توسعه، فرایند گذار از وضع موجود به وضع مطلوب در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. البته بحث توسعه موضوع جدیدی نیست و در همه جوامع بشری برای بهبود شرایط زندگی انسان و استفاده بهینه از منابع و امکانات مادی و معنوی در طول تاریخ بهعنوان یک دغدغه مطرح بوده است.
به گزارش شرق، همانطور که گفته شد توسعه سیاسی یکی از موارد تأثیرگذار بر توسعه کلان است و لازمه توسعه سیاسی هم، دوری از جناحبندیهای سیاسی در مباحث مدیریتی است. اما همانطور که شاهدیم، در بحث توسعه مدیریتی نیازمند بلوغ بیشتر سیاسی در کشور هستیم؛ چراکه همواره در سالهای متمادی، به دلیل نگاه صرف سیاسی، بعد از تغییر دولتها، مدیران همچنان بهصورت اتوبوسی جابهجا میشوند؛ یعنی هیچ برآوردی از هزینههایی که برای تعلیم و تربیت یک مدیر از جیب بیتالمال صرف میشود، وجود ندارد.
به همین دلیل با تغییر دولتها یک مدیر باتجربه و کاردان بهسادگی خانهنشین میشود و فردی بعضا بیتجربه فقط به دلیل نزدیکی نگاه سیاسی با دولت جدید، جایگزین مدیر باتجربه قبل میشود. مسئلهای که نیازمند اصلاح و تغییر است و انتظار میرود بهارستاننشینان فکری عاجل برای رفع آن داشته باشند؛ یعنی در قالب طرح و پیشنهادی، این معضل پرهزینه را بهصورت قانونی رفع کنند؛ مشکلی که مختص به این دولت نیست و در دولتهای گذشته هم کماکان وجود داشته است.
مسئلهای که جلیل رحیمیجهانآبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم که عضو فراکسیون مستقلین مجلس نیز هست، درباره آن توضیحاتی داد. رحیمیجهانآبادی درباره سروساماندادن به این مسئله وعده داد که طرحی تحت عنوان «شایستهگزینی رتبهبندی مدیران» را در فراکسیون متبوع خود مطرح و پیگیری کند تا به سرانجام برسد.
رحیمیجهانآبادی، درباره تغییر اتوبوسی مدیران پس از رویکارآمدن دولت جدید گفت: «مشکلی که وجود دارد، بحث ردهبندی مدیران و تعریف جایگاه آنهاست؛ یعنی برخی مدیران ما آسانسوری بالا میآیند؛ یعنی در پایینترین رده یک وزارتخانه قرار دارند، اما ناگهان معاون وزیر یا مدیرکل یا وزیر میشوند».
او ادامه داد: «حتی دیده شده فرد مدنظر در فلان وزارتخانه حتی یک روز هم سابقه کار نداشته، اما وزیر آن وزارتخانه میشود؛ چراکه وابستگی سیاسی به رئیسجمهور جدید داشته است». این نماینده چند دوره مجلس بهعنوان پیشنهاد بیان کرد: «این امر نشانگر این است که باید بین بدنه کارشناسی با مدیران ارشد سیاسی تفاوت قائل شویم. البته نمیتوان انتظار داشت وقتی یک تفکر غالب در انتخابات رأی میآورد، رئیسجمهور وزرای خود را از همفکران خود انتخاب نکند. اما هر وزیر و رئیسجمهوری که روی کار میآید، باید اجازه دهد بدنه کارشناسی، کار کارشناسی خود را انجام دهد».
عضو فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم تأکید کرد: «بدنه ادارات و بدنه وزارتخانهها نباید سیاسی باشند،، اما متأسفانه در ادوار مختلف این اتفاق میافتد و از آنجایی که خیلی از بدنه مدیریتی و کارشناسی به سمپاتهای سیاسی و طرفداران این جناح و آن جناح تبدیل میشوند، بعد از اینکه یک مدیر ارشد عوض میشود، فرد جدید احساس میکند نیروهای زیر دستش با او همکاری لازم را ندارند و با فکر و ایده و برنامه دولت همراه نیستند؛ به همین دلیل دست به قلعوقمع آنها میزند و بهطور گسترده این نیروهای کارشناس را عوض میکند. اتفاقی که هزینه سنگینی برای بخش کارشناسی کشور دارد». رحیمیجهانآبادی تصریح کرد: «معتقدم این کار اشتباه و یک فرصتسوزی بزرگ است».
او تأکید کرد: «وقتی کسی مراحل اداری را طی میکند و مدیرکل میشود، فرقی ندارد وزیر یا رئیسجمهور چه کسی باشد، باید کارهای خواستهشده را انجام دهد. از طرف دیگر نگاه دولت و نگاه وزیر هم باید این باشد که نیرو کارشناس است و نیروی مدیر، نیروی سیاسی و جناحی نیست». او ادامه داد: «عمده کشورهای پیشرفته این کار را انجام دادهاند، اما به نظرم نظام مدیریتی ما، چون ساماندهی مشخصی ندارد و رشد مدیران و رشد افراد در چارچوب تعریفشدهای اتفاق نمیافتد، چنین تبعاتی به همراه دارد و مدیران باتجربه در هر دولت جابهجا و خانهنشین میشوند».
این نماینده اصلاحطلب مجلس در پاسخ به این سؤال که مجلس میتواند در قالب طرحی این موضوع را ضابطهمند کند، گفت: «بله مجلس میتواند در قالب طرح، «شایستهگزینی رتبهبندی مدیران» را در دستور کار قرار دهد که مثلا اگر قرار است کسی استاندار شود، در سابقه او چند دوره فرمانداری باشد. یا کسی که قرار است فرماندار شود در سابقه فعالیت او بخشداری باشد، یا کسی که قرار است مثلا وزیر کشور شود، سابقه استانداری داشته باشد».
این نماینده اصلاحطلب مجلس یازدهم افزود: «حتی در سایر وزارتخانهها باید وزرای پیشنهادی سابقه مرتبط داشته باشند. با این روش، ارزیابی مدیران را بهخوبی میتوان انجام داد تا طبق ارزیابیها افراد رشد کنند. همان کاری که در نیروهای نظامی انجام میشود و حتی در دانشگاهها برای اعضای هیئتعلمی صورت میگیرد.
اعضای هیئتعلمی اگر در طول چند سال تدریس نکنند و مقاله نداشته باشند، به خودی خود دچار افت علمی میشوند و موقعیتشان را از دست میدهند». او در پایان اضافه کرد: «اما در نظام مدیریتی ما اینطور نیست و شخص بدون اینکه سابقه مدیریتی داشته باشد، بهطور آسانسوری مدیرکل میشود؛ بنابراین طرح «شایستهگزینی رتبهبندی مدیران» را در فراکسیون مستقلین مطرح و پیگیری خواهم کرد تا این امر ضابطهمند شود».
علاوه بر رحیمیجهانآبادی، مسعود پزشکیان، نماینده اصلاحطلب مجلس یازدهم و عضو هیئترئیسه مجلس دهم نیز درباره لازمه ثبات مدیریتی در کشور و جلوگیری از تغییر اتوبوسی مدیران متخصص و باتجربه بعد از تغییر دولتها بهمنظور کمک به توسعه کشور توضیحاتی بیان کرد. پزشکیان البته تأکید کرد که درحالحاضر دراینباره «قانون خدمات کشوری» وجود دارد که چنین چارچوبهایی را تعیین کرده است، اما مشکل جدی که قابل طرح است، این است که این قانون اجرا نمیشود!
نماینده مردم تبریز در چند دوره مجلس ادامه داد: «طبق آنچه در قانون خدمات کشوری وجود دارد، اصولا افراد باید بر اساس سلسهمراتب و تجربهها و کار کارشناسی بالا بیایند، اما به اجرای این قانون بیتوجهی میشود و نگاه سیاسی بر آن حاکم است». پزشکیان در پاسخ به این پرسش که ضعف در اجرای قانون خدمات کشوری از کجا ناشی میشود؟ بیان کرد: «این ضعف اجرا هم از مجلس و هم از دولت است. قطعا در این دو نهاد مشکل و ضعف داریم که چنین اتفاقی درحال تحقق است و کاری هم برای مقابله با این قانونگریزی انجام نمیدهیم».
این وزیر دولت اصلاحات و نماینده فعلی مجلس بهعنوان پیشنهاد و چاره کار گفت: «تا زمانی که به دنبال یکدستکردن سیستم باشیم و این یکدستی صرفا بر اساس جناحبندیهای سیاسی باشد نه کارهای کارشناسی و کاردانی، قطعا به جایی نمیرسیم و مشکلات روزبه روز بدتر خواهد شد».
او توضیح داد: «معتقدم هر جناحی که بعد از انتخابات روی کار میآید باید بدنه کارشناس را سر جایش نگه دارد. اما مشکل اینجاست که دولتها برای آدمهای خودشان پست درست میکنند، نه اینکه برای پستها افراد متخصص پیدا کنند».
پزشکیان در ادامه تأکید کرد: «همیشه با تغییر دولتها، یک عده آدمهای خودشان را در پستها و کرسیها میچینند و افرادی از این صندلی به آن صندلی میروند؛ یعنی برایشان صندلی و کرسی درست میکنند و این وسط مباحث کارشناسی به محاق میرود».
طبق گفتههای کارشناسی این نمایندگان، نگاه مدیریتی فعلی در بحث توسعهای لنگ میزند و نیاز به اصلاح دارد؛ یعنی صرفا این اشخاص هستند که با رویکارآمدن دولتها ملاک قرار میگیرند تا به دلیل حمایتی که از رئیسجمهور منتخب داشتهاند، برایشان کرسی دستوپا شود و به جایگاهی برسند؛ یعنی بدون اینکه تخصص یا سابقهای داشته باشند، مدیران متخصص را حذف میکنند تا جایی برای این افراد باز شود. درحالیکه کارشناسان امر بر این عقیدهاند که باید بین نیروهای سیاسی و کارشناسی در بدنه مدیریتی کشور تفاوت قائل شویم و همهچیز را از عینک سیاسی نبینیم تا با حذف مدیران کارشناس و خانهنشینکردنشان، هزینه کمتری بر کشور تحمل کنیم.