یکی از این جانوران کشورمان که مدتی است خطر انقراض تهدیدش میکند و دانشمندان و دلسوزان محیط زیست با چنگ و دندان در حال مراقبت و حفظ آن هستند، فوک کاسپین یا همان فوک خزری است.
معمولا تا صحبتِ حفاظت از محیط زیست میشود، یاد آلودگی هوا، از بین رفتن جنگلها، نبود آب و حفظ یوزپلنگ ایرانی میافتیم. در حالی که به جز اینها که حال خوشی ندارند، موارد دیگری هم هستند که نیازمند توجه ما هستند، حتی بیشتر.
به گزارش خراسان، از آلودگی آب دریا گرفته تا حفاظت از گونههای در حال انقراض کمتر شناخته شده که شاید حتی نامشان را هم نشنیده باشیم. یکی از این جانوران کشورمان که مدتی است خطر انقراض تهدیدش میکند و دانشمندان و دلسوزان محیط زیست با چنگ و دندان در حال مراقبت و حفظ آن هستند، فوک کاسپین یا همان فوک خزری است.
این حیوان بانمک که شاید عکس یا فیلمی از آن دیده باشید، گونهای از فوکهاست که فقط در دریای خزر زندگی میکند. در سال ۲۰۰۸ برآورد جمعیتی فوکها نشان داد در قرن اخیر تعدادشان از یک میلیون و ۲۰۰ هزار به ۱۰۰ هزار رسیده و طبق آخرین آمار در ۲۰۱۷ مشخص شد فقط ۷۰ هزار فوک خزری باقی مانده است.
از آن جا که این فصل، دوران رونق دریای خزر است تصمیم گرفتیم تا به بهانه شناخت این حیوان زیبا، با مرکز حفاظت فوک خزری که به طور تخصصی از این گونه جانوری محافظت میکند هم آشنا شویم. در این پرونده صحبتهای ما با دکتر «امیر شیرازی» مدیر این مرکز درباره فوک خزری، عملکرد مرکز و راههای کمک به محیط زیست را بخوانید.
تنها پستاندار دریای خزر فوک خزری یا فوک کاسپین است. در دنیا بیش از ۳۰ گونه فوک وجود دارد که این گونه خزری جزو کوچکترین آنهاست. طول بدن فوک کاسپین حداکثر به ۱.۵ متر میرسد و وزنش حدود ۸۵ کیلوگرم است.
غذای این حیوان بیشتر ماهیهای کیلکا، سوف، گاوماهیان و سختپوستان است. فوک کاسپین با خوردن ماهیهایی که ضعیفترند و آسانتر به دام میافتند، ماهیهای بیمار را از دریا حذف میکند، در نتیجه کمک میکند ماهیها و سختپوستانِ سالمتر زادولد کنند و نسلهای بعدیشان قویتر شوند.
با انقراض فوک خزری به تدریج این گونهها هم از بین خواهند رفت که مشکلاتش گریبانگیر مردم و به ویژه ماهی گیران خواهد شد. فوکهای خزری با شُش نفس میکشند و میتوانند حدود ۲۰ دقیقه نفسشان را زیر آب نگه دارند.
مانند همه پستانداران به بچههایشان شیر میدهند، رنگ تولههایشان تا یک ماهگی سفید است و سپس به قهوهای یا خاکستری تغییر میکند. موهای فوکها سالانه میریزد و زمانی که رنگش کرم میشود معلوم میشود موی کهنه است و به زودی ریزش میکند و موی جدید به رنگ خاکستری میروید.
طول عمر فوکهای خزری حدود ۳۵ سال است و معمولا به دنبال غذا به بخشهای میانی و جنوبی دریای خزر (آبهای ایران، ترکمنستان و آذربایجان) مهاجرت میکنند. هر فوک خزری بالغ ماده از ۵ تا ۲۰ سالگی، سالی یک بار و هر نوبت یک توله به دنیا میآورد. حدود ماه بهمن فوکهای بالغ به سواحل شمالی خزر (روسیه و قزاقستان) سفر میکنند تا مادههای باردار تولههایشان را روی سطوح یخزده آب به دنیا بیاورند.
چون رنگشان سفید است روی سطح یخ و برف مخفی میشوند و از گزند شکارچیان در امان میمانند. مادر تا حدود یک ماهگی به آنها شیر پرچرب میدهد تا رشد نوزادها سریعتر شود و بعد از دو سه ماه آمادگی شنا و شکار داشته باشند.
دکتر امیر شیرازی، دام پزشک ۴۰ سالهای است که حدود ۱۰ سال از عمرش را صرف حفاظت از فوک کاسپین کرده است. او که در ایران تحصیل کرده و دوره تکمیلی آشنایی با پستانداران دریایی را در مرکزی تخصصی در هلند گذرانده، از آغاز کارش میگوید: «ما با یک مجموعه بیمارستان سگ دریایی در هلند که رئیس آن خانم «لنی هارت» برای همایشی به ایران آمده بود، آشنا شدیم. این آشنایی باعث شد که من و مرحوم «دکتر محمدمصطفی شاهی فردوس» با فوک خزری بیشتر آشنا شویم و اصول حفاظت از این گونه را یاد بگیریم. در سال ۲۰۰۰ تلفات سنگین (حدود ۱۰ هزار) فوک خزری در سواحل پنج کشور حاشیه دریای خزر مشاهده شد. علت آن بیماری ویروسی بود که از سگ سانان و سایر پستانداران دریایی به فوکها منتقل شده بود. این اتفاق باعث شد که فوکهای کاسپین بیشتر در مرکز توجه قرار بگیرند.
تحقیقات گستردهای از سوی دانشمندان کشورهای مختلف مانند روسیه، کشورهای اروپایی و حتی ژاپن انجام و نیروهایی به منطقه فرستاده شد. درنهایت در سال ۲۰۰۸ به دلیل بررسیها و تخمینها، نام فوک خزری با کاهش ۹۵ درصدی جمعیت وارد فهرست قرمز و این جانور در خطر انقراض معرفی شد.
از آن زمان فعالیتهای حفاظتی شکل جدیتری گرفت. در سال ۲۰۱۰ ما (همراه با مرحوم شاهیفردوس) مرکز حفاظت فوک خزری را در استان گلستان و محلی که مشاهدات از حضور فوک بیشتر بود، یعنی در جزیره آشوراده تاسیس کردیم.»
در ادامه دکتر شیرازی فعالیتهای این مرکز را چنین توضیح میدهد: «از ابتدا سرمایهای نداشتیم و کمکهای دولتی هم وجود نداشت. اصلا قرار نبود از دولت کمک بگیریم تا بتوانیم مستقل بمانیم و اگر اقداماتی از نهادهای دولتی دیدیم بتوانیم با استقلال از آنها انتقاد کنیم، پیگیر باشیم و دست و بالمان بسته نباشد. فعالیتهای مرکز به چند دسته تقسیم میشود؛ کار مستقیم مانند امداد و نجات، درمان و تیمار فوکهای آسیبدیده تا زمان رهاسازی و فعالیت دیگر بحث آموزش مردمی و سازمانهاست. از ماهی گیران گرفته تا خانواده آنها به ویژه بچهها که نسل بعدی هستند که جذب فعالیت در دریا میشوند. فعالیت بعدی هم پژوهش و تحقیقات است که باعث میشود بدانیم به چه سمتی باید برویم.»
عامل آشنایی ما با فوک خزری، عروسکهای کوچکی بود که در فضای مجازی دیده و خریده بودیم. بعدها متوجه شدیم این عروسکها به نام «کوشا» از محصولات مرکز حفاظت از فوک خزری است.
دکتر شیرازی در این باره بیشتر توضیح میدهد: «بیشتر ماهی گیران از لحاظ مالی قوی نیستند. اگر ما از آنها میخواستیم که اگر فوکی در تورتان افتاد نجاتش بدهید و نگهش دارید تا گروه امداد ما برسد، باید آن عزیزان زحمت میکشیدند و زمان میگذاشتند تا نجاتش بدهند. برای همین باید درک متقابلی از وضعیت زندگیشان داشته باشیم. بهترین کار این بود که برایشان ایجاد درآمد کنیم تا این دوستان متوجه بشوند با حفظ این گونه نه تنها جمعیت ماهیها کم نمیشود که حتی میتواند درآمدزا هم باشد. ما پروژههای مختلفی داشتیم مثل بافت قالیچه با تصویر فوک در مناطق ترکمن نشین، تولید ساکهای پارچهای با تصویر فوک و المانهای سنتی مربوط به آن منطقه برای جایگزینی کیسههای پلاستیک و همچنین ساخت عروسکهای کوشا.
طراحی این عروسکها توسط هنرمندان داوطلب انجام شد. پروژه در استان مازندران در سال ۹۶ شروع شد که اکنون چند نفر به عنوان مشاغل خانگی در حال تولید آنها هستند و درآمدزایی دارند. ۸۰ درصد سود حاصل از این فروش به خانمهایی برمیگردد که تولید میکنند و بقیه هم به مرکز میرسد تا بخشی از هزینهها را تامین کند. برای خرید این عروسکها میتوان به صفحه اینستاگرام مرکز مراجعه کرد.»
رئیس مرکز حفاظت از فوک خزری از مشکلات مالی پیش رویش چنین میگوید: «ساخت عروسکها و محصولات دیگر برای قطع وابستگی ما راه افتاد تا از بازارچهها و غرفههای محلی استفاده کنیم که خب هنوز به این مرحله نرسیدهایم. چون نیروها داوطلب هستند، هزینهای ندارند، ولی برای تیمار فوکها و خرید دارو مدتی از دوستان کمک میگرفتیم. زمانی هم فروش عروسکها بهتر بود و از آن طریق هم کسب درآمد میکردیم.
کمکهای بینالمللی هم به دلیل مشکلات نقل و انتقال ارز امکانپذیر نیست. از فروش محصولات فرهنگی مثل کتاب و سیدی و... هم گاهی درآمدی حاصل میشود. متاسفانه با این تورم هم سرمایهگذار برای تولید نداریم و هم مردم استقبال کمتری دارند. از سازمانهای دولتی انتظار کمک مالی نداریم، ولی پیشنهاد میدهیم که اگر همایشی دارید از این هدایای ما بخرید.
بعضی سازمانها هم میگویند ما میخواهیم درباره فوک خزری در همایش صحبت کنیم و شما به ما هدیه بدهید! پیشنهادهایی هم از سازمانهایی داشتهایم که میخواستند کمک کنند، ولی این کارشان پوششی بود برای آسیبهایی که به طبیعت میزدند. برای همین دستمان بسته است و باید با حداقلها پیش برویم.»
دکتر شیرازی عوامل موثر در انقراض فوک کاسپین را چنین بیان میکند: «مهمترین این عوامل آلایندههایی است که داخل دریای خزر حل شده و سالها پایدار میمانند که هم محیط زیست و هم موجودات اکوسیستم را نابود میکنند. این آلایندهها ناشی از صنایعی مانند پالایش نفت، سموم کشاورزی، پساب کارخانجات و فاضلاب شهری هستند که به صورت مستقیم یا با آب رودخانه وارد دریا میشوند.
عامل بعدی شکار است که به ویژه در شمال خزر به صورت قانونی و غیرقانونی به طمع تجارت پوست، به ویژه نوزادان فوکها انجام میشود. عامل دیگر تغییرات اقلیمی است. فوک کاسپین باید در زمستان به مناطقی برود که سطح آب یخ میزند تا بتواند زادولد کند، ولی با گرم شدن هوا، یخها هم از بین میروند و محیط مناسب تولید مثل این موجودات نابود میشود.
از طرف دیگر گرمایش زمین باعث میشود ویروسهایی که در مناطق سردسیر مانده بودند، با گرم شدن هوا دوباره شیوع پیدا کنند و باعث بیماری و تلفات شوند. یکی دیگر از عوامل تهدیدکننده فوک خزری تخریب زیستگاههاست. قلمروی فوکها به دو قسمت آبی و خشکی تقسیم میشود. فوکها گاهی برای استراحت، آفتاب گرفتن و تولید مثل باید به خشکی بیایند که متاسفانه هم محیطهای آبی و هم خشکی به دلیل فعالیتهای انسانی تخریب شدهاند.
هم اکنون چند نقطه امن کوچک مانند شبه جزیره میانکاله و بوجاق در استان گیلان برای فوکها باقی مانده است. در فصل پاییز و موسم مهاجرت آنها، ماهی گیری بیرویه باعث میشود فوکها که موجوداتی خجالتی و ترسو هستند، از انسان فاصله بگیرند و قلمروی ساحلی نداشته باشند. در دریا هم به دلیل تردد و سروصدای کشتیها و قایقها و آلودگیها، قلمروی دریایی فوکها تخریب شده است.
عامل دیگر که دلیل اصلی تلفات است تورهای ماهی گیری است که فوکها در آنها گیر میکنند. وقتی برای نجات تقلا میکنند، بیشتر گیر میافتند و در زیر آب بر اثر کمبود اکسیژن خفه میشوند. آشنا نبودن و ناآگاهی مردم عامل دیگر است. آگاه سازی و اطلاع رسانی مردم بسیار مهم است تا اکوسیستم دریاچه خزر و محیط اطراف و موجوداتش را نجات دهد. اگر مردم آگاه شوند، هم از دیگران و هم از مسئولان خواهند خواست که برای نجات محیط زیست تلاش کنند و همه در کنار هم مسئول باشند.»
دکتر شیرازی اهمیت توجه به محیط زیست را نه فقط برای فوکها و سایر حیوانات که برای انسانها هم لازم میداند و میگوید: «چهره زیبای فوک خزری میتواند برای مردم جذاب باشد و برای تبلیغات صنایع استفاده شود.
در این شرایط اقتصادی از مردم انتظار زیادی نداریم. مهمترین کمک مردم و رسانهها میتواند اطلاع رسانی باشد. بزرگترین مشکل ما میزان کم آگاهی است. هرچه این موجود بیشتر به مردم شناسانده شود، مردم آگاهتر میشوند و آسیبها و عوامل تهدیدکنندهاش را میشناسند.
انداختن زباله، رهاکردن فاضلاب به رودخانهها و دریاها، برهمزدن آسایش سواحل و ... روی شرایط زیستی این گونه تاثیرگذار است. این مسئله ملی نه تنها بر فوک کاسپین که روی طبیعت و محیط زیستمان هم تاثیرگذار است. فضای مجازی و گوشیهایی که در دست مردم است هم ابزار اطلاع رسانی هستند تا بتوانیم طبیعتی پایدار و زیبا را در اطراف خود داشته باشیم. هرچه زمان میگذرد مردم بیشتر غرق زندگی و از این مسائل دور میشوند.
در حالی که در دنیای امروز دغدغه اصلی حفاظت از محیط زیست و این ودیعههای الهی است. همان طور که در سازمان ملل هم اعلام شد زمان زیادی برایمان نمانده و اگر تا ۲۰- ۳۰ سال دیگر جلوی فرایند تخریب محیط زیست را نگیریم، دیگر راه برگشتی برای بشر نخواهد بود. حفاظت از طبیعت، حفاظت از نوع بشر و انسانهاست. وقتی تعادل و نظم آن را به هم میریزیم، خشم طبیعت آن بینظمی را اصلاح میکند؛ بنابراین توجه به طبیعت، توجه به نوع بشر است.»