جنگانداختن سگهای گله در استانهایی مثل آذربایجان شرقی و غربی پیشینهای طولانی دارد و به انتخاب سگ قالب برای گله، توسط دامداران و عشایر این منطقه برمیگردد؛ رسمی که با کمی دستکاری در دهههای گذشته به شهرهای دیگر هم سرایت کرده و گرچه دیگر کارکرد انتخاب سگ قالب برای گله را ندارد، اما به تجارتی پر سود برای بسیاری از پرورشدهندگان سگهای مبارزهگر تبدیل شده است.
ماجرای «علی پلنگ» و کشتهشدنش در محله جیمآباد مشهد را خیلیها فراموش کردهاند؛ دعوای خونینی که به «دعوای سگ» معروف شد و ۵ نفر از جوانان جیمآباد با ضرب گلوله در این دعوای عجیب کشته شدند. قبل از آن هم آدمهای زیادی سر ماجرای جنگانداختن سگها جانشان را از دست داده بودند و بعد از آن هم این گردهمایی عجیب، نزاع و کشته کم نداشت.
به گزارش همشهری، جنگانداختن سگهای گله در استانهایی مثل آذربایجان شرقی و غربی پیشینهای طولانی دارد و به انتخاب سگ قالب برای گله، توسط دامداران و عشایر این منطقه برمیگردد؛ رسمی که با کمی دستکاری در دهههای گذشته به شهرهای دیگر هم سرایت کرده و گرچه دیگر کارکرد انتخاب سگ قالب برای گله را ندارد، اما به تجارتی پر سود برای بسیاری از پرورشدهندگان سگهای مبارزهگر تبدیل شده است.
«میدان»های کوچک و بزرگ در بوکان و مشهد و تهران و سردشت و خوزستان و کرمانشاه و بسیاری شهرهای دیگر راه میافتد تا مدعوین به تماشای جنگی که بین سگها درگرفته بنشینند؛ تماشاگرانی که در میدانهای مهم و اسم در کرده، تعدادشان به ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر هم میرسد: جمعی به اندازه ظرفیت ورزشگاه شهید شیرودی.
محمد قاسمی، دامپزشکی است که سالها پیش از این بهعنوان پزشک کنار زمین مسابقه سگها حضور داشته. او میگوید: «سگبازهایی که این حیوانات را به جنگ هم میاندازند، بهخودشان لقب عشقباز میدهند. سگها از نژادهای خاصی هستند. مثلا سگهای سراب یا سگهایی که در سالهای اخیر از عراق و افغانستان وارد ایران میشوند و قیمتهای گزافی هم دارند.»
آیتمهای متعددی است که قیمت سگها را تعیین میکند: از نژاد و سن و جثه گرفته تا تعداد میدانهایی که در آن جنگیده و البته تعداد پیروزیهایش.
قاسمی میگوید: «الان قیمت برخی از این سگها به ۳۰۰ میلیون تومان و بیشتر از آن هم میرسد. طبیعی است که سگهای وارداتی هزینه گزافتری داشته باشند چراکه آنها را بهصورت قاچاق و از طریق کولبران به خراسان وارد میکنند و یا از عراق به سردشت میبرند و آنجا تحویل خریدار میدهند. برای محاسبه قیمت سگها هم عرف و قیمتگذاری خاصی وجود دارد. اصطلاحی هست به نام «دفتر» که هر دفتر ۳۰ ورقه است و هر ورقه ۱۰۰ دلار قیمت دارد. مثلا میگویند قیمت این سگ یک دفتر است؛ یعنی ۳ هزار دلار.»
میدانهایی که رقابت سگها در آن برگزار میشود، معمولا باغ و یا زمین و دشتی بیرون از فضای شهر است و بزرگی آن بستگی زیادی به بزرگی دلالان و برگزارکنندگان مسابقات دارد.
محمد قاسمی میگوید: «قبل از شروع مسابقه، دلالها به سراغ صاحبان سگهای جنگی میروند و قرار و مدار مسابقه را میگذارند. از ۳-۲ ماه قبل از آغاز هر میدان، خبرش را اعلام عمومی میکنند و شرط بندی روی دو سگ آغاز میشود. این زمان فرصتی است برای اینکه صاحبان سگ از مسابقات تمرینی خود عکس و فیلم پخش کنند و برای حریف کری بخوانند تا مردم به شرطبندی روی یکی از دو سگ بیشتر ترغیب شوند.»
حضور سگهای چند میلیونی و چرخش پول کلان در میدانها، باعث شده تا پای افراد زیادی به میدانها باز شود؛ از زنان و کودکان گرفته تا مردم عادی و البته افرادی که تربیت سگ میدان، به حرفهای برای آنها تبدیل شده است. دامپزشکان، استادان دانشگاه، چهرههای سرشناس عرصه هنر و... هم در این جمع حضور دارند.
قاسمی میگوید: «برای سگها و برگزاری مسابقات و میدانها هزینه زیادی میشود. طبیعی است که برگزارکنندگان میدانهای سنگین، به دامپزشکان و متخصصان اسم درکرده هم پیشنهاد حضور در کنار زمین مسابقه را بدهند تا درصورت نیاز سگهایی که آسیب دیدهاند را درمان کنند. این رقمها امسال شاید به بیش از ۱۰۰ میلیون تومان برای هر روز هم رسیده باشد.»
شرطبندی سر این حیوانات از چند میلیون تومان آغاز میشود و به چندصد میلیون تومان هم کشیده میشود. میدانهای بزرگ، دفترداری دارد که در آن افراد کلید خودرو یا خانهشان را بهعنوان ضمانت شرطی که بستهاند گرو میگذارند و همین کار به حساسیت مسابقه دامن میزند.
اواخر بهار و تابستان، بهترین زمان برای نسلکِشی از سگهایی است که نژادهای معروفی دارند؛ سگهای سراب، سگهای عراق و سگهای افغانستان در این میان طرفداران زیادی دارند و معمولا تولهها به اعتبار سگ نر و مادهای که از آنها جفتکشی شده، قیمتگذاری میشوند؛ از ۱۰ میلیون تومان تا قیمتهای گزافتر و چند صد میلیون تومان
. قاسمی میگوید: «کسی که ۳۰۰ میلیون تومان برای خرید سگ هزینه کرده و برایش مربی گرفته و خرجهای دیگر را برگزار کرده، حتما میخواهد بیش از چند برابر این پول را از طریق سگ به جیب بزند. برای همین شروع میکند به نسلکشی از این حیوان تا تولههایش را بتواند به قیمت بالا بفروشد. تولهکشی زیاد از سگهای ماده باعث شده تا عمر مفید این حیوانات نهایتا ۴ تا ۵ سال باشد و اغلب بیمار باشند. یا با برگزاری مسابقات مختلف، شرطبندیهای کلانی سر برد سگ انجام دهد و از این طریق هزینهها را جبران کند.»
«میتوان گفت میدانها قتلگاه سگهای ضعیفتر هستند. مسابقات زیادی برای شرطبندی ممکن است برگزار شود که در آن آدمها سر کشتی و بوکس و... به میدان بیایند. اما میدان سگکشی، ظلم بزرگی به این حیوانات است چراکه با میل و اراده خود به این میدان نمیآیند.
بارها شاهد بودم که سگی که به زور به میدان آورده شده، در عرض ۵۰ ثانیه شاهرگش پاره شده و نفسنفس زده و جان داده است. شکستکی دست و پا، پارگیهای نقاط مختلف بدن و حتی کورشدن و... از اتفاقهای عادی در این مسابقات است.» این را یکی از دامپزشکانی میگوید که تا چند سال پیش در میدانها حضور داشت، اما بعد از دیدن آسیبهای زیادی که به سگها وارد میشد، از این کار منصرف شد.
او که نمیخواهد نامی از او برده شود میگوید: «وقتی پای این همه پول در میان باشد، طبیعی است که اتفاقهای خارج از انتظار هم در میدانها رخ دهد؛ از دعوا و زد و خورد تا گاوبندی و حتی قتل. معمولا از هر ۱۰ میدانی که در ایران برگزار میشود، ۲ تا ۳ میدان به دعوایی بزرگ منجر میشود. تیراندازی و قمهکشی و زدن به قصد کشت در این دعواها کم ندیدهایم.»
او از حضور افراد سرشناس در میدانهای مهم میگوید: «از استاد دانشگاه گرفته تا هنرمند و نقاش، و حتی دامپزشکان معروف در این میدانها حضور دارند و به مسابقه علاقهمند هستند. چند سال پیش خبری از زندگی یک فرد ثروتمند در تهران منتشر شد که در خانهاش باغ وحشی شخصی داشت؛ این فرد هم یکی از افرادی است که در این مسابقات دست دارد و اصطلاحا سلطان تهران است؛ یعنی بیشتر خرید و فروش سگها از خارج از ایران توسط او انجام میشود.»
این دامپزشک به رسم کریخواندن صاحبان سگها باهم در فضای مجازی اشاره میکند که گاهی به تهدید و دعوا هم کشیده میشود: «بسیاری از این افراد در شبکههای مجازی مختلف برای هم کری میخوانند و کلیپ پر میکنند و در آن برای حریف شاخ و شانه میکشند. این تنها یکی از انواع قدرتنمایی از طرف صاحبان این سگهاست.»
این روزها که هوا گرم است و فرصت خوبی برای جنگ سگها فراهم نیست، خرید و فروش سگ به اوج خود میرسد و در این میان تولههایی خریده میشوند که بهدلیل سختی تمرینات، به زمستان نمیرسند و میمیرند.
این دامپزشک میگوید: «اصطلاحا الان وقت ترنسفر سگهاست، چون بهدلیل گرمای هوا، احتمال سکته سگها در مسابقه زیاد است. اما از هر ۱۰ تولهای که از این ماهها تمرین را آغاز میکند، حداقل ۴ تا ۵ توله جان خود را از دست میدهند، چون تمرینهای سختی دارند و بر اثر گاز گرفتگی و صدمات دیگر میمیرند. برخی هم به قصد این خریداری میشوند که حریف تمرینی هستند و کارشان کتک خوردن است. خشونتی که در این مسابقات به سگها اعمال میشود ورای تصور است. پارگی رگهای عروقی و شکستن دست و پا، عادیترین اتفاقی است که میتوانیم در این مسابقات شاهدش باشیم. اما متاسفانه این مسابقات در سالهای اخیر آنقدر شایع شده که مردم عادی و حتی بچهها هم به تماشای مسابقات میآیند و در جادههای منتهی به میدانهای عمومی، ترافیکهای سنگینی برقرار میشود.»
ماجرای میدانها به همینجا ختم نمیشود و میدانهایی با عنوان «میدان خصوصی» هم گاهی برگزار میشود که میزبان آن، معمولا از افراد سرشناس این عرصه است.
این دامپزشک میگوید: «در میدانهای خصوصی یک نفر میزبان میشود و مهمانی در باغ یا ویلای خود برگزار میکند. به این کار اصطلاحا میگویند سفرهداری. جمعی گزیده شده و اغلب آشنا که حدودا تعدادشان به ۱۰۰ نفر میرسد در این مهمانی حضور دارند و از آنها پذیرایی میشود. فردای مهمانی هم سگها را در میدان به جنگ میاندازند و فیلم و عکسهای آن را در گروهها به اشتراک میگذارند.» از گروهها و کانالهای عمومیای میگوید که در شبکههای اجتماعی تشکیل شده و معمولا چند هزار نفر عضو دارند؛ و البته گروههای خصوصیتر که معتمدان این مسابقات در آن عضو هستند وحتما برای عضویت در آن باید ضامنی گردن کلفت داشت.
او میگوید: «چند بار با اداره محیطزیست یکی از شهرها درباره این موضوع تماس گرفتهام و گزارش برگزاری این میدانها را دادهام. اما هیچ نتیجهای نداشته و در نهایت گفتهاند برای برخورد با میدانها باید شاکی خصوصی وجود داشته باشد.» افزایش جمعیت سگهای ولگرد در شهرهای مختلف، مسئلهای حاشیهای، اما در این زمینه مهم است که بسیاری از مردم حاشیهنشین را به نگهداری و پرورش این سگها و برگزاری میدانهای کوچک سوق میدهد؛ فرهنگی که رو به گسترش است امروزه کمتر استانی در کشور است که میدانی در آن برگزار نشود.
«هر فعلی که از شرایط معمول جامعه عبور کند و مردم، کارشناسان، خانوادهها و نظام سیاسی را دچار نگرانی کند از نظر جامعهشناسی یک مسئله است و میتوان درباره آن تحقیق کرد.» این را «اردشیر گراوند» جامعهشناس میگوید و به پدیده جنگ انداختن حیوانات اشاره میکند که تنها گوشهای از روابط انسان و حیوان در این سالها را نشان میدهد.
او میگوید: «برای اینکه به چرایی این پدیده نگاه کنیم، میتوانیم ببینیم که این موضوع چه خلائی را در زندگی افراد پر میکند؟ چه آنهایی که حیوان خانگی را در آپارتمانهای خود نگه میدارند و چه آنها که این حیوانات را برای جنگ انداختن و مسابقهدادن تربیت میکنند و درصد بسیار کمتری از جامعه اول هستند.»
این جامعهشناس به چرخه اقتصادیای که این فعالیتها ایجاد کرده اشاره میکند و میگوید: «یکی از دلایل مهم پدید آمدن این اتفاقها و گسترده شدن آنها در جامعه، بازی کلان اقتصادیای است که در این چرخه شکل میگیرد. افرادی بر چنین رخدادهایی میدمند که نفع اقتصادی بالایی از آن برده باشند. ما به جای اینکه به دامپروری و دامپزشکیای که به ثروت اجتماعی ما چیزی اضافه کند بپردازیم، به سمتی حرکت میکنیم که هزینه اجتماعی بالایی برای ما دارد و این اشتباه تاریخی رایجی در رفتارهای اجتماعی ما ایرانیان است.»
بهگفته او علاوه بر وجه اقتصادی و درآمدی این مسابقات برای صاحبانشان و دلالان، باید به وجه سرگرمی و هیجانی آن هم توجه کرد؛ خلائی که بهنظر میرسد هم در شهرهای کوچک و هم در شهرهای بزرگ با آن روبهرو هستیم.