در فیلمی که در فضای مجازی منتشر شد زن جوانی در پیاده روی خلوت خیابان در حال حرکت بود که مردی جوان با کلاهی سفید از پشت سر به وی نزدیک شد و در یک لحظه دست راستش را دور گردن زن جوان حلقه و او را از زمین بلند کرد و چند متری عقب عقب با خود کشید تا اینکه زن جوان از هوش رفت.
سارق خشن که یک خانم دکتر را در خیابان ولنجک با روش خفه کردن هدف سرقت قرار داده بود توسط کارآگاهان ادارهآگاهی دستگیر شد.
به گزارش ایران، چند هفته قبل فیلم زورگیری و سرقت از زنی جوان در پیاده رو خیابان ولنجک در فضای مجازی منتشر شد که بازخوردهای زیادی به همراه داشت. در این فیلم که دوربینهای مداربسته ثبت کرده بودند زن جوانی در پیاده روی خلوت خیابان در حال حرکت بود که مردی جوان با کلاهی سفید از پشت سر به وی نزدیک شد و در یک لحظه دست راستش را دور گردن زن جوان حلقه و او را از زمین بلند کرد و چند متری عقب عقب با خود کشید تا اینکه زن جوان از هوش رفت.
سارق بلافاصله کیف و تلفن همراه او را سرقت کرد و سوار بر موتورسیکلت همدستش که در خیابان منتظرش بود از محل فرار کردند. پس از انتشار این فیلم و شکایت زن جوان که خود را دندانپزشک معرفی کرد کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی به دستور بازپرس علیرضا بهشتی، تحقیقات برای شناسایی متهم را آغاز کردند.
در حالی که تحقیقات برای دستگیری سارق کلاه سفید ادامه داشت، کارآگاهان با دو شکایت مشابه دیگر مواجه شدند. یک خانم معلم و زن جوان دیگری به همین شیوه و از سوی مرد کلاه سفید مورد خفتگیری و سرقت کیف شان قرار گرفته بودند. وقتی تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف محل خفتگیریها مورد بازبینی قرار گرفت تصاویر متهم به دست آمد.
با این احتمال که سارق کلاه سفید از متهمان سابقه دار اداره آگاهی باشد کارآگاهان به سراغ آلبوم متهمان اداره آگاهی رفته و در بررسی تصاویر به سارقی رسیدند که شباهت زیادی با متهم فراری داشت؛ سارقی که قبل از این به اتهام سرقت، گوشی قاپی و سرقت لوازم داخل خودرو بازداشت شده بود.
با شناسایی هویت متهم به نام بیژن، کارآگاهان دریافتند وی مدتی قبل به اتهام سرقت ضبط صوت خودرو بازداشت شده است.
بیژن پس از هماهنگیهای قضایی با بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت، به اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شد. متهم ۳۰ ساله گرچه ابتدا منکر خفتگیریهایش بود، اما وقتی در برابر مدارک و شواهد پلیسی قرار گرفت به ناچار به سرقت هایش با همدستی پسری ۱۸ ساله اعتراف کرد؛ بنابراین همدستش نیز بازداشت شد.
سرهنگ کارآگاه ولیپور گودرزی عنوان کرد: متهمان پس از انتقال به اداره پنجم پلیس آگاهی هدف تحقیقات قرار گرفتند و در بررسیهای ابتدایی به چندین فقره سرقت با شیوه و شگرد ضرب و شتم شدید مالباختگان در شمال و غرب تهران اعتراف کردند.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت با بیان اینکه خط قرمز پلیس آگاهی، امنیت شهروندان است، خاطرنشان کرد: متهمان با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی برای کشف جرایم احتمالی دیگر و شناسایی سایر شاکیها در اختیار کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات ادامه دارد.
حدود ۷ سال از عمر ۳۰ سالهاش را به خاطر سرقت در زندان به سر برده و دو سال قبل نیز آزاد شده. خودش میگوید ورزشکار است و به عنوان هافبک راست یکی از تیمهای دست یک فوتبال بازی میکرده، کوهنوردی هم میکند، اما مدعی است به خاطر شرایط بد مالی دست به خفتگیری زده است.
چرا زندان بودی؟
به خاطر سرقت، اما دو سال قبل از زندان آزاد شدم و آرایشگری میکردم، اما با ماهی ۳ تا ۴ میلیون تومان نمیتوانستم زندگیام را بگذرانم به همین دلیل دوباره به فکر سرقت افتادم. اوایل ضبط و وسایل داخل خودروها را سرقت میکردم، اما چون درآمدش خوب نبود و احتمال دستگیری هم زیاد بود آن را رها کردم و تصمیم گرفتم شگرد سرقتم را تغییر دهم، اما در سرقتها باید از چاقو استفاده میکردم و با این موضوع مشکل داشتم میترسیدم موقع سرقت درگیر و ناخواسته مرتکب قتل شوم.
شگرد جدیدت برای سرقت چه بود؟
در اینستاگرام، فیلمهایی از سرقتهای خارجی میدیدم. در این فیلمها با شناسایی سوژهها در خیابانهای خلوت از پشت سر به سمت سوژه میرفتندو با انداختن دست دور گردن آنها کیف قاپیها را انجام میدادند. من هم با این شیوه سرقت هایم را شروع کردم.
چند مورد خفتگیری کردید؟
با این شیوه از سه زن و یک مرد سرقت کردم. کل سرقت یک دقیقه هم طول نمیکشید. از کیفها چیز زیادی گیرمان نیامد فقط گوشیهایشان را به مالخر فروختیم.
نقش همدستت چه بود؟
با موتور منتظر میماند، وقتی من سرقت را تمام میکردم سوار شده و فرار میکردیم.
فکر نمیکردی با فشاری که به گردن و گلوی سوژه وارد میکردی خفه شود؟
یک بار تقریباً همین اتفاق افتاد. بعد از خفتگیری، مالباخته بیهوش روی زمین افتاد، در گوشهای کمین کردیم و منتظر ماندیم وقتی حالش بهتر شد فرار کردیم.
فیلم صحنه خفتگیری ات را دیده بودی؟
بله. حتی یکبار یکی از دوستانم گفت بیژن تویی داری خفتگیری میکنی، گفتم نه شبیه من است، اما باورش نشد و گفت خودت هستی. بعد از انتشار فیلم هم ترسیدم و دیگر سرقت نکردم.
با همدستت چطور آشنا شدی؟
هم محلیام بود. از دو ماه قبل شروع به خفتگیری کردیم.