تشنج بین ایران و آژانس با بروز تلاطم در روابط ایران با اتحادیۀ اروپا که به عنوان میانجی بین ایران و دولت آمریکا عمل میکند، همزمان شده است. اتحادیۀ اروپا علاوه بر اعلام ناخشنودی اش از آنچه «بیمیلی ایران برای احیای برجام» مینامد، بهخصوص از ارسال پهپادهای انتحاری تهران به روسیه خشمگین شده و افزون بر آن، نوع برخورد با ناآرامیهای جاری در ایران را نیز بهعنوان عاملی در جهت تنش در روابط دوجانبه در نظر گرفته است.
احمد زیدآبادی؛ تحلیلگر سیاسی در هممیهن نوشت: درحالیکه قرار است هیئت فنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهزودی به ایران سفر کند، نشریۀ پولیتیکو از احتمال صدور قطعنامۀ شورای حکام آژانس علیه ایران در اجلاس آتی آن خبر داده است.
در روزهای گذشته یک هیئت ایرانی راهی وین شد تا در مورد پرسشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی با مقامهای آن گفتگو کند، اما رافائل گروسی دبیرکل آژانس، این گفتگوها را بدون دستاوردی تازه دانسته است. طی چند ماه اخیر، تنش بین ایران و آژانس بالا گرفته و دو طرف یکدیگر را به سیاسیکاری متهم میکنند.
آژانس خواهان توضیح ایران دربارۀ تشعشات اورانیوم در سه تأسیسات اتمی است که به ادعای آن ایران وجود آنها را از کارشناسان آژانس پنهان داشته است. در مقابل، ایران، دبیرکل آژانس را به تأثیرپذیری از «اطلاعات گمراهکنندۀ اسرائیل» به منظور باز ماندن پروندۀ هستهای ایران متهم میکند.
تشنج بین ایران و آژانس با بروز تلاطم در روابط ایران با اتحادیۀ اروپا که به عنوان میانجی بین ایران و دولت آمریکا عمل میکند، همزمان شده است. اتحادیۀ اروپا علاوه بر اعلام ناخشنودی اش از آنچه «بیمیلی ایران برای احیای برجام» مینامد، بهخصوص از ارسال پهپادهای انتحاری تهران به روسیه خشمگین شده و افزون بر آن، نوع برخورد با ناآرامیهای جاری در ایران را نیز بهعنوان عاملی در جهت تنش در روابط دوجانبه در نظر گرفته است.
دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا نیز به همین دلایل، موضع خود را در برابر تهران تشدید کرده و روندی که در ماههای گذشته گمان میرفت بهتدریج سبب تشنجزدایی در روابط دو کشور شود، مسیری معکوس به خود گرفته است.
روشن است که تشدید تشنج در روابط ایران و کشورهای غربی، تأثیر مستقیمی بر فضای حاکم بر شورای حکام آژانس میگذارد و احتمال صدور قطعنامه علیه ایران را بالا میبرد. صدور قطعنامه در شورای حکام چنانچه به عملی تکراری تبدیل شود، راه ارسال پروندۀ اتمی ایران به شورای امنیت سازمان ملل را میگشاید و شرایط را به شدت وخیم میکند.
آنچه میتواند ارسال پروندۀ ایران به شورای امنیت را دشوار یا تسهیل کند، نوع مواجهۀ ایران با قطعنامۀ احتمالی شورای حکام است. تاکنون سیاست نظام جمهوری اسلامی این بوده است که در مقابل قطعنامۀ شورای حکام، فعالیتهای مربوط به غنیسازی اورانیوم در تأسیسات هستهای خود را تشدید و نظارت کارشناسان آژانس بر مراکز حساس اتمی خود را کمتر کند.
این نوع مواجهه، ایران و بلوک غرب را وارد مسابقهای در جهت تندتر کردن فضای تشنج کرده است. اگر همین مسیر پس از صدور احتمالی قطعنامۀ شورای حکام علیه ایران ادامه یابد، عاقبتاش میتواند به رویارویی خواسته یا ناخواستهای منجر شود که به نظر نمیرسد هیچکدام از طرفین آمادگی پذیرش هزینههای سنگین آن را داشته باشند.
از این رو، برای کاهش تشنج، گشایشی سریع در همکاری بین ایران و آژانس بینالمللی بسیار حیاتی است. در واقع این همکاری میتواند از سرعت گرفتن منازعه بکاهد و فرصتی برای تمرکز بر سایر حوزههای اختلاف بین ایران و بلوک غرب فراهم آورد.
چنانچه دو طرف از دستیابی به این همکاری باز بمانند، احتمال ارسال پروندۀ ایران به شورای امنیت افزایش مییابد. قاعدتاً ایران در شورای امنیت به وتوی روسیه و چین در برابر هر نوع قطعنامهای علیه خود میاندیشد، اما واقعیت این است که فعال کردن «مکانیسم ماشه» که همۀ تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را بر طبق مفاد توافقنامۀ برجام، دوباره احیاء میکند، نیاز به رأیگیری در شورای امنیت ندارد و هر یک از سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان قادرند آن را فعال کنند.
در شرایطی که ایران از مشکلات انباشتشدهای در حوزههای مختلف در رنج است و ناآرامیهای اجتماعی دامن کشور را گرفته، فعال شدن مکانیسم ماشه چه به لحاظ روانی و چه در حوزۀ عمل میتواند خطرات بیسابقهای در پی داشته باشد.
آیا آمریکا و اروپا با طراحی قبلی و حسابشده این مسیر را در پیش گرفتهاند یا اینکه امیدوارند ایران برای پیشگیری از ادامۀ این روند در سیاستهای خود تجدیدنظر کند؟
پاسخ روشن و قاطع به این پرسش تا این لحظه امکانپذیر به نظر نمیرسد، اما شاید بتوان محتاطانه چنین گمانهزنی کرد که آمریکا و اروپا برای هر دو سناریو آماده شدهاند؛ حتی اگر سناریوی نخست، هزینههای سنگینی بر متحدان منطقهای آنان تحمیل کند.