اصولا پایش هوا همواره یکی از معضلات کشور ما بوده است، چون هیچوقت دیدگاه ما بر «پایش» نبوده است. برای همین وقتی که معضل بوی نامطبوع تهران حل شد، پایشهای مربوطه نیز متوقف شد.
اعتماد نوشت: بعد از چندین بار انتشار بوی نامطبوع در تهران، چند روزی است که چشم مردم پایتختنشین به غول بیشاخ و دم ابر متانی در بالای مناطق جنوب شهر روشن شد. آنهم با گزارشی که ناسا از آن سوی دنیا منتشر کرد! گزارشی که در آن مجتمع آرادکوه، منبع تولید گاز متان و تشکیل ابر یاد شده اعلام شده است.
با این حال هنوز هم مسوولان نه تنها حاضر نیستند نظریه تولید گاز متان توسط آراد کوه را تایید کنند که حتی از ریشه مساله تولید ابرمتانی را فاقد وجاهت علمی میدانند و میگویند که باید تحقیق بیشتری در این زمینه شود.
یکی از دستگاههایی که میتوان از آن به عنوان مهمترین متولی پایش آلودگی هوا یاد کرد سازمان محیط زیست است. به همین بهانه در مورد پایش آلودگی هوا و این ابر مشکوک! بالای تهران با دکتر علیرضا نورپور، رییس دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران به گفتگو نشستهایم.
گفتوگویی که گرچه وی محتاطانه پاسخگویمان بود ولی در نوع خود میتواند قابل تامل باشد و به شکل غیرمستقیم تاییدی باشد بر تولید گاز متان توسط مجتمع آراد کوه و تشکیل ابر متانی.
آقای دکتر چند روز قبل خبری منتشر شد مبنی بر اینکه ناسا اعلام کرده که ابری به جنس متان به طول ۵ کیلومتر برفراز تهران دیده شده که منشا آن مجتمع دفع زباله آراد کوه است. شما هم به عنوان کارشناس محیط زیست چنین خبری را تایید میکنید؟
من هم مثل شما، فقط این خبر را در رسانهها خواندهام و از صحت و سقم آن بیاطلاعم!
یعنی شما نیز مانند مسوولان شهرداری مدعی هستید که آرادکوه نمیتواند منشا تولید چنین ابری باشد؟
به شخصه معتقدم که گازهای تولید شده در آراد کوه در حدی نیست که بخواهد چنین ابرآلوده بزرگی را تولید کند. فکر میکنم در گزارش منتشر شده کمی «غلو» شده باشد.
ولی چراغلو؟ در لیست منتشر شده توسط ناسا، از ۵۰ نقطهای که چنین ابرهای متانی در آن تشکیل شده نام برده شده است. یعنی همه اینها آدرس غلط است؟
من نگفتم غلط است، بلکه گفتم غلوآمیز به نظر میرسد. اصولا نمیتوان با انتشار یک خبر، به آن استناد و در موردش صحبت کرد، بلکه باید در مورد صحت و درستی آن اعتبارسنجی و تحقیق شود، چون گاهی در نوشتن و پرورش یک خبر آنقدر دستکاری صورت میگیرد که اصل خبر تحریف میشود.
و شما این موضوع را تاکنون پیگیری نکردهاید؟
هنوز نه، اما در دستور کار ما قرار دارد.
یعنی تجهیزات لازم در این زمینه را دارید؟
بله، چرا که نه؟!
خب چرا تاکنون اقدامی برای پایش آلودگی هوا انجام نشده است؟ در حالی که ما حوادث مختلفی مانند انتشار بوی بد هوا در تهران را تجربه کرده بودیم؟
اصولا پایش هوا همواره یکی از معضلات کشور ما بوده است، چون هیچوقت دیدگاه ما بر «پایش» نبوده است. برای همین وقتی که معضل بوی نامطبوع تهران حل شد، پایشهای مربوطه نیز متوقف شد.
اطلاع دارید که نتیجه پایش انجام شده در مورد بوی نامطبوع منتشر شده در تهران چه بوده است؟
درست خاطرم نیست، چون حدود دو سال از آخرین باری که این بوی بد منتشر شد، میگذرد. ولی تا جایی که خاطرم هست، یکی از عمدهترین منابع تولید این بو، دامداریهای اطراف تهران بودند.
یعنی در آن گزارش هیچ اشارهای به مجتمع آرادکوه به عنوان یکی از منابع تولیدکننده بوی نامطلوب تهران نشده بود؟
مکثی میکند و بعد از چند ثانیه میگوید: باور کنید چیزی خاطرم نمانده است! ولی اگر بخواهیم صادق باشیم باید بگوییم که وضعیت کنونی دفع و بازیافت زباله هماکنون از ۳-۲ سال قبل بسیار بهتر شده است.
چطور؟
چون قبلا اصلا به توصیهها و هشدارهای ما توجهی نمیکردند. اما الان به توصیه ما سیستم MRF را راهاندازی یا دستگاههای پایش را درآنجا نصب کردهاند و... الان همین سیستم MRF خودش به تنهایی میتواند کمک شایانی در امحا و بازیافت سالم زبالههای تهران بکند. ژاپن هماکنون با چنین روشهایی موفق شده تا باقیمانده زبالههای خود را به صفر برساند. الان هم اگر MRF خوب اجرا شود مسلما میتواند نقش مهمی در امحای زبالههای پایتخت داشته باشد. تا همین چند سال قبل زبالههای بیمارستانی که آلایندههای هیدروکربنی دارند توسط زبالهسوزها معدوم میشدند ولی الان ابتدا بیخطرسازی میشوند و بعد مانند زبالههای عادی با آن رفتار میشود.
MRF در حالی الان مطرح شده که قبلا شهرداری اعلام کرده بود زبالهسوز میتواند بهترین گزینه برای کاهش باقیمانده زبالههای امحا شده باشد. الان کدام یک بهتر است؟ زبالهسوز یا طرح MRF؟
اینها باهم تداخلی ندارند. اصولا MRF شامل فرآیند تفکیک در مبدا و جداسازی زبالههای خشک وتر از هم است. زبالهسوز، اما کارکردش این است زبالههایی که قابل بازیافت یا دفن نباشند توسط آنها از بین میروند.
ولی قبول دارید که آرادکوه خودش یکی از منابع تولید گاز متان و آلودگی هوای پایتخت است؟
اصولا شهرهای ما در دامنه کوهها بنا شدهاند که همین امر چرخش هوا در این نقاط را با اختلال مواجه میکند. بنابراین آلودگیهای ایجادشده در این چرخه محبوس میشوند و به خصوص در شرایطی مانند وارونگی هوا، تشدید هم خواهند شد. اما اینکه آرادکوه تا چه حد گاز متان تولید میکند یا اینکه آیا گاز تولید شده میتواند ابری اینچنینی را تولید کند یا نه، موضوعی است که باید بهطور دقیق بررسی شود. ولی طبیعتا به هر حال فعالیت آرادکوه باعث تولید گاز متان نیز میشود.
پس اگر آلاینده است چرا جلوی فعالیت آن گرفته نمیشود؟
میخندد و در جواب میگوید: چرا ندارد... مثل خیلی از چیزهای دیگر!
فکر میکنم مساله اگر تا این حد حاد نبود، تاکنون سازمان محیط زیست بارها خواستار انتقال این مرکز به نقطهای دیگر نمیشد!
البته شاید انتقال آرادکوه، یکی از گزینههای رفع آلودگیهای ناشی از فعالیت آن باشد ولی عملا به خاطر هزینههای سرسامآور و نجومی که این انتقال خواهد داشت، شدنی نیست. یعنی فعلا شدنی نیست!
ولی ناسا مشخصا آرادکوه را منشا تولید این ابر متانی معرفی کرده است.
اگر بخواهیم واقعبین باشیم، در جنوب تهران منابع آلاینده متعددی وجود دارد که میتواند منبع تولید ابر متانی باشد. در چنین شرایطی به سادگی نمیتوان ادعا کرد که فقط یک مجموعه باعث شکلگیری این ابر متانی است. باید بررسی شود که کدام منابع میتواند باعث ایجاد چنین ابری شود.
یعنی بهطور عادی میزان آلایندهها در سطح شهر اندازهگیری نمیشود؟
اندازهگیریها بعد از موضوع انتشار بوی نامطبوع تهران متوقف شده است. البته مطالعاتی در این زمینه صورت گرفته ولی تاجایی که اطلاع دارم پایش انجام نمیشود و متوقف شده است.
یعنی باید سازمانی یا مثلا شهرداری از شما بخواهد که پایش انجام دهید یا خودتان به صورت خودجوش این کار را انجام میدهید؟
بعضی مواقع سازمانها و نهادها به صورت موردی از ما میخواهند تا پایش را انجام دهیم ولی در اکثر مواقع خودمان بسته به موضوع مطرح شده در جامعه یا گزارشهای رسیده، پایش انجام میدهیم.
فکر نمیکنید این خیلی بد است که در کشور ما برای سنجش آلایندگی، پایش انجام نمیشود و اخبار آلودگیها را باید از منابع خارجی بشنویم و بخوانیم؟!
با شما موافقم. ولی واقعیت این است که در کشور ما چندان به مقوله پایش آلایندهها توجه نمیشود. یکی از دلایل آن هم گران بودن تجهیزات و انجام خود پایشهاست. این تجهیزات تا همین چند سال پیش وارد میشد ولی الان ما خودمان در داخل کشور این تجهیزات را درست میکنیم که همین امر باعث میشود تا هزینههای پایشها به شدت کاهش پیدا کند.
پس چرا از این تجهیزات برای پایشهای آلودگیهای زیستمحیطی شهرهای بزرگ استفاده نمیشود؟
این را دیگر باید خود مسوولان جواب دهند!
به نظر شما این مساله زشت نیست که ما از طریق نهادهای علمی خارجی مانند ناسا، متوجه آلودگیهای زیستمحیطیمان بشویم و تازه باز هم اظهار بیاطلاعی بکنیم و بگوییم که برای اطمینان از صحت و سقم این اخبار تازه باید «تحقیق» کنیم؟!
چرا، من هم با شما موافقم. اما واقعیت این است که مسوولان ارشد دولت و سازمان محیط زیست در استفاده از تجهیزات ساخت داخل بهشدت محتاط هستند!
چطور؟ مگر این دستگاهها مشابه خارجی آن نیستند؟
چرا حتی در برخی موارد توانمندیهای بیشتری از مشابه خارجی خود دارند ولی به هر حال مسوولان تمایل چندانی برای بهکارگیری آنها ندارند. شاید فکر میکنند که دقت این دستگاهها چندان مورد اطمینان نیست!
واقعا همین طور است؟
به هیچوجه. این دستگاهها تمام تستهای مورد نظر را با موفقیت پست سر گذاشتهاند و ما هم به مسوولان اعلام کردهایم که میتوانند با تضمین ۱۰۰ درصدی از این دستگاهها برای پایشهای آلایندههای زیستمحیطی استفاده کنند ولی خب... به هر حال آنها رغبت چندانی برای بهکارگیری این وسایل ندارند!
حتی در برخی موارد دستگاههای پایش آلودگی توانمندیهای بیشتری از مشابه خارجی خود دارند ولی به هر حال مسوولان تمایل چندانی برای بهکارگیری آنها ندارند. شاید فکر میکنند که دقت این دستگاهها چندان مورد اطمینان نیست!
اینکه آرادکوه تا چه حد گاز متان تولید میکند یا اینکه آیا گاز تولید شده میتواند ابری اینچنینی را تولید کند یا نه، موضوعی است که باید بهطور دقیق بررسی شود. ولی طبیعتا به هر حال فعالیت آرادکوه باعث تولید گاز متان نیز میشود.