حسن خمینی گفت: باید هدف و وسیله متناسب داشته باشیم و بهترین و کم هزینهترین راه را انتخاب کنیم؛ لذا امام برای حرکتهای سیاسی استخاره نمیکند. زندگی مردم را نمیشود با استخاره پیش برد.
حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در مراسم گرامیداشت دومین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی صانعی، نشست علمی «مبانی فقهی و کلامی آیتالله العظمی صانعی» و رونمایی از ۴ اثر آن مرحوم، شجاعت، اخلاص و توجه به عقلانیت را سه ویژگی شاخص شاگردان امام خمینی دانست.
به گزارش شفقنا، این استاد دروس خارج حوزه علمیه قم تصریح کرد: یکی از میراث آیت الله صانعی برای روزگار ما اجتهاد روشنفکرانه بود. در این مسیر باید اصول اجتهاد منقح شود. دفاع منتقدانه از جمهوری اسلامی نیز یکی دیگر از میراث ایشان بود. باید از جمهوری اسلامی به عنوان حرکتی که سالها برای تحقق آن مجاهدت شده و جانها فدا شده، دفاع کرد. امثال آقای صانعی بیش از بقیه باید از این میراث دفاع کنند. ایشان از جمهوری اسلامی دفاع منتقدانه داشتند. اگر انحرافی را میدیدند نسبت به آن حساس بودند. سومین میراث ایشان نیز حمایت شجاعانه از امام به عنوان کانون محوری انقلاب بود.
سید حسن خمینی افزود: برادر آیت الله صانعی تعریف میکردند که پدرشان این دو برادر را به مکتبخانه میبرند. معلم میگوید آقای صانعی هیچ چیزی نمیشود. برادرشان میگفت من اصفهان ماندم و برادرم برگشت. سال بعد پدرم دوباره ایشان را آورد و به معلم گفت از او هرچه میخواهی بپرس. پرسید و اقای صانعی جواب داد. استعداد فردی ایشان در نوشته هایش و سبک زندگی اش هویدا است. شاگردان زیادی را پرورش دادند و دروس ایشان از دروس شاخص حوزه بود.
یادگار بنیانگذار جمهوری اسلامی تصریح کرد: امام به آیت الله صانعی القابی مانند فاضل و عالم را داده که نشان دهنده جوهره ارزشمند علمی ایشان است. او علاوه بر هوش و استعداد، اساتید خوبی داشت و به تعالی رسید.
وی به رابطه آیت الله العظمی صانعی با انقلاب اشاره کرد و گفت: ایشان از روز اول در مسیر مبارزه بودند. آزار دیدند و سختیها کشیدند. بعدها وارد مسئولیتها شد و در مقام دادستان کل کشور قرار گرفتند و بعد هم به مانند یک پدر و یا مادری که نسبت به فرزند خود با حساسیت برخورد میکند، از آنچه که انحراف و غلط میدانستند، تبری جسته و آنها را بیان میکردند. دوره مبارزات سیاسی ایشان بعد مهمی است که میشود به آن توجه کرد. قبل از انقلاب تا پایان عمرشان مبارزاتی داشتند و برآنچه که میاندیشند که صحیح است استقامت میکردند.
آقای خمینی به رابطه نزدیک آیت الله صانعی با بنیانگذار انقلاب اشاره کرد و افزود: آیت الله شیخ حسن صانعی از اولین کسانی بودند که در دفتر امام فعالیت داشتند. قرابت آیت الله شیخ یوسف صانعی به امام از این طریق شکل میگیرد. سپس وارد درسهای امام شده و مطالبی را میآموزند.
وی «شجاعت» را وجه تمایز امام خمینی دانست و تصریح کرد: شاگردان امام علاوه بر علمیت، مجذوب شجاعت او شده و شجاعت را از او آموختند. روزی بر اساس مبانی فقهی و اصولی علل قیام حضرت امام را تبیین میکردم. آیت الله توسلی گفتند همه اینها که فرمودید درست است، اما واقعیت این است که امام شجاعت داشت. همه چیز را از افق مبانی فقهی نبینیم. یک چیزی فراتر از آن در ساختار وجودی انسانهاست که منشا اثر میشود. شاگردان امام به خصوص آنها که وارد مبارزه شدند بعدها هم زبان گزندهای داشتند. آنها اگر شجاع نبودند وارد مبارزه نمیشدند. مبارزین، چون زبان گزنده و شجاعت دارند و، چون نمیتوانند در برابر آنچه ناصحیح است، سکوت کنند مبارز میشوند.
خمینی ادامه داد: آقای نجفی اصفهانی نزاع سنگینی با ظل السطان داشت. ظل السلطان حاکم مستبدی است. یک روز میگوید اگر واقعا با من بدی به ناصرالدین شاه بنویس من را عوض کند. اقای نجفی میگوید چرا به ناصرالدین شاه بنویسم، به ملکه انگلستان مینویسم که او را عوض کند.
شجاعت ویژگی همه انقلابیهاست و ویژگی ممتاز امام هم شجاعت بود. مرحوم میرزا حسن آقای بجنوردی میگفت وقتی امام به نجف آمدند پدرم به ایشان گفت شما نترسیدید؟ امام گفت روزی که ریختند و مرا گرفتند و به سمت تهران بردند، در مسیر، ماشین به سمت دریاچه نمک پیچید. یقین کردم که میخواهند به طرف دریاچه بروند و مرا بکشند. با خودم خلوت کردم دیدم نمیترسم. البته امام میگوید صفتهای نفسانی قابل تغییر است. کسی که ترسو است میتواند آن را تبدیل به شجاعت کند.
وی گفت: دومین نکتهای که شاگردان امام از ایشان فراگرفتند اخلاص است. تاثیر سخن امام برای این است که سخن ایشان از عمق جان برخاسته است. صداقت در او دیده میشده و ظاهر و باطنش یکی بوده است. نسلی از شاگردان امام جذب اخلاص او شدند. نزدیکی آنها به امام به واسطه قدرت و پست و مقام نبوده است. احساس میکردند که این آدم برای رضای خدا کار میکند و حب نفس ندارد. شاگردان امام یاد گرفتند که باید در زندگی به فراتر از مادیات نگاه کرد. کسی که برای خدا کار میکند ضرر نمیکند.
این استاد حوزه علمیه تصریح کرد: سومین ویژگی شاگردان امام توجه به عقلانیت بشری است. مرحوم آقای صانعی یک مجتهد زبردست و خبره است. ایشان وقتی که وارد یک تحلیل متعارف فقهی میشد، یک مجتهد و فقیه متبحری بود که کلاسیک بحث را جلو میبرد. اما وقتی وارد نواندیشیهای فقهی میشد، اصول بحث را منقح نکرده بود. بعدها خدمت ایشان گفتم که بحث عدالت که از امهات بحث شماست منقح کرد.ای کاش آقای صانعی در موضع این بحث وقت بیشتری میگذاشت.ای کاش روشنفکران ما بیشتر به بحثهای حجج اصولی بپردازند تا تغییرات فقهی.
وی گفت: یکی دیگر از درسهایی که شاگردان امام از او فراگرفتند توجه به وصول به نتایج است. امام میگوید ما مامور به نتیجه نیستیم. هدف قبل از حرکت است و نتیجه بعد از حرکت حاصل میشود و غایت است. چه بسا هدف شما یک چیزی است و به نتیجه نمیرسید. ما مامور به هدف هستیم، اما مامور به نتیجه نیستیم. شما با هدفتان است که وظیفه تان مشخص میشود. اگر هدف ما رسیدن به جنوب است، وظیفه ما حرکت به سمت جنوب است.
باید از خداوند توفیق خواست. یعنی از خداوند بخواهید که عواملی که دست شما نیست را در اختیارتان قرار دهد. یک کشتیگیر یک سال تمرین میکند، اما شب مسابقه سرما میخورد و همه چیز به هم میریزد. باید از خدا خواست این امور را برطرف شود. باید آنچه را که در اختیار ما است انجام بدهیم و آنچه را که در اختیار ما نیست به خدا بسپاریم.
وی تاکید کرد: باید در روشهای خود عاقلانه عمل کنیم. برای وصول به هدف باید به آنچه لازم است مجهز شد. نمیشود انسان چشمش را به روی علم روزگار خود ببندد. در امور عامه عقلانیت عملی لازم است. یعنی باید هدف و وسیله متناسب داشته باشیم و بهترین و کم هزینهترین راه را انتخاب کنیم؛ لذا امام برای حرکتهای سیاسی استخاره نمیکند. زندگی مردم را نمیشود با استخاره پیش برد. شب عملیات یکی از فرماندهها به امام گفته بود یک سرکتاب باز کنید. امام گفته بود کارتان را بکنید و به خدا توکل و توسل داشته باشید.
این استاد دروس خارج حوزه علمیه تصریح کرد: در عمل به وظیفه ما موظف هستیم به تمام قواعد علمی روزگار خود مسلط باشیم و به خرد جمعی بشریت توسل بجوییم. امیرالمومنین علیه السلام برای خدا جنگید، اما سپاه را بدون آرایش نظامی روزگار خود به جنگ نفرستاد. قواعد علمی روزگار خود را رعایت کرد.