومیه در سال آبی نرمال، ۷ میلیارد و ۲۴ میلیون مترمکعب است. از این میزان طبق سند تخصیص دریاچه ارومیه، ۴۴ درصد از بارش چه در سالهای پربارش، کمبارش و نرمال تا ترسالی باید سهم دریاچه ارومیه شود.
مسعود باقرزاده کریمی، رئیس حوضه آبریز دریاچه ارومیه در مورد پرداخت حقابه دریاچه ارومیه میگوید: در سال آبی جاری حقابه دریاچه ارومیه براساس مصوبات قبلی تامین شده و رهاسازی آب از سوی وزارت نیرو بهطور کامل انجام شده است. اما گفتن این نکته ضروری است که میزان بارش با آورده حوضه آبریز دو موضوع جداگانه است. بدین معنا که مثلا ممکن است میزان بارش نسبت به سال قبل یکسان باشد، ولی آورده رودخانهها بهدلیل تغییر الگوی بارش کمتر شده باشد. نسبت این دو اصلا برابر نیست. ممکن است در یک سال بارندگی ۱۵ درصد کاهش یابد و روانابها در همان سال ۴۵ درصد کاهش پیدا کند. این ویژگی هیدرولوژیکی منطقه است. منظور از تغییر الگوی بارش این است که یکبار بارش ۵۰ میلیمتری، رواناب ایجاد میکند، ولی ۵ بارش ۱۰ میلیمتری هیچ روانابی ایجاد نمیکند.
در نهایت رواناب است که به سمت دریاچه جاری میشود و آن را احیا میکند؛ بنابراین نمیتوان با میزان بارش، سالها را مقایسه کرد. در واقع الگوی بارش تعیینکنندهتر از میزان بارش است. امسال در حوضه آبریز دریاچه ارومیه ۱۵درصد نسبت به حالت عادی کاهش بارش رخ داده است، اما اگر پروژههای عمرانی به نتیجه برسد و بارشهای خوبی در سال آبی بعد داشته باشیم، میتوانیم امیدوار باشیم که بخشهایی از دریاچه احیا شود.