معاون بیمارستان روانپزشکی روزبه ضمن تشریح خدمات این بیمارستان به بیماران، در عین حال با اشاره به اینکه در بحرانها از موضوع سلامت روان غفلت میشود، گفت: در پاندمی کرونا ابعاد جسمی بیماری و تامین واکسن و ... نسبت به سلامت روان بیشتر جدی گرفته شد؛ هرچند که آن ابعاد بیماری بسیار حائز اهمیت بود، اما در کنار آن نباید از بُعد سلامت روان غفلت میشد. مشکلات سلامت روان ناشی از کرونا مانند یک کوه یخ است که بعدا بروز خواهد یافت.
دکتر محمدرضا محمدی در گفتگو با ایسنا، درباره تاریخچه بیمارستان روانپزشکی روزبه، گفت: بیمارستان روزبه قریب به ۷۰ سال قبل تحت مالکیت شهرداری تهران بوده است. این محل به شکل یک باغ به دانشگاه علوم پزشکی تهران واگذار شد و بیمارستان روانپزشکی اینجا تاسیس شد. اکنون نیز بیمارستان روزبه تنها بیمارستان روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران است که خدمات بهداشت روان به بیماران ارائه میدهد. موزه مرکز نیز از سال ۱۳۹۸ تاسیس شده است، اما هنوز بازدید عمومی ندارد.
وی با اشاره به درمانگاههایی که در بیمارستان روزبه ارائه خدمت میکنند، تصریح کرد: این مرکز ۱۰ درمانگاه برای بیماران بزرگسال و ۳ درمانگاه روانپزشکی کودک و نوجوان دارد. روزانه حدود ۵۰۰ نفر مراجعه کننده داریم و از سوی دیگر اورژانس بیمارستان به شکل شبانهروزی با حدود ۳۰ مراجعه کننده در هر شب فعال است. معمولا بیماران اعصاب و روانی که دچار مشکلات حاد، حملات خلقی و جنون میشوند به اورژانس مراجعه میکنند؛ درصورتی که بیماران در خانه قابل کنترل باشند برایشان دارو تجویز میشود و به خانه فرستاده میشوند؛ در غیر این صورت در اورژانس بستری میشوند. ۲۰۸ تخت بستری در بیمارستان وجود دارد که ۳۵ تخت مربوط به بخش کودکان و نوجوانان است؛ البته خوشبختانه طی سه ماه اخیر ۱۰ تخت دیگر به مجموعه اضافه کردیم و موضوع تقویت خدمات و تعداد تختهای اورژانس را هم در دستور کار داریم.
او درباره بروز اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان، بیان کرد: مراجعه به ما در این حوزه از سنین حدود ۱۰ ماهگی آغاز میشود و تا ۱۸ سال هم در این بخش پذیرش داریم. علت ارجاع، مشکلات و مسائل مختلفی است که شایعترین آنها اختلال بیشفعالی، نارسایی توجه، افسردگی و اختلال دو قطبی است. اکثر این گروه سنی به صورت سرپایی دارو دریافت کرده و درمان میشوند، ولی اگر مشکل حادی وجود داشته باشد کودک به مدت دو یا سه هفته بستری میشود و پس از بهبود یافتن مرخص میشود.
وی در پاسخ به این سوال که درمورد کودکانی که در سنین پایین دچار اختلال روان میشوند، والدین باید چه علائمی را جدی بگیرند؟، توضیح داد: عدم توجه به صداها، عدم توانایی تمایز قائل شدن بین افراد غریبه با پدر و مادر و... از علائمی است که مادران و پدران میتوانند با دقت در رفتار فرزندشان متوجه این موضوع شده و فرزند را نزد پزشک ببرند. گاهی برخی اختلالات هم در کودکان شلوغ، کودکان افسرده یا مبتلایان به اوتیسم تا ۴ یا ۵ سالگی مشخص نمیشود و تازه آن زمان کودک را نزد پزشک میبرند.
وی درباره مراجعین بزرگسال این مجموعه درمانی، افزود: در بزرگسالان بیش از همه اختلالات خلقی و افسردگی که ۵تا ۷ درصد همه جوامع دچار آن هستند، اختلالات دو قطبی (شیدایی و افسردگی توامان) و اختلال جنون جوانی، حملات پنیک، وسواس و... نیز سبب مراجعه این گروه سنی به بیمارستان روانپزشکی روزبه میشود.
وی دسته دیگری از خدماتی که بیمارستان روانپزشکی روزبه به مراجعینش ارائه میدهد را شامل روان درمانی، رفتاردرمانی، گفتار درمانی و... معرفی کرد و گفت: این خدمات هم از موارد درمانی غیر دارویی است که به مراجعین به بیمارستان ارائه میشود. در برخی از اختلالات روانپزشکی دارو چندان تاثیری ندارد و شاید فقط به آرام شدن کودک و افزایش دقت و نظر او کمک کند. بنابراین؛ در این موارد بار مهم درمانی بر درمانهای غیر دارویی قرار میگیرد. مراجعین زیر ۱۸ سال ما معمولا افرادی با اختلال اضطرابی بویژه اضطراب جدایی در سنین مدرسه، نارسایی توجه و بیشفعالی، اختلالات دو قطبی (یک قطب خوشحالی بیش از حد و یک قطب ناراحتی بیش از حد)، اختلالات یادگیری و رفتاری (خشن شدن و...) و به ندرت اختلال خلقی شدید یا اسکیزوفرنی هستند.
او با تاکید بر لزوم تکمیل روند درمان اختلالات روانپزشکی بویژه در کودکان، اظهار کرد: خیلی اوقات کودک تحت تاثیر دارو یا رفتاردرمانی روند بهبودی خوبی را طی میکند، اما پس از آنکه کمی بهبود یافت، اطرافیان به والدین پیشنهاد میدهند حالا که کودک بهبود یافته دیگر به او دارو ندهید یا او را نزد پزشک نبرید. قطع دارو و رفتار درمانی در این شرایط سبب بروز فجایع میشود و کودکی که میتوانست با چند ماه مصرف دارو بهبود یابد، دچار مشکل میشود و حتی ممکن است اختلالات دیگر را هم تجربه کند. این کودک سپس خطرپذیر خواهد بود و ممکن است حتی با اینکه بداند مواد مخدر بد است، اما به راحتی به سراغ موادمخدر یا سایر موارد آسیبزا برود. این درحالی است که در کودکی میتوانست درمان شود تا در بزرگسالی مشکلات عدیده را تجربه نکند.
او در پاسخ به سوالی درباره تاثیر مصرف داروهای اعصاب و روان در دوره بارداری و شیردهی بر سلامت روان جنین و نوزاد، توضیح داد: بهتر است پدر و مادر اختلال روانی خود را پیش از اقدام به فرزندآوری، درمان کنند؛ زیرا از جنبه وراثت، تربیتی و رفتاری، اخلال روان به فرزند منتقل میشود. جنبه تربیتی و فرزند پروری بسیار حائز اهمیت است و شمول بیشتری دارد. در خصوص مصرف داروها در حاملگی نیز به طور کلی مصرف تمام داروها (چه اعصاب و روان و چه سایر داروها) در زمان حاملگی ممنوع است و به جز داروهایی با جنبه تقویتی که با تجویز متخصص زنان باید مصرف شود، مصرف سایر داروها ممنوع است.
او تاکید کرد: مصرف دارو در سه ماهه اول که اندامهای جنین تشکیل میشود به شکل کامل ممنوع است. ما معمولا داروهای مرتبط با سلامت روان را در سه ماهه اول قطع میکنیم، اما پزشک باید بسنجد که قطع دارو بیشتر ضرر دارد یا مصرف آن؟ به عنوان مثال در مادرانی که حملات تشنجی صرع را تجربه میکنند باید موضوع مصرف دارو به دقت بررسی شود، اما سعی ما باید این باشد که تا حد امکان مصرف دارو قطع شده و سایر جنبههای غیردارویی درمان مانند روان درمانی و رفتار درمانی پررنگ شود تا مادر به خوبی دوره بارداری را طی کند. به طور کلی باید تا جایی که امکان دارد مصرف دارو قطع شود، ولی اگر چارهای برای قطع مصرف نباشد باید میزان مصرف دارو کاهش یابد؛ هرچند که این موضوع هم تاثیرات منفی خواهد گذاشت و این امر در مطالعات مختلف مشخص شده است.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان درباره نقش وراثت در بروز بیماریهای روانپزشکی، تصریح کرد: نقش ژنتیک موثر است؛ اما میزان اثرگذاری این نقش در بروز اختلالات مختلف، متفاوت است. نباید فراموش کنیم بیماریهای روانپزشکی چند بعدی هستند و دلایل مختلفی دارند؛ هر چند که وراثت هم در بروز این اختلالات موثر است، اما نمیتواند عامل اصلی بروز بیماریهای روانی باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا اختلالات روان به شکل کامل درمان پذیر هستند یا خیر؟، توضیح داد: هرچه فرد سریعتر نسبت به درمان اقدام کند به نفع او خواهد بود و به سرعت بهبود مییابد، اما هرچه بیماری مزمن شود به همان اندازه فرد برای درمان دچار مشکل خواهد شد. فرمول ثابتی در این زمینه وجود ندارد؛ به عنوان مثال کسانی که دچار افسردگی میشوند اگر یک دوره دارو درمانی و رفتار درمانی شوند به احتمال زیاد دیگر دچار بیماری نمیشوند.
او درخصوص تاثیر ضربه به سر در بروز اختلالات روانپزشکی، تصریح کرد: ضربههای معمولی به علت سخت بودن جمجمه سر افراد سبب بروز اتفاق ناگوار یا بیماری روانپزشکی خاصی نمیشود، اما اگر این ضربه خیلی شدید به صورت تصادفات یا پرت شدن باشد، اگر سبب بروز بیهوشی در فرد شود، بسته به مدت زمان بیهوشی، آثار منفی خواهد داشت. در صورتی که ضربه به سر سبب بیهوشی نشود تاکنون ثابت نشده است که مشکل جدی در فرد به وجود آید. اما اگر ضربه به سر سبب بیهوشی و یا خونریزی شود پس از درمان یا عمل جراحی هم مشکلات مختلفی شامل افسردگی، گیجی و منگی و... در بیمار به وجود خواهد آمد.
وی درباره اینکه ابتلا به بیماریهای واگیر و غیر واگیر چقدر میتواند در بروز اختلالات روانپزشکی موثر باشد، بیان کرد: کلیه بیماریهای واگیر و غیرواگیر یک جزء روان هم دارند؛ زیرا وقتی کسی بیمار میشود اضطراب و استرس و فکر و خیال بیماری را هم تجربه میکند. این مشکل در برخی بیماریها کمتر و در بیماریهای دیگری بیشتر است. البته این موضوع معمولا نادیده گرفته شده و مورد غفلت واقع میشود و زمانی بروز مییابد که مشکلات آن زیاد میشود و فرد دچار افسردگی میشود. برخی بیماریهای گوارشی و تنفسی و برخی سردردها تاثیر بالایی بر سلامت روان دارند؛ مثلا بسیاری از بیماریهای گوارشی بر روان هم اثر دارند که متخصصین این حوزه معمولا داروهایی برای بیمار تجویز میکنند که بتواند او را آرام کند.
این متخصص روانپزشکی با تاکید بر اینکه موضوع که سلامت روان در ایران و جهان مورد غفلت قرار میگیرد، گفت: آن اندازه که برای سلامت جسم خود اهمیت قائل هستیم، برای سلامت روان اهمیت قائل نیستیم. به همه پارامترهای زندگی از قبیل منزل مسکونی، خوراک، پوشاک و... بیش از سلامت روان اهمیت میدهیم. پیش از این بودجه سلامت روان از کل بودجه بهداشت سهم ۴ تا ۵ درصدی داشت، اکنون از عدد دقیق سهم سلامت روان مطلع نیستم، اما میدانم که این بودجه باز هم سهم ناچیزی دارد.
وی افزود: در پاندمی کرونا هم حتی این موضوع را مشاهده کردیم که ابعاد جسمی بیماری و تامین واکسن و ... نسبت به سلامت روان بیشتر جدی گرفته شد. هرچند که آن ابعاد بیماری بسیار حائز اهمیت بود، اما در کنار آن نباید از بُعد سلامت روان غفلت میشد. مشکلات سلامت روان ناشی از کرونا مانند یک کوه یخ است که بعدا بروز خواهد یافت. دقیقا مانند موضوعی که در جنگ تحمیلی مشاهده کردیم؛ فرد مجروح شده یا در بیمارستان صحرایی یا بیمارستان شهری بهبود مییافت، ولی بعد از آن دیدیم حتی بعد از سی و چند سال گذر از جنگ تحمیلی مشکلات ناشی از آن باقی است. در کرونا هم همین گونه خواهد بود؛ بیماران کرونایی بهبود یافتند، اما سلامت روان مغفول واقع شد و این موضوعی نیست که منحصر به جنگ و کرونا باشد. مغفول شدن از سلامت روان در بحرانهایی از قبیل سیل، زلزله، کرونا، و... را شاهد هستیم که بعدا مشکل ایجاد خواهد کرد.
معاون بیمارستان روانپزشکی روزبه با اشاره به اینکه هنگام بروز وقایع مختلف اجتماعی مردم و جوانان به درستی توجیه و اقناع نمیشوند، بیان کرد: از مراکز بهداشتی روانپزشکی تا مراکز مشاوره و سایر مراکز، اقناعی که شایسته مردم است به درستی استفاده نمیشود و در صورت عدم اقناع، روز به روز مشکلات اضطراب و افسردگی تبدیل به مشکلات شدیدتری مانند خودکشی و... میشود؛ بنابراین لازم است که مردم و مسئولین توجه ویژه به موضوع سلامت روان داشته باشند.
او درباره تاثیرات ابتلا به کرونا بر بروز اختلالات سلامت روان، بیان کرد: مطالعات زیادی در این رابطه انجام شده است و ما همین جا در بیمارستان روزبه درباره آثار کرونا بر سلامت روان مطالعاتی داشتیم که اضطراب، افسردگی، استرس، وسواس و... چقدر افزایش یافت. میزان اضطراب و افسردگی و حتی میزان وسواس در زمان پاندمی کرونا چند برابر شد و افرادی که به شکل شدید این احوالات را تجربه میکردند ممکن است برای درمان مراجعه نکرده و یا موضوع را چندان جدی نگرفته باشند؛ مثلا اغلب کسانی که وسواس تمیزی و کثیفی یا نجسی و پاکی داشتند در این دوره وسواس دیگری هم نسبت به کرونا پیدا کردند و نگرانی ما این است که کسانی که در این مدت دچار افسردگی و اضطراب و حملات پنیک یا حملات وحشت ناشی از کرونا شدند اگر زودتر درمان نکنند روزبه روز وضعیت بدتری پیدا خواهند کرد.
محمدی با اشاره به اینکه قیمت داروها و خدمات روانپزشکی در ایران نسبت به سایر کشورها فوقالعاده ارزان است، اظهار کرد: خدمات سلامت روان و داروهای روانپزشکی و حتی درمانهای غیردارویی در ایران هرچند که نسبت به درآمد مردم گران است، اما در مقایسه با کشورهای خارجی قیمت فوقالعاده ارزان است. یک ویزیت یک ساعته روانپزشک که روان درمانی انجام دهد حدود ۳۰۰ دلار یا ۲۵۰ پوند هزینه دارد، اما در ایران قیمت این خدمات پایینتر است و این با توجه به این است که به طور کلی درآمد هم در این جا کمتر است. اما این مهم است که بدانیم خود سلامت روان چند بعد دارد. اولین بعد بخش اجتماعی در عامه مردم است. بعد دوم هم مبتلایان به بیماری هستند که باید خدمات درمانی سلامت روان را دریافت کنند که حدود ۲۰ درصد جامعه را تشکیل میدهند، اما ۷۵ یا ۸۰ درصد مردم که یا مشکلات روانشناختی ندارند و یا مشکلات بسیار پیش پا افتادهای دارند هم باید به سلامت روان خود توجه کنند که این موضوع مورد غفلت است.
وی با اشاره به اینکه فقر با بروز اختلالات روانپزشکی ارتباط تنگاتنگی دارد، بیان کرد: با افزایش فقر، شکی نیست که اختلالات روان هم افزایش مییابد و مجددا با بروز اختلال روانپزشکی، عملکرد و کارایی افراد تحت تاثیر قرار گرفته و فقر مضاعف ایجاد میشود. این درحالی است که بیماریهای جسمی به طور موقت توانایی افراد را تحت تاثیر قرار میدهند، اما بیماریهای روان میتوانند هم به شکل موقت و هم به شکل دائمی عملکرد افراد را تحتالشعاع قرار دهند و در نهایت با گرفتن عملکرد فرد بروز فقر مطلق دور از انتظار نیست.