شرکت سیمان تهران در این چند روز شرایطی را برای بازدید و پذیرایی از علاقهمندان به «سایه» و ارغوان خانۀ او فراهم کرده است و البته بناست تا چند روز دیگر پیکر این شاعر به این خانه بازگردد، با ارغوان وداع کند و سپس روانۀ رشت شود.
«سایه» رفته است، و ارغوانش حالا سایه انداخته است بر سر علاقهمندانی که پس از سالها درهای خانه هوشنگ ابتهاج را بازتر از هر روز دیگری یافته و در آن حضور پیدا کردهاند. در حالیکه روایتهایی از گذشته نقل میشود، خبرهایی نیز دربارۀ آیندۀ این خانه به گوش میرسد.
«ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد میگرید...»
به گزارش ایسنا، همه رفتهاند؛ محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی و حالا «سایه». از میان جمعی که در این خانه گرد هم میآمدند، کسی نمانده است.
اما درهای خانۀ هوشنگ ابتهاج در تهران که به روایت برخی بازدیدکنندگان سالها بسته مانده بود، از روز چهارشنبه (۱۹ مردادماه ۱۴۰۱)، پس از درگذشت او، به روی علاقهمندان باز شده است.
شرکت سیمان تهران در این چند روز شرایطی را برای بازدید و پذیرایی از علاقهمندان به «سایه» و ارغوان خانۀ او فراهم کرده است و البته بناست تا چند روز دیگر پیکر این شاعر به این خانه بازگردد، با ارغوان وداع کند و سپس روانۀ رشت شود.
البته مدیرعامل شرکتی که در حال حاضر مالکیت خانۀ سابق ابتهاج را دارد، میگوید که درهای این خانه پیش از این نیز بسته نبوده است و علاقهمندان میتوانستند از ارغوان بازدید کنند.
علاقهمندانی که برای بازدید از خانۀ «سایه» آمدهاند، در گوشهگوشۀ این فضا به یکدیگر از «سایه» میگویند، عدهای هم البته آمدهاند تا محتواهای تصویری تازهای را دربارۀ ارغوان به فضای مجازی برسانند.
درحالی که عموماً مراقبانی برای حفاظت از خانه و ارغوان به چشم نمیخورد، عدهای محدودیتهای اطراف ارغوان را کنار میزنند و با آن عکس میگیرند و برخی نیز بهگونهای دیگر نظم فضای سوگواری برای هوشنگ ابتهاج را مثلا با جابهجایی قاب تصویر او به هم میزنند.
درحالیکه گهگاه صدای شعرخوانی «سایه» هم به گوش میرسد، بنای خانه که به همان شکل اولیه حفظ شده است، توجه اغلب بازدیدکنندگان را به خود جلب میکند. البته بازدیدکنندگان هم صرفاً همه از عموم مردم نیستند، برای مثال احمد محیط طباطبایی از افرادیست که در روز شنبه (۲۲ مردادماه) برای بازدید از خانه حضور پیدا کرده است.
در فضایی که بازدیدکنندگان به آن مراجعه میکنند، کسی بهعنوان راهنما پاسخگوی پرسشهای علاقهمندان نیست، اما براساس آنچه علیاصغر گرشاسبی، مدیرعامل و نایب رئیس هئیت مدیرۀ شرکت سیمان هگمتان میگوید، احمدعلی ابتهاج، عموی «سایه» مدیرعامل شرکت سیمان تهران بوده که مجتمع کناری محل سابق خانۀ هوشنگ ابتهاج نیز، دفتر کار و محل زندگی او بوده است.
به گفتۀ او، هوشنگ ابتهاج مازاد بر فعالیتی که در حوزۀ شرکت سیمان در محل این خانه داشته است، در طبقۀ پایین، نشستهای ادبی و هنری برگزار میکرده و کسانی، چون محمدرضا شجریان در آن حضور پیدا میکردند. پس از این، او خانه را بنا به تمایل خود در سال ۶۳ یا ۶۴ به شرکت بهپاک میفروشد، و این شرکت نیز این خانه را در اواخر دهۀ هفتاد به شرکت سیمان تهران میفروشد.
گرشاسبی همچنین بیان میکند: «شرکت سیمان تهران در این ۲۰ سال همواره هزینه کرده تا این ساختمان را به شکل اولیه نگه دارد و این برای بازدیدکنندگانی که در این چند روز مراجعه میکردند، جالب بود. برنامهمان برای آینده هم همین است که این بنا را به عنوان یک یادگار فرهنگی، به همین شکل سنتی حفظ کنیم».
درحالیکه در زمان حضور خبرنگار در محل خانۀ ابتهاج نیز برخی علاقهمندان محدودیتهای ایجادشده برای نزدیک شدن به ارغوان را رعایت نمیکنند، مدیرعامل شرکت سیمان به نگرانیهایی که در سالهای اخیر برای حفظ این درخت داشتهاند اشاره میکند و میگوید که چندسالی است که ارغوان تحت کنترل کارشناسان کشاورزی است.
این در حالیست که به گفتۀ او، پس از این چند روز مانعی در زمینه ورود علاقهمندان به خانه و بازدید از ارغوان وجود نخواهد داشت.
علیاصغر گرشاسبی به برنامۀ تشییع پیکر امیرهوشنگ ابتهاج از این خانه نیز اشاره میکند و میگوید: آخر همین هفته قرار است پیکر ایشان را به تهران منتقل کنند و پس از برگزاری مراسم وداع در این خانه به رشت و قطعهای که قرار است به عنوان قطعۀ شاعران معاصر در این شهر آماده شود، منتقل و به خاک سپرده شود (گویا چهارشنبه، پنجشنبه). البته فضای اینجا کوچک است و مراسمی اینجا برگزار نمیشود و برنامۀ اصلی دست وزارت فرهنگ است.
در آن سوی خانه، محلی که گفته میشود به عموی هوشنگ ابتهاج تعلق داشته، موزۀ شرکت سیمان تهران نیز واقع شده است. عمارت اصلی آن متعلق به سیروس فرمانفرمائیان بوده که پس از چندسال به تملک فردی به نام منوچهر قراگوزلو درمیآید و در فاصلۀ سالهای ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۳ توسط او به بانک پارس رهن داده میشود تا اینکه در تاریخ ۱۱ بهمنماه ۱۳۴۳ توسط سیمان تهران خریداری میشود.
گویا برنامۀ شرکت سیمان این است که همۀ آثار و وسایل مربوط به احمدعلی ابتهاج را در این موزه حفظ کند و آثاری را نیز از هوشنگ ابتهاج به آن بیفزاید.
مدیرعامل شرکت مالک خانه دربارۀ اینکه امکان جابهجایی محل موزۀ هوشنگ ابتهاج به جایی در نزدیکی درخت ارغوان وجود ندارد؟ توضیح میدهد: در حال تدارک هستیم تا اگر لازم شد، بخشی از آثار استاد هوشنگ ابتهاج را در اینجا هم قرار دهیم، اما باید با هماهنگی موزۀ شرکت سیمان تهران انجام شود. درست است که بنای این خانه منسوب به «سایه» است، اما کل مجموعه از قدیم یکپارچه بوده و این یکپارچگی مجموعۀ برای ما ارزشمند است.
بهنظر میرسد بهزودی آثار مکتوب سایه به این خانه یا محل موزۀ شرکت سیمان اضافه میشوند.