«شی جین پینگ» رئیس جمهور چین و «ولادیمیر پوتین» همتای روس او هفته جاری در اولین دیدار رو در رو پس از حمله روسیه به اوکراین لحن متفاوتی را در اظهارنظرهای عمومی خود بیان کردند، اما جای تردیدی باقی نگذاشتند که شراکت استراتژیک «بدون محدودیت» کشورهایشان حفظ خواهد شد.
فرارو- علیرغم شکستهای بزرگ روسیه در میدان جنگ و اشاره پوتین به نگرانیهای چین در مورد اوکراین، دو رهبر متعهد شدند که همکاری استراتژیک را تعمیق بخشند و از منافع یکدیگر حمایت نمایند و برای برای ارتقای ثبات منطقهای و جهانی نیروی مشترکی را شکل دهند. روز دوشنبه، رهبران ارشد چین و روسیه دور جدیدی از رایزنیهای امنیتی در سطوح بالا را دنبال کردند.
به گزارش فرارو به نقل از کریستین ساینس مانیتور، کارشناسان میگویند تصمیم شی برای دیدار با پوتین در اولین سفر خارجی شی از سال ۲۰۲۰ میلادی و یک ماه پیش از صعود مورد انتظار او به سومین دوره نادر به عنوان رهبر ارشد چین نشان دهنده اهمیت قائل شدن اتحاد چین با روسیه نزد شخص اوست. برای پوتین درگیر در جنگ اوکراین رابطه با چین به طور فزایندهای ضروری به نظر میرسد.
تعمیق روابط چین با روسیه احتمالا در سالهای آتی قویتر خواهد شد، زیرا هر کشوری از رابطه با دیگری سود میبرد. با این وجود، بیاعتمادی تاریخی و آرمانهای متفاوت جهانی هم چنان نقاط ضعف بالقوه در رابطه چین و روسیه هستند.
«الکساندر کورولف» مدرس ارشد سیاست و روابط بینالملل در دانشگاه نیو ساوت ولز در سیدنی میگوید: «روسیه تنها متحد پیامدی چین است و چین به دلیل نتایج تحولات اخیر به آن کشور نزدیک شده است. برای روسیه، اما چین به مثابه یک طناب نجات است».
کارشناسان روابط چین و روسیه میگویند نیروی اصلیای که چین و روسیه را به سمت یکدیگر سوق میدهد چیزی که بعید است به زودی تغییر کند دشمنی مشترک دو کشور با ایالات متحده امریکا و غرب است.
«جوزف توریگیان» استادیار دانشکده خدمات بین الملل دانشگاه آمریکایی میگوید: «در هر دو پایتخت این دیدگاه وجود دارد که ایالات متحده چالش بزرگ و دشمن استراتژیک بلند مدت ایالات متحده است. هر دو کشور غرب را به عنوان قدرتهای بزرگ میپندارند و اختلافاتشان را مدیریت میکنند تا با یکدیگر بتوانند با این تهدید مقابله کنند».
در فوریه گذشته، شی و پوتین بیانیه مشترک تاریخیای را امضا کردند که رابطه ویژهای را بین پکن و مسکو ایجاد کرد رابطهای که «هیچ زمینه ممنوعهای برای همکاری نداشت». این بیانیه به عنوان تلاشی برای برقراری موازنه قوای جهانی به منظور رویارویی با سیستم اتحادهای طراحی شده توسط امریکا و تحت رهبری واشنگتن قلمداد شد.
بر اساس این پیمان، دو کشور متعهد میشوند از «منافع اصلی» یکدیگر از جمله ادعای چین در مورد جزیره خودمختار تایوان و منافع روسیه در اوکراین و سایر مناطق مرزی حمایت کنند. پکن تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم نکرده و در عوض آمریکا و ناتو را مقصر این درگیری میداند.
این توافق تا حدی بازتاب دهنده همگرایی در جهان بینی شی و پوتین بود که از روابط شخصی قوی بر اساس ۴۰ ملاقات فردی که در یک دهه در قدرت بودن شی با یکدیگر داشتهاند لذت میبرند. توریگیان میگوید: «نزدیک بودن روابط بین شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین یک ناهنجاری تاریخی است و پیشتر مرسوم نبوده است».
او میگوید: «شی با فرهنگ روسی آشناست. در دهه ۱۹۵۰ میلادی» شی ژونگ شان «پدر شی برنامهای را مدیریت کرد که بر اساس آن هزاران مشاور و معلم از اتحاد جماهیر شوروی برای تقویت پایههای کمونیسم چینی وارد چین شدند».
امروز شی و پوتین این دیدگاه مشترک را دارند که دستورالعمل سیاسی اقتدارگرایانه برای حفظ ثبات و جلوگیری از هرج و مرج مورد نیاز است این که غرب دموکراتیک در حال افول است و این که آنان در کنار یکدیگر میتوانند نظام بین المللی را برای پیشبرد منافعشان شکل دهند.
روابط اقتصادی چین و روسیه رو به رشد است، زیرا چین در بحبوحه کمبودهای جهانی به روسیه برای تامین انرژی و غذا روی میآورد، زیرا دسترسی روسیه به بازارهای جهانی به دلیل تحریمهای غرب محدود شده است. روسیه در ماههای اخیر به بزرگترین تامین کننده نفت چین تبدیل شد و واردات گاز طبیعی و زغال سنگ روسیه از سوی چین نیز در حال افزایش است. در عین حال، پکن با لغو محدودیتهای واردات گندم روسیه پس از حمله به اوکراین، گندم و سایر کالاهای کشاورزی را در حجم بیشتری از روسیه وارد میکند.
کارشناسان میگویند که همکاری نظامی دو کشور نیز در حال پیشرفت است، زیرا چین و روسیه تعداد مانورهای نظامی مشترکی را که برای اهداف آموزشی و ارسال پیام برگزار میشوند را افزایش داده اند. «برایان هارت» یکی از همکاران پروژه قدرت چین در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی میگوید: «دو کشور روابط نظامی بسیار قویای از نظر مانورهای نظامی دارند». او با اشاره به گفتگوی چهار جانبه امنیتی بین ژاپن، هند، استرالیا و ایالات متحده میگوید: «چین و روسیه از این موضوع به عنوان دستاویزی استفاده کردند برای مثال، میتوان به گشت زنی هوایی مشترک دو کشور در نزدیکی مرز ژاپن در ماه مه گذشته اشاره کرد».
از نظر تاریخی، فروش تسلیحات و موتورهای روسیه برای نوسازی نظامی چین بسیار مهم بوده است. دکتر کورولف میگوید که طبق گزارشها مسکو به پکن در توسعه یک سیستم دفاع هوایی ضد موشکی کمک میکند. او میگوید در همین حال، چین پهپادهایی را میسازد که روسیه به آن نیاز دارد.
شی و پوتین هم چنین تاکید کردند که چین و روسیه قصد دارند همکاریهای دیپلماتیک خود را در سازمانهای چند جانبه و هم چنین شورای امنیت سازمان ملل گسترش دهند. به گزارش «آسوشیتدپرس» پوتین میگوید: «ما به طور مشترک برای تشکیل جهانی عادلانه، دموکراتیک و چند قطبی بر اساس قوانین بین المللی و نقش مرکزی سازمان ملل متحد ایستاده ایم».
به گزارش سرویس خبری رسمی شینهوا چین شی در پاسخ گفت: «چین مایل است با روسیه همکاری کند تا مسئولیتپذیری یک کشور بزرگ را بازتاب دهد نقشی پیشرو داشته باشد و ثبات را به جهانی آشفته و به هم مرتبط تزریق کند».
جبهه متحدی که هفته گذشته به نمایش گذاشته شد بدان معنا نیست که چین و روسیه نارضایتیها و خیانتهای گذشته را فراموش کرده باشند.
تاریخ معاصر شامل دورههای طولانی تنش و بیگانگی بین دو کشور است به ویژه در فاصله دهههای ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹ میلادی که به «شکاف چین و شوروی» معروف شد و درگیریهای ایدئولوژیک و مناقشات ارضی روابط دو کشور را در انجماد عمیق قرار داد. این شکاف فرصتی را برای ایالات متحده ایجاد کرد تا برای اولین بار در سال ۱۹۷۹ میلادی روابط دیپلماتیک رسمی با دولت تحت رهبری حزب کمونیست در پکن برقرار کند.
بیاعتمادی بین دو کشور هم چنین از رقابتهای قدرتهای بزرگ گذشته بین آنان ناشی میشود که امپراتوری روسیه به عنوان یک طرف چندین «معاهده نابرابر» قرن نوزدهم قلمداد میشد که چین را مجبور میکرد بخشهای زیادی از خاک را به کشورهای اروپایی واگذار کند. با توجه به تسلط روسیه در گذشته بر چین به عنوان همسایه قدرتمندتر برخی کارشناسان میگویند که رشد اقتصادی فزاینده چین و وابستگی نسبی روسیه میتواند منجر به درگیریهای تازهای شود.
با نگاهی به آینده، چین به دنبال حفظ شراکت استراتژیک خود با روسیه و در عین حال اجتناب از هزینههای شدید شهرت است، اما این محاسبه هزینه و فایده میتواند تغییر کند برای مثال، اگر جنگ اوکراین باعث تحلیل رفتن شدید قدرت روسیه شود و یا آن که روابط چین با اروپا را بیش از پیش تضعیف کند.
هارت در این باره میگوید: «اگر روسیه بخواهد چین را با اجبار با خود همراه کند یا مانع تعقیب منافع استراتژیک گستردهتر چین شود گمان میکنم وخامت در روابط دو کشور را شاهد خواهیم بود».
با این وجود، بسیاری از کارشناسان معتقدند که همکاری استراتژیک بین روسیه و چین بعید است که بدون پیشرفت چشمگیر در روابط مربوط به دو کشور با ایالات متحده و اروپا اساسا تغییر کند.
هارت میافزاید: «اگر به روند کاهش تنش در روابط چین و امریکا در ماههای اخیر بنگرید نوعی وارونگی در روند اخیر را میبینید این که ممکن است پکن تمایل کمتری به تقویت رابطه با روسیه داشته باشد».